دانلود مقاله رستم و اسفندیار

Word 22 KB 16160 7
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۷,۱۵۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۵,۰۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع

  • نخست باید گفت که داستان ها و ماجراهای شاهنامه بیشتر اوقات تنها در برهه ی زمانی که در آن اتفاق می افتند قابل فهم هستند، و معنی یکایک داستان ها را باید با دیدی از بالا آغاز کرد تا بتوان با ریزه کاری های این اثر جاوید شناخت پیدا کرد
    در کتاب شناخت شاهنامه که معرفی آن در وبسایتم www.arashabdi.com موجود است دوران ها و عصر های شاهنامه را بر مبنای سنت کهنی به چهار بخشِ اصلی تقسیم بندی کرده ام که مختصری از آن را دوباره در اینجا می آورم:
    آفرینش: زمین، نبات، حیوان و انسان.
    پیشدادیان: پسران هبوط کرده الهی – کیومرث، سیامک، هوشنگ و طهمورث.
    1. عصر طلا: عصر پدران، جمشیدشاه (ضحاک و فریدون در تحول عصر طلا به عصر نقره).
    2. عصر نقره: عصر مادران، مادر فریدون و فریدون، پسران فریدون، منوچهر و ماه آفرید، نوذر، زوطهماسب و گرشاسب. (پهلوانان سیستانی در تحول عصر نقره به عصر برنز پدید می آیند).
    3. عصر برنز: عصر پهلوانان و نسل فرزندانِ دوره ی نقره، از کیقباد تا گشتاسپ و پیامبری زردشت. رستم و سهراب، رستم و اسفندیار.
    4. عصر آهن: عصر تاریخی، عصر تجار، دولت، فرهنگ، مذاهب و امپراتوری های بزرگ. از بهمن تا یزدگرد سوم.
    در اینجا دوباره و دوباره لازم به تذکر می دانم جدولی که در آن شاهنامه را بخش بندی کرده ام باید بخوبی مطالعه شود و حتی دوستان آن را از بر کنند تا توضیحات و دوران های اساطیری برای آنها راحت تر به معنا برسند. جذابیتی که با شناختِ کامل به دوران های جدولِ ذکر شده در میانِ خوانندگانِ شاهنامه بوجود می آید بی همتا است و من معتقدم که علاقه مندان به آن وسیله یک لحظه از خواندن تمامیِ متنِ شاهنامه دریغ نمی کنند.
    پس از داستانِ آفرینش و گذر از عصرِ طلاییِ جمشید، با فریدون پا به عصر نقره ی مادران می گذاریم. پس از این دو دوره، عصر برنز کیانیان که داستان رستم و سهراب در آن رخ می دهد آغاز می گردد.

رستم و سهراب کنون رزم ويروس و رستم شنو دگرها شنيدستي اين هم شنو که اسفنديارش يک ديسک داد بگفتا به رستم که اي نيکزاد در اين ديسک باشد يکي فايل ناب که بگرفتم از سايت افراسياب چنين گفت رستم به اسفنديار که من گشنمه نون سنگک بيار جوابش چنين داد

رستم و سهراب کنون رزم ويروس و رستم شنو دگرها شنيدستي اين هم شنو که اسفنديارش يک ديسک داد بگفتا به رستم که اي نيکزاد در اين ديسک باشد يکي فايل ناب که بگرفتم از سايت افراسياب چنين گفت رستم به اسفنديار که من گشنمه نون سنگک بيار جوابش چنين داد خندان طرف

کنون رزم سهراب و رستم شنو دگرها شنيدستي اين هم شنو يکي داستان است پرآبِ چشم دلِ نازک از رستم آيد به خشم کنون رزم سهراب گويم درست از آن کين که با او پدر چون بجست تو را ام کنون گر بخواهي مرا بيند همي مرغ و ماهي مرا يکي آنکه بر تو چن

رستم نام آورترين چهره? اسطوره‌اي در شاهنامه و به تبع آن برترين چهره? اسطوره‌اي ايران است. او فرزند زال و رودابه وتبار پدري رستم به گرشاسپ (پهلوان اسطوره‌اي و چهره? برتر اوستا) ميرسيده. رستم به دست شغاد (برادرش) کشته شد. رستم در شاهنامه رستم در ش

اسفنديار پهلواني بزرگ و پسر شاه گشتاسب بود و مادرش کتايون فرزند قيصر روم بود .سه فرزند پسر داشت که بهمن از همه بزرگتر بود . اسفنديار خسته وليکن پيروز از جنگ با ارجاسب برمي گشت . او دو خواهر خود را از چنگ اسارات ارجاسب نجات داده بود . او م

نبرد رستم و اسفنديار رستم نام آورترين چهره? اسطوره‌اي در شاهنامه و به تبع آن برترين چهره? اسطوره‌اي ايران است. او فرزند زال و رودابه وتبار پدري رستم به گرشاسپ (پهلوان اسطوره‌اي و چهره? برتر اوستا) ميرسيده. رستم به دست شغاد (برادرش) کشته شد. رستم در

کنون رزم سهراب و رستم شنو دگرها شنیدستی این هم شنو یکی داستان است پرآبِ چشم دلِ نازک از رستم آید به خشم کنون رزم سهراب گویم درست از آن کین که با او پدر چون بجست تو را ام کنون گر بخواهی مرا بیند همی مرغ و ماهی مرا یکی آنکه بر تو چنین گشته ام رد را ز بهر هوا کشته ام و دیگر که از تو مگر کردگار نشاند یکی کودکم در کنار سه دیگر که رخشت به جای آورم سمنگان همه زیر پای آورم چو رستم ...

اسفندیار پهلوانی بزرگ و پسر شاه گشتاسب بود و مادرش کتایون فرزند قیصر روم بود .سه فرزند پسر داشت که بهمن از همه بزرگتر بود . اسفندیار خسته ولیکن پیروز از جنگ با ارجاسب برمی گشت . او دو خواهر خود را از چنگ اسارات ارجاسب نجات داده بود . او میدانست که دوران سختی بسر رسیده و تمام دشمنان ایران سرکوب شدند و حالا بیایستی پدرش به پیمانش وفا می کرد و تخت شاهی را دست او میسپارد و دیگر هیچ ...

در مدح يمين الدوله سلطان محمود بن ناصرالدين سبکتگين غزنوي برآمد پيلگون ابري زروي نيلگون دريا چو راي عاشقان گردان چوطبع بيدلان شيدا تشبيه چو گردان گشته سيلابي ميان آب آسوده چو گردان گردباد تندگردي تيره اندروا تشبيه تو گفتي گرد زنگارست بر

هرسر مويم ثنا خوان توباد اي چهره ‌جميل ونامتناهي که درآئينه ‌ آفرينش ، همه ‌ نقش ها ونقاشي ها وصورت ها وصورتگريها از توست.هردم، نفسم به نام تو معطر باد،اي آنکه گل هاي هزاران رنگ باغ هاي جهان رايحه‌ايي از عطر پروردگار توست . کبوتر بي بال وپر طبعم،هو

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول