تحقیق تفسیر سوره جمعه

Word 60 KB 32277 10
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۷,۱۵۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۵,۰۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

    قل یا ایها الذین هادوا ان زعمتم انکم اولیاء لله من دون الناس فتمنواالموت ان کنتم صادقین6و لا یتمنونه ابدا بما قدمت ایدیهم و الله علیم‏بالظالمین7قل ان الموت الذى تفرون منه فانه ملاقیکم ثم تردون الى‏عالم الغیب و الشهاده فینبئکم بما کنتم تعملون8 .

    آیه قبل از این آیه،مثلى براى علماى یهود بود که درباره آن بحث‏کردیم. روح آن آیه این بود که اینها با آنکه تکلیف و مسؤولیت تورات به‏آنها داده شده و آن کتاب آسمانى به آنها تعلیم داده شده است عملا حامل‏آن کتاب نیستند;به این معنى که آنها در عمل پیرو این کتاب نیستند ودستورهاى این کتاب را به کار نمى‏بندند.آن مثل به همین مناسبت در آن‏آیه کریمه آورده شده است.علماى یهود و بلکه شاید غیر علمایشان هم ازهمین امتیاز ظاهرى که ما اهل کتاب و اهل تورات هستیم استفاده‏مى‏کردند که قرآن فرمود:شما همان اندازه اهل تورات هستید که اگر الاغى‏را از کتاب بار بزنند اهل آن کتاب است.آنها مى‏خواستند از این مقدارانتساب استفاده‏هاى دیگرى هم بکنند و قرآن کریم ادعاهاى دیگرى ازقول آنان در آیات دیگر نقل فرموده است.از جمله ادعا مى‏کردند: «نحن‏ابناء الله و احبائه‏» ما فرزندان خدا هستیم،ما«خدا نژاد»هستیم.

     

    مساله خدا نژادى

    مساله ابن اللهى(خدا نژادى)یکى از آن معانى و مفاهیمى است که درطول تاریخ زیاد به آن بر مى‏خوریم که قومى بزرگ یا کوچک،براى اینکه‏یک سلسله امتیازات اجتماعى را به خودشان اختصاص بدهند دعوى‏خدا نژادى کرده‏اند.البته دعوى آنها به عقایدى که در بین آن مردم رایج‏بوده بستگى داشته است.آنها که به ارباب انواع معتقد بوده‏اند،مى‏گفته‏اندنژاد ما به فلان رب النوع مى‏رسد.یهودیها چون اساس دین و مذهبشان برتوحید بود و مساله رب النوع برایشان مطرح نبود رسما مى‏گفتند ما پسران‏خدا هستیم،حال اعم از آن که براى حرف خود توجیهى مى‏کردند یانمى‏کردند;اگر توجیه مى‏کردند لا اقل در این حد بود که خداوند به ماعنایت مخصوص دارد مانند عنایت‏یک پدر به پسران خود.

    در ایران خود ما هم این ادعاى خدا نژادى زیاد دیده شده است.درکتیبه‏هایى که از دوره‏هاى خیلى قدیم به دست آمده است،سلاطین آن‏زمان ادعاى خدا نژادى کرده‏اند.حتى گاهى در بعضى از تعبیراتى که درکتب تاریخ ثبت‏شده این‏طور آمده است:«خدایى از نژاد خدایان‏».

    به هر حال آنها مى‏گفتند ما فرزندان خدا هستیم و دوستان خدا: «نحن‏ابناء الله و احبائه‏» .

    قرآن در اینجا روى کلمه‏«اولیاء الله‏»تکیه کرده است و بر این اساس‏استدلالى کرده است که ما این استدلال را طرح و درباره آن بحث مى‏کنیم وبسیار هم قابل بحث است و بحث‏خوبى هم هست.

    قرآن چنین استدلال مى‏کند که شما اگر در ادعاى خودتان که اولیاء الله‏هستید راست مى‏گویید پس مرگ را آرزو کنید: «فتمنوا الموت‏» ;اگر راست‏مى‏گویید مرگ باید براى شما مانند یک امر آرزویى باشد.در اینجا ابتداترجمه دو آیه بعد را عرض مى‏کنم و بعد به توضیح استدلال قرآن‏مى‏پردازم.

    قرآن در ادامه مى‏فرماید: «و لا یتمنونه ابدا» ولى هرگز اینها آرزوى‏مرگ نخواهند داشت،چرا؟ «بما قدمت ایدیهم‏» به موجب آنچه دستهایشان‏پیش فرستاده است.بعد مى‏فرماید: «و الله علیم بالظالمین‏» خدا به ستمکاران‏آگاه است.معناى «بما قدمت ایدیهم‏» این است که خودشان مى‏دانند چه پیش‏فرستاده‏اند،یعنى مى‏دانند چه اعمالى مرتکب شده‏اند و ضمنا مى‏دانند که‏اگر انسان بمیرد بر همان اعمال خودش وارد مى‏شود و آینده‏اش به آنچه‏که قبلا پیش فرستاده بستگى دارد.خودشان مى‏دانند و خدا هم به‏ستمکاران آگاه است.یک وقت است که انسان خودش مى‏داند که چه کرده‏است ولى مى‏توان آن دستگاهى را که مراقبت مى‏کند اغفال کرد ولى وقتى‏خدا مراقب باشد دیگر امکان اغفال کردن نیست.

    بعد قرآن اشاره مى‏فرماید که نه تنها مرگ براى اینها یک امر آرزویى‏نیست‏بلکه این کسانى که به زعم خود اولیاء الله هستند و مدعى «نحن ابناء الله و احبائه‏» هستند خیلى هم از مرگ فرار مى‏کنند و مى‏ترسند.به آنها بگو:

    چه فایده‏اى از فرار؟این مرگى که شما از آن فرار مى‏کنید ملاقى شماخواهد بود و یک روز با شما روبرو خواهد شد و فرار کردنى نیست.

    (ملاقى یعنى ملاقات کننده،روبرو شونده).این خود مرگ.اما بعد از مرگ‏خواه ناخواه بازگردانده مى‏شوید به آن حقیقتى که داناى غیب و شهادت‏است;آن کسى که آنچه ظاهر کرده‏اید مى‏داند و آنچه را هم که مستور ومخفى کرده‏اید مى‏داند.او در موقع حسابرسى-که به خود شخص افهام‏مى‏شود که چه کرده است-شما را به آنچه عمل مى‏کردید خبر خواهد داد.

    ترجمه آیات

    شبیه این آیه که «یا ایها الذین هادوا ان زعمتم انکم اولیاء لله من دون الناس‏فتمنوا الموت ان کنتم صادقین‏» آیه‏اى است در سوره مبارکه بقره: «قل ان کانت‏لکم الدار الاخره عند الله خالصه من دون الناس فتمنوا الموت ان کنتم صادقین‏» .

    آنهاادعاى بالاتر داشتند،مى‏گفتند اساسا خدا خانه آخرت را براى ما ساخته‏است،به مردم دیگر مربوط نیست;اگر خدا در آن عالم به هر کس دیگرچیزى بدهد از مال ما به او داده است;اگر غیر یهودى به بهشت‏برود ازطفیلى ما و صدقه سر ماست،یک قسمت از آن چیزهایى که مال ماست‏به‏او داده‏اند.در آیات دیگر از اینها نقل مى‏فرماید که مى‏گفتند خدا هرگز ما رامعذب نمى‏کند،ما هرگز اهل جهنم نیستیم.قرآن مى‏گوید اگر چنین است‏پس شما باید عالم آخرت را خیلى دوست داشته باشید،پس چرا این قدراز مرگ مى‏ترسید؟

    من در اینجا مى‏خواهم این استدلال را که مبتنى بر آرزوى مرگ است‏طرح کنم،چون ممکن است‏سؤالاتى را به وجود آورد.

    استدلال مبتنى بر آرزوى مرگ

    در اینجا به اصطلاح منطقیین یک نوع‏«قیاس‏»تشکیل داده‏شده است‏و آن‏«قیاس استثنایى‏»است.در منطق در باب استدلال مى‏گویند قیاس بردو قسم است:قیاس اقترانى و قیاس استثنایى.در قیاس استثنایى،میان دوچیز(مقدم و تالى)ملازمه قائل مى‏شوند;مى‏گویند اگر فلان چیز وجودداشته باشد(مقدم)فلان چیز هم وجود دارد(تالى). قیاس استثنایى چندشکل پیدا مى‏کند که طبق بعضى از شکلهاى آن،استدلال صحیح است وطبق بعضى دیگر استدلال صحیح نیست.یکى از شکلهایى که قیاس‏استثنایى نتیجه مى‏دهد این است که از نفى تالى نفى مقدم را نتیجه بگیرند.

    مثلا طبیب مى‏گوید اگر این بیمارى حصبه باشد فلان علامت‏حتما بایدوجود داشته باشد. ولى این علامت وجود ندارد(نفى تالى)،پس نتیجه‏مى‏دهد این بیمارى حصبه نیست(نفى مقدم).

    قرآن در اینجا چنین قیاسى تشکیل داده است: «ان زعمتم انکم اولیاء لله‏من دون الناس فتمنوا الموت‏» شما اگر اولیاء الله هستید باید آرزوى مرگ داشته‏باشید «و لا یتمنونه ابدا بما قدمت ایدیهم‏» ولى هرگز آرزوى مرگ ندارید،پس‏شما اولیاء الله نیستید.

    سؤالى که در اینجا مطرح است در ملازمه میان مقدم و تالى است.درقیاس استثنایى عمده این است که این ملازمه محرز و ثابت‏باشد.مثلا آنجاکه طبیب مى‏گوید اگر این بیمارى حصبه باشد باید فلان علامت را داشته‏باشد،باید حتما تایید شده باشد که بیمارى حصبه آن علامت را دارد.ما دراینجا از آیه چنین استنباط مى‏کنیم که لازمه اینکه یک شخص از اولیاء الله‏باشد، آرزوى مرگ داشتن است.حال آیا اینکه‏«لازمه ولى،الله بودن،آرزوى مرگ داشتن است‏»درست است‏یا درست نیست؟این مطلب‏صد در صد درست است ولى در اینجا توضیحى باید بدهیم تا ریشه این دوست داشتن و نحوه این دوست داشتن به دست‏بیاید.

    آیا مرگ امرى مورد آرزوست؟

    ابتدا باید خود مرگ را قطع نظر از خصوصیات دیگر در نظر بگیریم.

    آیا مرگ فى حد ذاته یک امر مطلوب و یک امر آرزویى است که هر کس‏اعم از اولیاء الله و غیر اولیاء الله باید آن را امرى مطلوب و محبوب بداند یانه؟این خودش مساله‏اى است.

    در اینجا چند مکتب وجود دارد.مکتبهایى در دنیا بوده‏اند و الان هم‏به شکل دیگرى وجود دارند که معتقدند مرگ فى حد ذاته براى هر فردى‏باید امرى مطلوب و مورد آرزو باشد،چرا؟ زیرا این مکتبها معتقدندرابطه انسان با جهان رابطه زندانى است‏با زندان،یا به تعبیر دیگر رابطه‏روح با بدن رابطه زندانى است‏با زندان،رابطه‏«در چاه افتاده‏»است‏با چاه،رابطه مرغ است‏با قفس.انسان از همان اولى که به دنیا مى‏آید-که کم وبیش مى‏توان گفت‏حرف افلاطون هم چنین است-یک مرغ ساخته وپرداخته شده عالم ملکوت است.بعد این مرغ را در اینجا در قفس زندانى‏کردند.معلوم است وقتى یک انسان آزاد به زندان مى‏افتد خروج از زندان‏باید یک امر آرزویى براى او باشد.اگر رابطه انسان و جهان اینچنین باشدآیا مردن تاسف دارد؟اینکه در زندان باز شود و زندانى از زندان بیرون‏بیاید که تاسف ندارد;به چاه افتاده را از چاه بیرون بکشند و یا مرغ را ازقفس آزاد کنند که تاسف ندارد.

    چنین مکاتبى مخصوصا در دنیاى قدیم وجود داشته است.مانى این مدعى پیغمبرى معروف که ضمنا انسان نابغه‏اى هم بوده است چنین‏فلسفه‏اى داشت.او بر اساس همین فکر و فلسفه،مرگ را براى هر کس‏فى حد ذاته امرى مطلوب مى‏دانست.

    در این مکتب براى هر فردى بدون استثنا مرگ باید یک امر آرزویى‏باشد،چرا که این فرد و آن فرد ندارد،همه روحهاى مردم مرغهاى درقفس است و زندانیهاى در زندان.

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

سوره جمعه سوره جمعه مدنى است و بيست و يک آيه دارد بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ يُسبِّحُ للَّهِ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ المَْلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الحَْکِيمِ(1) هُوَ الَّذِى بَعَث فى الاُمِّيِّينَ رَسولاً مِّنهُمْ يَتْلُوا ع

َسوره همزه ََمقدمه این سوره در مکه نازل شده و داراى 9 آیه است تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 306 محتوى و فضیلت سوره همزه این سوره که از سوره هاى مکى است از کسانى سخن مى گوید که تمام هم خود را متوجه جمع مال کرده ، و تمام ارزشهاى وجودى انسان را در آن خلاصه مى کنند، سپس نسبت به کسانى که دستشان از آن خالى است به دیده حقارت مى نگرند و آنها را به باد استهزا مى گیرند. این ثروت اندوزان مستکبر، ...

باب» کيست؟ سيدعلي محمد شيرازي بنيانگذار فرقه ضاله «بابيه» در محرم ?235 قمري در شهر شيراز به دنيا آمد. پدرش رضا و مادرش فاطمه بيگم و بنابه قولي خديجه بيگم نام داشت. خواندن و نوشتن را به شيوه معمول زمانه خويش در شيراز آغاز کرد. هنوز کودک بود

1- مطالعه تاريخى اجماع, راه گشا و منطقى شايد هيچ مقوله و بحثى, بسان اجماع به اختلافهاى دامنه دار و پرهياهو در فقه, نينجاميده است. اجماع, به خلاف نام خود, فراز ونشيب هاى تاريخ فقه را با چالشهايى توان فرسا و جنجال برانگيز, آکنده است.

قران در اصل مصدر است به معني خواندن . چنانکه در بعضي ار ايات معناي مصدري مراد است مثل « ان علينا جمعه و قرانه فاذا قراناء فا تبع قرانه » سپس قران علم است ( اسم خاص ) براي کتاب حاضر که بر حخرت رسول ( ص ) نازل شده است به اعتبار انکه خواندني است . قران

شهید عزیز روحانی مبارز حجه الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ غلامرضا سلطانی به سال 1322 شمسی در اشتهارد از خانوده ای پاک دیده به جهان گشود. آقای سلطانی پس از پیمودن مقدمات علوم اسلامی در اشتهارد در حدود سالهای 1336 آماده برای ورود به حوزه علمیه قم گردید و در دانشگاه بزرگ جعفری به تحصیل ادامه داد . ایشان درس کتاب مکاسب و رسائل را می خواندند ، اساتید معظم ایشان در دوره خارج ، حضرت ...

تولد ابن سینا: روز سوم ربیع الاول 370ه.ق( یا 360 ه.ق) مطابق با اول میزان ( مهرماه) روز جشن میوه بندان احمد که در بخارا دردربار امیر سامانی سمتی داشت جهت دیدن مادر و خواهرش ستاره به افشنه آمده بود در این سفر دوستش عبدالله که دردربار امیر سمت مافوقی احمد رانیز داشت همراهش بود. عبدالله برای مأموریتی به خرمیثن می رفت ولی به اصرار دوستش شب را در منزل آنان به سر برد. عبدالله که قبلاً ...

سیدعلی محمد شیرازی بنیانگذار فرقه ضاله «بابیه» در محرم ۱235 قمری در شهر شیراز به دنیا آمد. پدرش رضا و مادرش فاطمه بیگم و بنابه قولی خدیجه بیگم نام داشت. خواندن و نوشتن را به شیوه معمول زمانه خویش در شیراز آغاز کرد. هنوز کودک بود که پدرش را از دست داد، به همین سبب روانه بندر بوشهر شد و تحت کفالت دایی اش قرار گرفت و مدتی را نزد یک مکتب دار که از پیروان فرقه «شیخیه» بود، به کار ...

مقدمه شاید در نگاه نخست, به نظر آید بررسى تاریخ اجماع, یا به طور کلّى, بى اهمّیّت است و یا در صورت اهمّیّت, سهمى اندک را بر دوش دارد. این نوشتار مى کوشد, به دلیلهاى زیر ثابت کند اهمیت اجماع در سطحى بالا و به صورت کاربردى و حتى راهبردى نسبت به اجتهاد باید مورد توجه قرار گیرد. 1-مطالعه تاریخى اجماع, راه گشا و منطقى شاید هیچ مقوله و بحثى, بسان اجماع به اختلافهاى دامنه دار و پرهیاهو ...

واما توضیح مطلب اول: خداوند متعال رب العالمین است یعنی تربیت کننده همه موجودات عالم و معنی رب العالمین آن است که مخلوق خود راه راست حرکت داده و از صفر به اوج کمال میرساند انسان هم در این زنجیره تربیتی قرار گرفته و خداوند متعال برای تربیت او انسانی را که از علم و عصمت کامل برخوردار است را به عنوان مربی او قرار می دهد که آن انسان کامل را امام و محبت خدا می نامیم و اگر در هر زمانی ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول