دانلود مقاله داستان گل مریم

Word 441 KB 16136 82
مشخص نشده مشخص نشده ادبیات - زبان فارسی
قیمت قدیم:۲۱,۲۰۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • به نام خدا
    گل مریم
    وفا کنیم وملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجیدن
    (حافظ)
    این یک داستان نیست ، یک خواب هم نیست ، یک زندگی است آن هم واقعی واقعی . . .
    در سال1340درخانواده ایی متوسّط و مهربان به دنیا آمدم . پدرم کارمند ساده دریک اداره دولتی بود . من فرزند سوّم خانواده بودم و آخرین فرزند ، آنها اسمم را ، ارمغان نهادند زیرا من را هدیه ای از طرف خدا می دانستند . برادربزرگم نامش علی بود و خواهرم ارغوان نام داشت . مرور زمان و کودکی را چون ابر و باد که درگذرند ، درک نکردم ، تا به سن هفت سالگی رسیدم . پدرو مادرم سعی فراوان در تربیت صحیح ما فرزندانشان می نمودند ومن را دریکی از بهترین و نزدیکترین مدارس آن زمان ، نام نویسی کردند . روز اوّل مدرسه گویی طوفانی در دلم به پا شده بود . صبح موقعی که با مادرم برای مدرسه رفتن آماده شده بودیم ، خانم همسایه دیوار به دیوار ما نیز از خانه اشان بیرون آمد . آنها شروع به صحبت و احوال پرسی با هم کردند و من یک پسربچّه ، تقریباْ هم سن و سال خودم را دیدم ، که خودش را پشت مادرش پنهان می کرد . خانم همسایه دست پسرش را گرفت و از پشت سرش او را به جلو آورد و نزدیک من شد . آن پسرکه تا به حال او را ندیده بودم ، همکلاسی من بود . مادرم گفت : ارمغان خانم این آقا پسر خجالتی همکلاسی توست . او به سمت من آمد و سلام کرد . پاک ماتم برده بود . مادرم گفت : ارمغان خانم ، جواب سلام یادت رفته؟
    با دستپاچگی گفتم : سلام . جلو آمد و گفت : اسم من ارسلانه و دستم را محکم گرفت . دستهایش سرد ، سرد بود ولی برعکس ، دستهای من گویِ آتش . این اوّلین پیوند من و ارسلان بود . گویی طنابی محکم ، دستهای ما را به هم گره زده بود . درکلاس درس نیز دریک میز و نیمکت بودیم ، امّا ما تنها نبودیم ، یک پسردیگرکه بعداْ فهمیدم ، نامش امیراست و او نیز در همسایگی ما زندگی می کند ، با ما درهمان نیکمت می نشست . امیر پسر خجالتی و محجوب بود . جالب این بود که پدرهردو نفر ، آنها در یک صانحه تصادف کشته شده بودند و هر دوی آنها یتیم بودند .
    ثلثها یکی بعد از دیگری گذشت و من و ارسلان و امیر در یک نیکمت با هم رقابت می کردیم . ثلث آخر ، من شاگرد اوّل ، ارسلان شاگرد دوّم و امیر سوّم شدیم .
    روزیکه کارنامه هایمان را به خانه می بردیم ، برایم اتّفاقی افتاد . هنگامی که با خوشحالی کارنامه ام را در دستم گرفته بودم و از جوی آبی پریدم ، ناگهان کارنامه از دستم رها شد و به آب افتاد . نمی دانستم که چه کار کنم ولی ارسلان و امیر را دیدم ، که هر دو به دنبال آن می دوند و ارسلان خودش را به آب انداخت . آنرا زودتر از آب گرفت و برایم آورد . کارنامه ام خیس ، خیس شده بود . ارسلانم خیس خیس شده بود . چشمانم که به کارنامه خیس شده افتاد ، شروع به گریه کردم . ارسلان اشکهایم را با دستانش پاک کرد و گفت : حالا که طوری نشده ، این جور مثل دُخترای لوس گریه می کنی ، الآن با تو میایم خونه تون و ماجرا رو برای مامانِت تعریف می کنیم .
    ولی من با بغض درگلو گفتم : لازم نکرده ، خودم زبون دارم که تعریف کنم و با شتاب به سمت خانه دَویدم . ارسلان و امیر ، هر دو با هم داد زدند ، صبرکن و بعد ازمن شروع به دویدن کردند ، گویی مسابقه ای بین من ، ارسلان و امیر بود . من زودتر به خانه رسیدم و دَر زدم . دوباره در زدم . صدای مادرم را شنیدم که می گفت : اُمَدم بابا اُمَدم چه خبره ؟ تا در را باز کرد ، پریدم تو بغلش وشروع به گریه کردن کردم . مادرم اوّل تعجّب کرد و بعد با دستان پُر مِهرش ، سرم را نوازش کرد وگفت : خُب ارمغان خانم می گی چی شده یا نه ؟
کلمات کلیدی: داستان گل مریم

Rosa در لاتین به معنای گل سرخ می باشد. از آغاز تاریخ، گل سرخ بیش از همه گلها در قلوب بشر جای گرفته و از وقتی که مردم از زیبایی درخشان گل، آگاهی یافته اند، گل سرخ یک سرو گردن از آنها بلند تر بوده است. گل سرخ میراث بزرگی از افسانه و تاریخ را به همراه دارد. ● تاریخچه گل سرخ: Rosa در لاتین به معنای گل سرخ می باشد. از آغاز تاریخ، گل سرخ بیش از همه گلها در قلوب بشر جای گرفته و از وقتی ...

Rosa در لاتین به معنای گل سرخ می باشد . از آغاز تاریخ ، گل سرخ بیش از همه گلها در قلوب بشر جای جای گرفته و از وقتی که مردم از زیبایی درخشان گل ، آگاهی یافته اند ، گل سرخ یک سرو گردن از آنها بلند تربوده است. گل سرخ میراث بزرگی از افسانه وتاریخ را به همراه دارد . این درختچه زیبا ، میلیونها سال قبل از بوجود آمدن بشر در روی زمین ، زیسته و زیبائی و عطر را در همه جا گسترده است ...

پيشگفتار: «و عشق را خداوند آفريد» من در اين تحقيق سعي بر اين داشتم که تحليلي از مجموعه داستانهاي کوتاه از کتاب ميرزاي بزرگ علوي گرد آورک. اين کتاب نتيجه راهنمايي هاي دوستان بخصوص اساتيد عزيز خانم مريم رئيس دانا بوده است. اعتقاد من بر اين است که

‹‹ به نام مهربانترين مهربانان ›› آزادي و آزادگي را از محرم بياموز . زيرا که بهاي اين حماسه حسين آموختن آن است. پاکي و صداقت را از مرور ايام که همچون انساني باوقار و پرصبر سختي ها و کدورت را کنار مي گذارند و از آنها عبور مي کنند، ياد بگير.

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ گاهى شيطان از دست بعضى افراد گلايه مى کند. او تمام دنيا را از آن خود مى داند و مى گويد: چون مؤمنان مى دانند که دنيا از آن من است ، آن را دشمن مى دارند و دنبال آن نمى روند، اما عده اى هستند که دنيا را طالبند و

رویدادهای مهم در تاریخ رنسانس 1265 1285 1305 132513451365 1385 1405 1425 1445 حدود سال 1307 دانته نوشتن کمدی الهی را آغاز می کند. سال 1341 مجلس سنای روم، به پترارک لقب شاعر دربار می دهد. سال 1348 بروکاچینو نوشتن دکامرون را آغاز می‌کند. حدود سال 1349 پتراک سونات هایش را در ترانه ها گرد آوری می کند. سال 1380 ونیز، جنووا را شکست می دهد. حدود سال 1378 چاوسر داستان های کانتربری را ...

مشخصات کلي مهد: ساختمان دو طبقه اي است داراي درب ورودي سفيد رنگ باحاشيه سبز و روي در نيز پر از گل و ستاره هاي رنگي در بالاي درب ورودي نام مهدکودک و زمان تاسيس آن نوشته شده است. وقتي وارد مهد مي شويم نماي زيباي درختان مهد نظر همه را به خود جلب مي کند

پیش گفتار به نام آن که گل را رنگ و بو داد ز شبنم لاله ها را آبرو داد به گل بخشید حسن و دل ستانی به بلبل داد عشق و نغمه خوانی موسیقی نوازشگر گوش، رهنمون و مهیج دل و تلطیف کننده و صفادهتده روح است و خلق موسیقی عبارت از نظامی صوتی است که اجزاء گوناگون یک اثر موسیقایی را با انسجامی وصف ناپذیر به یکدیگر پیوند می دهد. موسیقی ساده ترین و خالص ترین هنرهاست که توصیف کننده هیجانات و محرک ...

فصل اول ریکی چیست ؟ 1-1 تعریف ریکی : ریکی‌ یک واژه ژاپنی می‌باشد که از دو سیلاب "ری‌" و "کی‌" تشکیل‌شده است‌. "ری‌" به معنی جهانی و "کی‌" به معنی نیروی حیاتی می‌باشد. بنابراین ریکی به معنی نیروی حیاتی کیهان می‌باشد. 2-1 چاکرا : مراکز انرژی خاصی در بدن ما وجود دارند که مسئول انتقال این انرژی ‌می‌باشند و چاکرا نامیده می‌شوند. اگر چه تعداد زیادی چاکرا در بدن ما وجود دارد، با این ...

ریچارد کراوس می توان از روی قرائن و شوهاد گفت که انسان ‌های پیش ازتاریخ نیز می رقصیدند. مارکی داریم از نقاشیهای غارهای فرانسه که قدمت آن به ده هزار سال پیش میرسد موضوع آنها رقصهای جنگی و شمنی است. اما به سبب قلت شواهد از این رقصها چندان آگاهی در دست نیست. بر اساس آنچه از فرهنگهای پیش از تاریخ در مراحل مختلف پیشسرفت( از لحاظ وسایل زندگی و ابزار و اسلحه) به دست آمده نشان میدهد که ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول