دانلود تحقیق مشارکت زنان روستایی

Word 42 KB 11551 17
مشخص نشده مشخص نشده علوم اجتماعی - جامعه شناسی
قیمت قدیم:۱۰,۱۵۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۷,۵۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • چکیده

    در سراسر جهان زنان به عنوان رکن اساسی واحدهای تولیدی، همواره مطرح بوده‌اند و ساختار اقتصادی خانواده بدون حضور آنها، پایداری نخواهد داشت. آنان با تولید بین 60 تا 80 درصد محصولات غذایی در اکثر کشورهای در حال توسعه، بار مسئولیت تولید نیمی از مواد غذایی در سطح جهان را به دوش می‌کشند.

    بنابراین زنان روستایی نقش کلیدی، به خصوص در مواقع بحرانی و در تضمین سلامت و امنیت غذایی ایفا می‌کنند. لیکن با وجود نقش و سهم مهم این قشر از جامعه جهت تامین مواد غذیی در جهان، غالبا در راهبردهای توسعه مورد کم توجهی یا بی توجهی قرار می گیرند.

    به همین منظور در این مقاله به نقش زنان روستایی بر پایداری امنیت غذایی، موانع موجود بر سر راه این امر و راهکارهای موثر در جهت حذف این موانع پرداخته شده است.

    در پایان از مطالب مطرح شده نتیجه‌گیری به عمل آمده است که به اختصار به شرح ذیل می‌باشد:

     

    به طور کلی آگاهی از مساله پایداری و تداوم امنیت غذایی، سواد تغذیه‌ای، توانمند کردن خانوارها، مخصوصا زنان روستایی، از مولفه های اصلی راهبردهای امنیت غذایی هستند که در این راه، ارتقای مقام زنان و نقش فعال آنان در کسب درآمد و تصمیم گیری برای تقسیم منابع خانوار یک راهبرد مثبت و قاطع، در جهت بهبود امنیت غذایی خانوار و تأمین نیازهای بهداشتی و
    تغذیه ای اعضای آن تلقی می‌گردد.

    واژگان کلیدی: زنان روستایی، امنیت غذایی، پایداری امنیت غذایی.

     

    مقدمه

    زنان ثابت کرده‌اند که اگر به فرصت ها و منابع دسترسی داشته باشند، افرادی کارآمد خواهند بود. زنان به یاری مردان در مزرعه و دیگر سطوح جامعه قادر خواهند بود امنیت غذایی را برای مردم در سده بیست و یکم تضمین کنند. آنان با تولید، عمل آوری و تامین مواد غذایی نقش بسیار مهمی در حیات انسانی ایفا می نمایند. در واقع زنان به عنوان نیروی عمده برای ایجاد تحول و منبعی بالقوه برای پیشبرد اقتصاد روستا و افزایش هر چه بیشتر نرخ رشد تولیدات مواد غذایی می‌باشند. لذا آگاهی روز افزون نسبت به نقش این قشر در فرآیند تولید و لزوم مشارکت گسترده‌تر آنان در روند توسعه اجتماعی و اقتصادی سبب شده است که از فعالیتهای آنان در سیاستهای ملی، محلی و روستایی، حمایت و پشتیبانی بیشتری به عمل آید.

    بسیاری از کشورها با تاسیس نهادها و سازمانهایی که خود را متعهد به تلاش در جهت ترقی و پیشرفت زنان می‌دانند، درصدد از بین بردن آن دسته از موانع قانونی هستند که اجازه نمی دهند زنان در فعالیتها و منافع حاصل از توسعه به خصوص در بخش کشاورزی به اندازه مردان شریک و سهیم باشند، از جمله موانعی که فعالیت مشارکتی زنان در کشاورزی را به تعویق می‌اندازد و منجر به عدم پایداری امنیت غذایی می‌گردد شامل دسترسی محدود به فرصتهای آموزشی از قبیل (خدمات ترویجی، خدمات مشاوره‌ای و اطلاعات فنی) و دارائی‌های مهمی از قبیل زمین و اعتبارات می‌باشد. بنابراین با از میان برداشتن این موانع می‌توان شرایطی را فراهم آورد که راه دستیابی و دسترسی زنان به منابع تولید، افزایش حضور در عرصه های تصمیم گیری، سیاستگذاری، کاهش فشار کاری، بالا بردن امکان دسترسی به اشتغال و درآمد هموارتر شود.

    هدف ازمقاله حاضر این است که مسئله تداوم و پایداری امنیت غذایی و نقش زنان روستایی را که به عنوان یکی از ارکان کلیدی راهبردهای امنیت غذایی می‌باشند مورد بررسی و کنکاش قرار دهد. روش مورد استفاده به منظور گردآوری مطالب، استفاده از پایگاههای اطلاعاتی اینترنتی و مطالعات کتابخانه‌ای می‌باشد.

     

     

     

    جایگاه زنان روستایی

     

    اهمیت حیاتی نقش زنان روستایی در کمک به امنیت غذایی به میزان وسیعی شناخته شده است. در بیشتر کشورهای در حال توسعه، آنان تکیه گاه اصلی نیروی کار در مزرعه، درآمد خانواده و کشاورزی معیشتی به حساب می‌آیند و در بسیاری از فعالیتهای مرتبط با آماده سازی، نگهداری و فرآوری مواد غذایی و امور مربوط به نگهداری از دامها نقش عمده و اساسی ایفا
    می نمایند.

    با وجود اینکه زنان به عنوان یکی از عوامل نامشهود در اقتصاد کشاورزی محسوب می‌شوند لیکن سهم عظیمی از کل نیروی انسانی مورد نیاز بخش کشاورزی را در سطح جهان تشکیل می‌دهند (موحدی، 1381).

    خدمات زنان به تولیدات کشاورزی و امنیت غذایی خانواده‌ها در خاور نزدیک در هر کشوری متفاوت است. اما در بسیاری از کشورها کمکهای زنان بسیار زیاد می‌باشد. مشارکت زنان در بخش کشاورزی در مناطقی که مردان به علت خشکسالی به شهرها مهاجرت می‌کنند قابل توجه می باشد. آنان در بعضی از کشورها وظایف سخت و تکراری در تمام طول سال را انجام می‌دهند. در برخی از کشورها خرمن کوبی، بازاریابی و فعالیتهای دامداری برعهده زنان می‌باشد ( سازمان خوارو بار و کشاورزی ملل متحد «فائو» ، 1990).

    براساس تحقیقات بعمل آمده حدود 40 درصد از تولید محصولات کشاورزی را زنان بر عهده دارند و لذا توجه به زنان روستایی، توجه به ارتقاء و بهره‌وری است ولی متاسفانه در اکثر کشورها به فراموشی سپرده شده است، در هر حال تلاش جهت توانمندسازی زنان به عنوان یکی از عناصر مهم در توسعه (از تمام جوانب) ضروری به نظر می‌رسد، در واقع قدرت سازندگی و خلاقیت در این افراد باید از طریق بهبود توانمندیهای آنها به گونه‌ای افزایش یابد که خود در جریان این فرآیند به عاملانی اثربخش برای ایجاد تغییر و دگرگونی مبدل شوند.

    مفهوم امنیت غذایی

    از مفهوم امنیت غذایی تعاریف متعددی صورت گرفته است، مفهوم مزبور در سطوح فردی، خانوادگی، ملی و جهانی کاربرد دارد. بطور کلی امنیت غذایی به معنای فعلیت داشتن سه اصل مهم فراهم بودن (تولید پایدار)، ثبات و قابل دسترس بودن غذا می‌باشد.

    فراهم بودن غذا: یعنی هر کشوری باید قادر باشد غذای کافی برای جمعیت موجود و در حال رشد خود را تأمین نماید.

    ثبات غذا: یعنی اینکه غذای فراهم شده در هر زمانی در بازار وجود داشته باشد.

    قابل دسترسی بودن غذا: یعنی اینکه مردم ازنظر اقتصادی و فیزیکی قادر به تهیه مواد غذایی بهداشتی باشند (Anonymous, 2004)

    اصولاً امنیت غذایی به دو عامل عرضه و تقاضا برای غذا بستگی دارد. رشد جمعیت، تغییر و افزایش درآمد شهرنشینی، قیمت غذا و جایگزینی شیوه‌های نوین زندگی از جمله نیروها و عواملی هستند که به طور مؤثر روی نحوه مصرف غذا و تقاصای آن تاثیر می‌گذارند.

    برخی از تعاریف به عمل آمده از مفهوم امنیت غذایی که نماینگر تکامل نگرش بین المللی به این موضوع است به ترتیب زیر می‌باشند:

    در سال 1975 سازمان ملل متحد امنیت غذایی را چنین تعریف کرد:

    امنیت غذایی عبارت است از عرضه مستمر کالاهای غذایی اصلی در سطح جهانی به منظور بهبود مداوم مصرف غذا و خنثی کردن اثرات نامطلوب نوسانات تولید وقیمت غذا.

    نه سال بعد سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) تعریف زیر را پیشنهاد کرد:

    امنیت غذایی یعنی اطمینان از این که همه مردم در همه اوقات به غذاهای اصلی مورد نیاز خویش دسترسی فیزیکی و اقتصادی داشته باشند.

    بانک جهانی در سال 1986 امنیت غذایی را به شرح زیر تعریف کرد:

    امنیت غذایی عبارت است از دسترسی همه مردم به غذای کافی در تمام اوقات به منظور یک زندگی سالم و فعال.

    این تعریف تا به امروز بیشتر از سایر تعاریف مورد استقبال قرار گرفته و مطلوبتر انگاشته شده است.

    کنفرانس بین المللی تغذیه در سال 1993 نیز تعریف بانک جهانی را به عنوان تعریف کاربردی پذیرفت. بالاخره اجلاس جهانی غذا در سال 1996 آخرین تعریف امنیت غذایی مورد قبول تمامی شرکت کنندگان را به شرح زیر اعلام کرد:

    امنیت غذایی آنگاه وجود دارد که همه مردم در تمامی ایام به غذای کافی، سالم و مغذی دسترسی فیزیکی و اقتصادی داشته باشند و غذای در دسترس نیازهای یک رژیم تغذیه‌ای سازگار با ترجیحات آنان را برای یک زندگی فعال و سالم فراهم سازد.

     

    تاریخچه امنیت غذایی

    جوامع و دولتها در طول قرن بیستم دریافتند که بحث امنیت، مفهوم و حالت سنتی خود را از دست داده است. در گذشته به امنیت، بیشتر از دیدگاه نظامی توجه می‌شد. در حال حاضر، بحث امنیت، علاوه بر آنچه در گذشته بوده در حوزه‌های متفاوتی نیز مطرح است. مثل امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی و … . در واقع امنیت غذایی که خود نوعی از امنیت اقتصادی – اجتماعی می‌باشد به طور جدی در نیمه دوم قرن بیستم مورد توجه قرار گرفت.

    اولین تلاش جدی برای دستیابی به امنیت غذایی به تشکیل کنفرانس جهانی غذا در سال 1974 بر می‌گردد. سپس در کنفرانس بین المللی تغذیه در سال 1992 برای اولین بار، امنیت غذایی و مسائل آن به صورت یک نظریه تدوین شد و در حال حاضر از داغ ترین و مهمترین مباحث حوزه علوم کشاورزی می‌باشد (سازمان تحقیقات سیاستهای جهانی غذا، 1376).

    سطوح امنیت غذایی

    معمولاً دولتها سعی می‌کنند که امنیت غذایی مردم جامعه را در سطوح مختلفی برقرار نمایند. که شامل موارد زیر می‌باشد:

    سطح ملی و منطقه‌ای

    سطح خانوادگی و فردی

    1)سطح ملی و منطقه‌ای: دولتها در این سطح به برقراری امنیت غذایی برای جمعیت ملی به منظور رفع نیازهای این جمعیت تمایل بیشتری دارند. در این سطح، امنیت غذایی در سطح کلان جمعیتی ایجاد و برقرار می‌شود.

    2)سطح خانوادگی و فردی: هدف در این سطح، برآوردن نیازهای غذایی خانواده‌ها و اعضای آنها است. عواملی همچون بازار مواد غذایی، قیمتها، شبکه‌های حمل و نقل، تسهیلات انبارداری و … بر امنیت غذایی خانواده‌ها و افراد تاثیر می‌گذارند (Chen and kates, 1994)

    تامین امنیت غذایی در سطح ملی و منطقه‌ای به معنای وجود امنیت در سطح خانواده و افراد نیست: زیرا ممکن است غذا به طور عادلانه در بین خانواده‌ها و اشخاص توزیع نشده باشد (سازمان تحقیقات سیاستهای جهانی غذا، 1376).

     

     

    اثرات رشد اقتصادی، توزیع برابر درآمدها و پایداری قیمتها بر امنیت غذایی

    سه مسئله اقتصادی به صورت تلفیقی بر امنیت غذایی اثر می‌گذارند. این سه عامل شامل رشد اقتصادی، توزیع برابر درآمدها و پایداری قیمت مواد غذایی می‌باشد. اقتصاد پویا،  اقتصادی است که از رشدی برخوردار باشد و در نتیجه آن درآمدها افزایش یابند. حال اگر درآمدها از توزیع عادلانه‌ای برخوردار باشند و قیمت مواد غذایی از نوسانات کمی برخوردار گردد، امنیت غذایی جامعه تامین می‌شود. در واقع، این سه عامل اقتصادی، اگر با یکدیگر هماهنگ عمل نمایند، ضریب دستیابی به امنیت غذایی به مراتب بیشتر افزایش می یابد (Timmer, 2000).

    هنگامی که قیمت محصولات کشاورزی و مواد غذیی بالا باشد. فرد به درآمد بیشتری نیاز دارد تا بتواند خود را از خط فقر و گرسنگی دور نگاه دارد، نوسان قیمتها، شوکهای متفاوتی بر سیستم مواد غذایی وارد می‌کند که بنابر ماهیت این نوسانات قیمتی، اثرات مطلوب و نامطلوبی بر این سیستم وارد می‌شود. (Timmer, 2000)

    امنیت غذایی پایدار

    ایجاد امنیت غذایی به منظور حفظ سلامت و ارتقای بهره‌وری نیروی انسانی از ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حایز اهمیت است. برای رهایی از چنگال فقر، گرسنگی و سوء تغذیه بسیج مادی و معنوی هدف دار و همگانی جامعه جهانی لازم است و وظیفه اجلاس و سازمانهای بین المللی و تخصصی کمک به شناخت عوامل محدود کننده توسعه پایدار، تبیین راهبردهای عملی، اخلاقی، شکستن انحصارها در زمینه دانش فنی، تولید کافی مواد غذایی و توزیع عادلانه آنها در سراسر جهان است تا پایداری امنیت غذایی جامعه بشری تامین گردد (شیخ الاسلام، 1380).

    امنیت غذایی پایدار تنها با اتکاء به تولید کالاهای کشاورزی و محصولات دامی در داخل کشور تامین نمی‌شود و چه بسا مزیت نسبی در تولید برخی از اقلام اساسی به لحاظ شرایط زیست محیطی و … وجود نداشته باشد یا تامین کل نیاز جامعه میسر نگردد. از این رو واردات مواد غذایی اساسی به منظور تامین نیازهای جامعه امری ضروری است. چه بسا صرفه جویی در هزینه واردات این اقلام منجر به سوء تغذیه حاد (پروتئین و انرژی) در مردم به ویژه کودکان و نوجوانان گردد و نه تنها هزینه‌های درمانی و بهداشتی را افزایش می‌دهد، بلکه بر قدرت و توانایی جسمی و فکری افراد جامعه که نیروی اصلی توسعه پایدار اقتصادی تلقی می‌شوند، اثر منفی می‌گذارد. با این وصف فرهنگ سازی، پیروی از الگوی صحیح تغذیه و تامین نیازهای اساسی یک وظیفه ملی تلقی می‌شود (پیشوایی و فردین 1380).

    همچنین تضمین پایداری امنیت غذایی مستلزم افزایش تولید و تداوم آن می‌باشد. امروزه تولیدی پایدار و افتخار آفرین است که با کمترین هزینه و سرمایه گذاری و بالاترین بهره‌وری و بازده و کمترین ضایعات همراه باشد.

    عوامل مؤثر در پایداری امنیت غذایی

    توجه به موارد زیر دستیابی به امنیت غذایی پایدار را تضمین می‌کند.

    1- افزایش تولید مواد غذایی

    به منظور افزایش در تولید مواد غذایی اقدامات زیر ضروری به نظر می‌رسد:

    افزایش سطح زیر کشت،

    افزایش بازده در واحد سطح،

    تدارک آسانتر عوامل تولید،

    تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی که توجه به آنها یک امر مهم در این مسیر تلقی می‌گردد،

    استفاده از نهاده‌های پربازده،

    تغییر الگوی کشت به سمت تولید برای بازار،

    منطقه‌ای و یکپارچه کردن کشت،

    اصلاح روشهای آبیاری مانند (استفاده از آبیاری تحت فشار جهت جلوگیری از فرسایش خاک)،

    بازرایابی محصولات کشاورزی،

    10)استفاده از تناوب کشت،

    11)کاهش سموم (عمادزاده و همکاران، 1380).

    2- جلوگیری از ضایعات محصولات کشاورزی

    فقدان یک سیستم مدیریتی جامع و نارسایی و ناهماهنگی در مدیریت بازاریابی سبب شده تا حدود 25 درصد از محصولات کشاورزی در مراحل گوناگون به صورت ضایعات از بین برود (کلانتری، 1378).

     

     

    3- واردات محصولات کشاورزی

    این امر درست است که هر کشور، کم و بیش امکان تولید را داراست ولی در بعضی مواقع به دلیل بلایای طبیعی چون سیل، زلزله و … ممکن است تولید در یک دوره دچار بحران شود، در چنین مواردی به خاطر حفظ امنیت غذایی می‌بایست به واردات محصولات متوسل شد. اگر چه با واردات، مشکل امنیت غذایی به هر نحو حل می‌شود لکین، عدم توجه به رفع موانع و مسائل تولید در کشور، موجب بروز مشکلات فراوان اقتصادی و اجتماعی خواهد شد.

    4- کنترل رشد بی رویه جمعیت

    در حقیقت کنترل رشد جمعیت، کنترل میزان تقاضاست. می‌باید بین نرخ رشد جمعیت و نرخ تولید محصولات کشاورزی هماهنگی و تناسب مشخصی وجود داشته باشد.

    5- توزیع بهتر جغرافیایی مواد غذایی

    از آنجا که برخی از محصولات کشاورزی در نقاط خاصی از کشور تولید می‌شوند (مانند برنج) بنابراین می‌بایست نظامی وجود داشته باشد که بتواند محصول تولید شده را به بهترین شکل در بین مصرف کنندگان توزیع کند. این امر در مورد مواد غذایی وارداتی نیز صادق است، هر قدر نظام توزیع بهتر عمل کند، امکان دسترس بیشتر به مواد غذایی میسرتر و نیل به امنیت غذایی آسانتر خواهد بود.

    6- توزیع عادلانه درآمد

    توزیع عادلانه درآمد یکی از عوامل موثر در تداوم امنیت غذایی است. ممکن است محصولات کشاورزی به اندازه کافی تولید و در دسترس باشند، لیکن توان مالی مردم آنقدر نباشد تا بتوانند محصولات تولیدی را خریداری و مصرف نمایند.

    7- تغییر در الگوی مصرف (فرهنگ سازی)

    با ثابت نگه داشتن بودجه خانوار و ارتقاء سطح فرهنگ مصرف می‌توان به الگوی غذایی تنوع بخشید و کیفیت تغذیه را افزایش داد، چه بسا با اندک تغییری در الگوی مصرف بتوان علاوه بر استفاده از غذاهای متنوع، به نیازهای بدن چه از لحاظ ریز مغذی و چه درشت مغذی ها بهتر پاسخ داد.

     

    8- تثبیت قیمت مواد غذایی

    هنگامی که قیمت محصولات کشاورزی و مواد غذایی بالا باشد، فرد به درآمد بیشتری نیاز دارد تا بتواند خود را از خطر فقر و گرسنگی دور نگه دارد. نوسان قیمتها اثرات متفاوتی بر سیستم مواد غذایی وارد می‌کند (Timmer, 2000).

    اگر چه ممکن است که رشد قیمت محصولات کشاورزی در کوتا ه مدت به نفع تولیدکنندگان باشد، لیکن این امر در بلندمدت به نفع نظام توزیع و بازاریابی خواهد بود ودر نتیجه رشد قیمت‌ها، اثر قابل توجهی برانگیزه تولیدکنندگان نخواهد داشت. از طرف دیگر به دلیل اینکه اکثر کشاورزان، خود به عنوان مصرف کننده و خریداران اصلی مواد غذایی محسوب می‌شوند، رشد قیمتها باعث می‌شود که آنها بیشترین آسیب را از تورم ببینند و از نظر اقتصادی دسترسی کمتری به مواد غذایی داشته باشند.

    9- اتخاذ سیاستهای حمایتی

    به منظور تامین امنیت غذایی پایدار، راهبردهای مختلفی از سوی دولت‌ها طراحی می‌شود که اعطای یارانه برای دسترسی تمامی افراد جامعه به مواد غذایی یکی از آنهاست، پرداخت یارانه به شیوه یکسان میان تمام افراد جامعه حتی گروههای پردرآمد موجب می‌شود که هزینه‌های هنگفت توزیع یارانه‌ها، تا حدودی به هدر رود. در حالیکه با پرداخت یارانه‌های هدفمند به گروههای کم درآمد می‌توان در بهبود الگوی تغذیه این گروهها، به طور موثری وارد عمل شد. از این روی برنامه‌ریزی به منظور هدفمند ساختن یارانه‌ها یکی از وظایف اصلی دولت در آینده قلمداد می‌گردد.

    حال با توجه به موارد ذکر شده، به جایگاه زنان روستایی در تامین امنیت غذایی پایدار پرداخته می‌شود.

    زنان روستایی کلید پایداری امنیت غذایی

    فعالیتهای روزمره زنان، در امور کشاورزی، ماهیگیری، جنگلداری، فرآوری و بازاریابی مواد غذایی، حاکی از لزوم حضور زنان در تولیدات روستایی می‌باشد. براساس سالنامه آماری سال 1375، تعداد جمعیت زنان روستایی کشور 11421321 نفر برآورده شده است. آنان 19 درصد از جمعیت کل کشور و 39 درصد از جمعیت کل زنان کشور را تشکیل می‌دهند (مرکز آمار ایران 1376).

     

    در زمینه دسترسی به غذا، مطالعات موردی انجام یافته در سال های اخیر نشان دهنده این واقعیت است که زنان روستایی حدود 40 درصد از مواد  غذایی و دامی را تولید می‌کنند. در مجموع نقش زنان روستایی در کلیه مراحل تولید اعم از (کاشت، داشت،برداشت، فرآوری محصولات، انبارداری و بازاریابی) محصولات کشاورزی و امور مربوط به دامداری از قبیل (چرای دام، تعلیف، نگهداری، شیردوشی، تهیه مواد لبنی و بازار یابی) چشمگیر و قابل ملاحظه است
    (بی نام، 1377).

     

    فعالیت تولیدی زنان روستایی و درآمد حاصل از آن سبب کاهش شکاف بین خانواده
    شهری و روستایی از نظر سطح درآمد شده و یکی از اهداف توسعه روستایی عملی می‌گردد. علاوه بر این موجب افزایش بهره‌گیری خانواده از خدمات بهداشتی و تغذیه بهتر آنان می‌شود (صدیقی، 1377).

    بنابراین نقش زنان روستایی، در تامین امنیت غذایی و تداوم آن از دو جنبه قابل توجه است: نخست نقشی که به اقتضای محیط زندگی و الگوی معیشت خانوار در تولید مواد غذایی دارند و دوم نقشی که به عنوان مادر یا کدبانوی خانه در تنظیم برنامه غذایی و تهیه غذا و توزیع آن بین اعضای خانوار ایفا می‌کنند (صدیقی، 1377).

    در حقیقت آنان با استفاده از قدرت خلاقیت، انعطاف پذیری و اطلاعاتی که در زمینه تنوع زیستی و بومی شان دارند، سیستم‌ های تولید پایدار را به شیوه‌ای مبتکرانه در زمینه مواد غذایی به کار می‌گیرند (شمس، 1377).

    موانع و مشکلات

    به منظور پاسخگویی به اینکه چه عوامل و پارامترهایی مانع از فعالیت عمده و اساسی زنان روستایی در تامین تغذیه و تداوم آن می‌گردد. می باید به مشکلات آنان در تولیدات بخش کشاورزی اشاره کرد که شامل موارد ذیل می باشد:

    محدودیت در دسترسی به فرصت های آموزشی از قبیل خدمات ترویجی، خدمات مشاوره‌ای و اطلاعات فنی.

    محدودیت در دسترسی به منابع تولید مانند دام، زمین و تکنولوژی‌های ساده.

    محدودیت فرصتهای اشتغال در بخش کشاورزی.

     

    Abstract:

    Women have always been considered as a main factor by the production units throughout the world; the economical structure of a family will not persist without their presence. In most of the developing countries throughout the world, they produce about 60-80 percent of food materials.

    Therefore, the peasant women play a key role in assuring the alimentary safety and security matters, especially in critical situations. However, although women play an important role in providing the food materials in the world, they are sometimes ignored in the development plans.

    Therefore, we have paid to the role of rural women in the maintenance of food's security matter, the probable problems debarring their way of progress and the effective methods to be taken in solving these problems.

     At the end, we have concluded from the above-mentioned matters that a summary of this conclusion is brought at the following paragraph:

    Generally, the familiarization with food resistance and security matters, feeding literacy, empowering families, especially rural women are main factors to be paid among other procedures in case of food safety matters. In this regard, appreciating the women's   active roles in yielding incomes and deciding about the division of household resources can be a positive and crucial policy in improving the food security matters of households and providing the members with their sanitary and nutritional needs.

     

    Key Words: Rural Women, Alimentary Safety, Sustaining the Alimentary Safety

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

     

    براتی، علی و یعقوبی، جعفر (1382). جنسیت و امنیت غذایی. نشریه: جهاد، شماره (114)، صفحه 28.

    بی نام (1377). نقش و سهم امنیت غذایی در پیشبرد برنامه‌های توسعه، نشریه: اطلاعات، شماره (85)، صفحه 10.

    پیشوایی، حسین و فردین، هلنا (1380). کشاورزی ایران، بحران یا امنیت غذایی. نشریه: بهکام، شماره (148)، صفحه 18.

    ترابی، فاطمه (1383). زمان واگذاری اطلاعات به مسوولان در زمینه نقش زنان روستایی. نشریه: مزرعه، شماره (98)، صفحه 25.

    دانشیان، اصغر (1380). چالشها و تمهیدات بین المللی در باب امنیت غذایی. نشریه: شکرشکن، شماره (55).

    دینی ترکمانی، علی (1377). تامین حداقل نیازهای خانوار باید هدف درست باشد. نشریه: جهان اقتصاد، شماره (82)، صفحه 34.

    سازمان تحقیقات سیاستهای جهانی غذا (1376). بررسی امنیت غذایی و عرضه غذا در جهان (ترجمه: پوران مالمیر)، تهران: وزارت کشاورزی، معاونت برنامه ریزی و پشتیبانی، موسسه پژوهشهای برنامه ریزی و اقتصادی کشور.

    سازمان خوار و بار و کشاورزی ملل متحد «فائو» (1990). زنان در توسعه کشاورزی. (ترجمه: غلامحسین صالح نسب). ناشر: مدیریت مطالعات و بررسی‌ها. معاونت و ترویج و مشارکت مردمی جهاد کشاورزی. صص 46-42.

    سرشماری عمومی نقوس و مسکن – 1375: نتایج تفضیلی زنان روستایی کشور تهران: مرکز آمار ایران، 1376، صفحه 67.

    شمس ، کورش (1377). احقاق حقوق زنان، مساویست با امنیت غذایی جهان. نشریه: صبح خانواده، شماره (80)، صفحه 23.

    11) شیخ الاسلام، ربابه( 1380). امنیت غذایی پایدار یا گرسنگی پایدار. نشریه: همشهری، شماره (116).

    12) صدیقی، پرناز (1377). زنان کلید امنیت غذایی. مجله حقوقی و قضایی دادگستری، شماره (83).

    13) فرهادی، فرناز (1381). جنسیت و امنیت غذایی نشریه: جهاد، شماره (108).

    14) عمادزاده، م و بختیاری، ص و نصر اللهی . خ (1380). تحلیلی از وضعیت امنیت غذایی در ایران. مجله علوم انسانی دانشگاه سیستان و بلوچستان، ویژه نامه اقتصاد و مدیریت. صص 122-101.

    15) کلانتری، ع (1378). سخنرانی دکتر کلانتری، در مراسم مدیر نمونه برای کشاورزان نمونه، 13 بهمن 1378، نشریه: جهاد، شماره (63).

    16) موحدی، رضا(1381). کشاورزان زن و اثربخشی فعالیتهای ترویجی. نشریه: جهاد، شماره (249).

     

    17- Abdel Aal, M. (2002). Research on wonan’s work in Agriculture. The social Research center. P: 1-3. [on line]: available at url:

     [http://www.fao.org/ woman land.]

    18- Anonymous. (2004). Hunger and food security. University of new Hampshire cooperative Extension. P: 1-3. [on line]: available at url:

     [http: // www. unh. Edu. Edu / mone / MMHUNGFS. Html]

    19- Chen, R.S and kates, R.w. (1994). World food security: prospects. Food. Policy, 19(2), 192- 208.

    20- FAO (1990). Assessment of the world food security situation. Committee on world food security. P: 1-9. [on line]: available at url:

     [http: // www. fao. Org / sd/ dim – kn3 / kn3 – 040301 – en. Html]

    21- Timmer, c.p. (2000). The macro dimensions of food security: economic growth, equitable distribution and food pricestability. Food policy. On line 25 (2000). [on line]: available at url:

    [http: // www. elsevier. Com/ locatc/ food pol. 283-295].

    22- united nation (1975) . report of the world food conference, rome: new yourk, 5-16 november 1974.

    23- world bank (1986) . poverty and hunger: issues and option for food security in developing countries. World bank, policy study, washing ton, DC.

چکیده مشارکت را می‌توان یکی از اهرمهای مهم نیل به توسعه قلمداد نمود مبنی بر اینکه مردم در فعالیتهای مربوط به خویش دخالت داشته باشند. لذا جهت مشارکت هر چه بیشتر مردم در فعالیتهای توسعه‌ای، شناخت عوامل مؤثر بر مشارکت می‌تواند تاثیر به سزایی به همراه داشته باشد. زنان به عنوان نیمی از سرمایه‌های انکار ناپذیر هر مملکت، نقش محوری و اساسی در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی برعهده دارند، ...

مقدمه: در بیان مفاهیم توسعه، ملاحظه شد که همواره در توسعه، تحول می‌یابد جزء ذاتی باشد و همانطوریکه تحول جنبه‌ مادی و فیزیکی را دربرمی‌گیرد جنبه معنوی و انسانی را نیز دارد. لذا هدفهای مشخص اصلی برنامه‌های توسعه می‌یابد محور قرار دادن ابعاد انسانی بشر و ارتقاء کیفیت این جنبه‌ها باشد. بنابراین توجه به جنس مونث نه به عنوان نیمی از نیروی کار بلکه به عنوان نیمی از جمعیت و انسانهایی که ...

آن چه جامعه شناسی روستایی را تکان داده و هنوز هم می لرزاند، مباحثات برآمده از تو جهات گوناگونی است که هر یک از آن ها موضوع گیری نظری ویژه ای دارد و البته هیچ یک از آن موضع گیری ها بی طرفانه نیست. در این مباحثات غالباً روستایی و شهری را همچون دو پدیده جداگانه در مقابل هم قرار می دهند. این تقابل که جنبه بیانی و آکادمیک آن مهم تر از جنبه واقعی آن است, یک موضوع تاریخی به شمار می‌رود ...

نابرابري -->برابري Gender Inequlity نابرابري جنسيتي عبارت از تبعيضي است که در حيطه‌هايي از حيات اقتصادي، اجتماعي و سياسي به شکلهاي مختلف و در ابعاد متفاوت عليه زنان اعمال مي‌شود. اگرچه امروزه در بيشتر کشورهاي جهان، منابع رسمي بر برابري جنس

بخش اول: نگاهی آماری به وضعیت زنان در جامعه میزان مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، یکی از شاخصهای مهم توسعه انسانی در هر جامعه­ای است. این شاخص توسعه در ایران بسیار پایین است. با آنکه زنان ایران از دوران پیش از انقلاب 57 تاکنون برای حضور فعال در عرصه­های مختلف تلاش کرده­اند، ولی هنوز بر سر راه فعالیت آنها موانع فرهنگی و سیاسی جدی وجود دارد. بر مبنای باورهای سنتی، زن ...

مقدمه: در بیان مفاهیم توسعه، ملاحظه شد که همواره در توسعه، تحول می‌یابد جزء ذاتی باشد و همانطوریکه تحول جنبه‌ مادی و فیزیکی را دربرمی‌گیرد جنبه معنوی و انسانی را نیز دارد. لذا هدفهای مشخص اصلی برنامه‌های توسعه می‌یابد محور قرار دادن ابعاد انسانی بشر و ارتقاء کیفیت این جنبه‌ها باشد. بنابراین توجه به جنس مونث نه به عنوان نیمی از نیروی کار بلکه به عنوان نیمی از جمعیت و انسانهایی که ...

بر اساس آخرين تعريف امنيت غذايي که توسط سازمان جهاني بهداشت و FAO ارائه شده است، "دسترسي همه مردم در تمام اوقات و نقاط به غذاي کافي و سالم به منظور زندگي سالم و فعال " چنانچه روندهاي فعلي از ناامني غذايي و سوء تغذيه ادامه يابند و مداخله موثر براي تغ

رشته مد ير يت خا نواده داراي برنامه درسي ميا ن رشته اي است که براي تربيت نيروي انساني لايق وشايسته به عنوان مديرخانواده ويا مادران آينده جامعه برنامه ريزي وسازماندهي شده است. هدف برنامه ايجادمهارتهاي پذيرش مسووليت واعمال اصول مديريت درتصميم گير

تحرک رمز سلامت فعالیت بدنی میتواند کیفیت زندگی را در تمام سنین برای همگان بهبود بخشد.شیوه زندگی فعال باعث میشود افراد مسن دوستان جدیدی پیدا کنند،در فعالیتهای اجتماعی باقی بمانند و با سایرین در تمام سنین مراوده داشته باشد.بهبود انعطاف پذیری،تعادل و قوام عضلانی به پیشگیری از افتادن که دلیل عمده ناتوانی در افراد مسن است کمک میکند.مشخص شده است که شیوع بیماریهای مغزی در افرادی که از ...

مقدمه پدیده پیر شدن جمعیت جهان به دلایل: کاهش میزان مرگ و میر ناشی از پیشرفتهای علوم پزشکی، بهداشت، آموزش و پرورش و در نتیجه افزایش نرخ امید به زندگی و طول عمر، از چنان درجه اهمیتی برخوردار است که عدم توجه به آن جامعه انسانی را در آینده‎ای نزدیک در مقابل مسائل و مشکلات بسیار پیچیده‎تر و چه بسا لاینحل قرار خواهد داد. درصد جمعیت سالمندان تحقیقاً در کلیه کشورها به طور منظم رو به ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول