دانلود مقاله شهریار

Word 48 KB 19641 12
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۷,۱۵۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۵,۰۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • تولد محمد حسین درماه حوت و از برج دوازدهم از بروج دوازدهگانه فلکی برابر ماه اسفند درسال 1325 هجری قمری یا 1285 هجری شمسی در تبریز درمنزل شخصی پدرش حاج میرآقا متولد شد مادرش کوکب خانم و این نخستین فرزند زنده‌ی آنها بود پدرش وکیل پایه یک دادگستری بود و از این شغل درآمد مکفی داشتند و او موکلین بی بضاعت را مجانی می‌پذیرفت و درآن روزگار آذربایجان روزگار سختی را می‌گذرانید محمد علی شاه قاجار برخلاف وعده خود دردوران ولیعهد و آغاز سلطنت از مجلس شورای ملی حمایت نکرد و در راس آنان ستارخان و باقرخان ومحمد علی خان آق بلاغی بودند که هرکدام با پنجاه سوار به سوی تهران حرکت کردند محمد علی شاه حکومت نظامی اعلام کرد و مالیاخوف رول را به فرماندهی قشون منصوب و در 23 جمادی الاول ، مجلس را محاصره کردند و آن را به توپ بستند و حکومت استبدادی مطلق تشکیل داد و پدرش پا به پای مردم علیه استبداد و ورود بیگانگان به کشور می‌جنگید وسید محمد حسین تازه راه افتاده بود درآن زمان وبا شهر را گرفته بود و آنها به خاطر وضعیت ناآرام وآشوب شهر به خاطر مشروطیت و شیوع بیماری وبا به قیش خوراشاق نزد پدرکوکب خانم ( مادر شهریار) رفتند زمستان تمام شده بود و بهار فرا رسیده بود می‌رسید تا چهارشنبه آخرسال بر اساس یک رسم قدیمی مردان ده از پشت بامها بر سرهم آب می‌پاشیدند و دختران از آب رودخانه می‌پریدند و دسته جمعی آواز می‌ خواندند بارش باران و گلهای نوروزی بنفش رنگ و پونه‌های کنارچشمه زیبایی خاصی به آن ده داده بود. و دختران ده ساعتها زیرباران می‌نشستند و انتظار رنگین کمان را می‌ کشیدند و وقتی رنگین کمان درآسمان حلقه می‌زد به معنای فراوانی خواروبار درآن سال بود و مردم دهکده شاد می‌شدند و برکه‌های خشک باردیگر ازغازها و مرغابیهای مهاجر و آواز کبکها وجوجه کبکها به آنجا رفته دوباره حیات از سرگرفته بود و چشمه‌ها می‌ جوشید. نوروز فرا رسیده بود کودکان دهکده شالهایشان را به کمر می‌بستند و برای گرفتن عیدی برروی بام خانه‌ها می‌رفتند شال را از روزنه‌ی وسط بام به داخل خانه می‌انداختند و صاحبخانه هدیه‌ای به انتهای شال آنها می‌بست جورابهای پشمی گلدار، دستمالهای ابریشم وسازدهنی بود که به عنوان عیدی به بچه‌ها داده می‌شد وسید محمد حسین سه ساله شده بود با اینکه یک برادر کوچک‌تر به نام سید رضی داشت ولی از مهربانی ومحبت پدرو مادر نسبت به او کم نشده بود و او به همراه همبازی هایش درصبح برای بازی به باغچه سرسبز آن چه محمد می‌رفت و اوبه طبیعت ده علاقمند بود و دربهارآن سال عروسی عمه‌اش سیاره بود وشهریار نیز با همبازی هایش مشغول رسمهای عروسی آنها بود دختران سینی‌های فیتیله خانواده حاج میرآقا بعد از آرام شدن اوضاع تبریز ، دوسالی دیگر در ده ماندند وسید محمد حسین دارای یک برادر دیگر به نام سید مرتضی شده بود و برای سید محمد حسین دل کندن از طبیعت زیبای روستا و روستائیان مهربان دشواربود وآنها دوباره به تبریز برگشتند حاج میرآقا خانه جدیدی درمحله‌ی دیک باشی تبریز خرید. درتبریز محمد حسین را به دبستان متحده بردند و او هم مانند هم سن وسالانش به تحصیل مشغول شد
کلمات کلیدی: بهجت - شهریار

زندگينامه محمد حسين بهجت تبريزي معروف به شهريار در سال 1285 هجري شمسي در روستاي زيباي « خوشکناب » آذربايجان متولد شده است. او در خانواده اي متدين ، کريم الطبع واهل فضل پا بر عرصه وجود نهاد. پدرش حاجي مير آقاي خوشکنابي از وکلاي مبرز و فاضل وعارف روز

بنام خدا سيد محمد حسين بهجت تبريزي فرزند حاج مير آقا خشگنابي در سال 1285 خورشيدي در تبريز به دنيا آمد ، کودکي شاعر در قرئيه ( شنگول آباد ) و ( قيش قرشاق ) و ( خشگناب ) همزمان با انقلاب تبريز عليه محمد شاه قاجار سپري شد. شهريار در هفده سالگي به

استاد سيد محمد حسين بهجت تبريزي (شهريار) در سال ???? هجري شمس در سال ???? هجري شمسي در روستاي خشکاب در بخش قره چمن آذربايجان متولد شد. پدرش حاجي مير آقا خشکنابي و از وکلاي مبرز و مردي فاضل و خوش محاوره و از خوش نويسان دوره خود و با اينان و کريم الطب

سيد محمد حسين بهجت تبريزي در سال 1285 شمسي در شهر تبريز ديده به جهان گشود.پدر وي حاجي ميرآقا خشگنابي است که از سادات خشگناب ( قريه نزديک قره چمن ) و از وکلاي مميز دادگستري تبريز و مردي فاضل و خوش محاوره و از خوش نويسان دورهً خود و با ايمان و کريم

شايد بسياري از مردم با شنيدن نام سيد محمد حسين بهجت تبريزي بسرعت ندانند که مراد ازاين اعجوبه آسمان شعر و ادب کيست!؟ اما همه مردم ايران بخصوص آذربايجان شهريار را بخوبي مي شناسند و اورا استاد شهريار خطاب مي کنند. بسياري از شهروندان کشورمان حتي آنان ک

استاد سيد محمد حسين بهجت تبريزي (شهريار) در سال ???? هجري شمس در سال ???? هجري شمسي در روستاي خشکاب در بخش قره چمن آذربايجان متولد شد. پدرش حاجي مير آقا خشکنابي و از وکلاي مبرز و مردي فاضل و خوش محاوره و از خوش نويسان دوره خود و با اينان و کريم الطب

از غم جدا مشو که غنا ميدهد به دل ،اما چه غم غمي که خدا مي دهد به دل غم صيقل دل است خدا زما نگير ،اين جوهر جلي که جلا مي دهد به دل مايهء شعر ابتدا آن تاثيرو ارتعاش لطيفي است که بدون اراده بر روي اعصاب انساني نقش مي بندد.همانطورکه جنبه ظا هري آن بلا ا

استاد شهريار سيد محمد حسين بهجت تبريزي با تخلص شهريار (1367-1258) ،يکي از شاعران برجسته معاصر است. وي دوران کودکي خوي رادر کشاکش انقلاب و در جريان نهضت مشروطه به سر برد.تحصيلات خود را در تبريز آغاز نمود ودر مدرسه دارالفنون تهران ادامه داد و پس

بنام خدا سيد محمد حسين بهجت تبريزي فرزند حاج مير آقا خشگنابي در سال 1285 خورشيدي در تبريز به دنيا آمد ، کودکي شاعر در قرئيه ( شنگول آباد ) و ( قيش قرشاق ) و ( خشگناب ) همزمان با انقلاب تبريز عليه محمد شاه قاجار سپري شد. شهريار در هفده سالگي

محمد حسين بهجت تبريزي معروف به شهريار ، شاعر ايراني فرزند آقا سيد اسماعيل موسوي معروف به حاج مير آقا خشکنابي در سال 1325 هجري قمري ( شهريور ماه 1286 هجري شمسي ) در بازارچه ميرزا نصرالله تبريزي واقع در چاي کنار چشم به حهان گشود . در سال 1328 هجري قمر

زندگينامه محمد حسين بهجت تبريزي معروف به شهريار در سال 1285 هجري شمسي در روستاي زيباي « خوشکناب » آذربايجان متولد شده است. او در خانواده اي متدين ، کريم الطبع واهل فضل پا بر عرصه وجود نهاد. پدرش حاجي مير آقاي خوشکنابي از وکلاي مبرز و فاضل وعارف رو

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول