تحقیق بررسی شعر نو( نیمایی)

Word 68 KB 33428 18
مشخص نشده مشخص نشده ادبیات - زبان فارسی
قیمت قدیم:۱۰,۱۵۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۷,۵۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • زبان شعر نو( نیمایی)

    پیدات زبان گفتار و زبان شعر دراجزاء با یکدیگر وجه اشتراک دارند. در هر دو نحوه ی بیان« واژه» عنصر اساسی و بنیادین است. اصولاً زبان از ترکیب و هم نشینی واژگان در یک ساختار منظم بوجود می آید. لیکن آنچه مرز میان این دو نحوه ی بیان است شکل برخورد گوینده( یا شاعی با واژه برخورد واژه ها با یکدیگر در شعر و کارکرد خاص آنها می باشد. گفته شد« برخورد واژه ها در شعر»  زیرا« اگر میان واژه ها برخوردی نباشد، شعر بوجود نمی آید. شعر از زبان فراتر رفته، قواد آن را در هم می ریزد میان واژگاه جابجایی پیش می آید این، یعنی برخورد واژه ها[1]  که موجد ساختاری به نام شعر است. در زبان گفتار صرفاً یک نشانه ااست به اشیایی آنکه تصویر شوند گفته می شوند. گوینده در زبان گفتار آنها را به نام می خواند بی آنکه نشانی نشان دهد. لیکن در زبان شعر، واژه نام شیء نیست، خودشیء است و شاعر بی آنکه بگوید نشان می دهد و مخاطب بجای آنکه بشوند می بیند. فرانسیس پونژ[2] می گوید:

    «  هرگز واژهای را از نزدیک دیده اید؟ واژه ای را بردارید ؟ خوب بچرخانید و به حالتهای مختلف درآورید تا عین مصداق خود شود.» خود پونژ واژه ی « کروش»Croche (= کوزه) را مورد بررسی شاعرانه قرار داد و ادعا کرد که هر صرف این واژه بیانگر جایی از کوره ی گلی است. بعقیده او هیچ واژه ی دیگری رنگ کوزه ندارد. این است جایگاه واژه در شعر.

     آنچه مسلم است این است که شعر هنری زبانی است مثل زبان از عناصری چون واژه و لحن در یک ساختار دقیق ساخته شده و از این نظر نیز از جهات صوری، کاملاً مطنبق با زبان گفتار است. و اگر آن 2 سطح را بنگریم کاملاً یکی شان می یابیم، زیرا هر دو از ابزار و مصالح مشترکی شکل گرفته اند، فقط با نگریستن از دیگرسو، با چشمانی که طور دیگری ببیند، می توان شکاف عمیقی و فاصله میان آن دو نحوه بیان را دریافت. واژه در زبان گفتار یک علامت است و در شعر معنا. ساختار در زبان گفتار- اگر باشد- زائیده ی تصادف با مصالحی ا ز تسامح است؛ و ساختار در شعر، نتیجه ی هوشمندی ب ابزاری از ذوق و زیبایی است؛ و گاه چنان نظام مند که نتوان خشتی را جای خشتی نهاد بی آنکه به معماری زییاشناختی آن آسیبی وارد شود.

    مختصر آنکه زبان شعر معانی خاص را ر هم می ریزد تا از مستقیم گویی بگریزد و انتقال دهنده ی معناهایی باشد که در ذهن شاعر به بلوغ رسیده است. و از این نظر،نه تنها با زبان گفتار که با زبان علم نیز که بخاطر دقت و تأکید ناشی از روح علمی و تحقیقی، نافی رمزگویی و تعدد و تنوع معانی است،  متفاوت است.

    اساساً فرق علم و کشفیات علمی با تجربه های شعری در این است که تجربه های علمی در شعر ضدترین لحظه ها شکل می گیرند و حال آنکه شاعر در ناخودآگاه ترین لحظه های خود دست به تجربه و کشف می زند. این حقیقت را مولوی به زیبایی گوشزد می کند:

     

    تو مپندار که من شعر به خود می گویم

     

    تا که هشیارم و بیدار یک دم نزنم

    بی شک زبان چنین فرآورده ای بطور ذاتی تابع احساس ناخودآگاه است. نه تابع قوانین حاکم بر زبان

    گذری بر ابهام در شعر نو

    ابهام در شعر نو و معاصر ناشی از زبان است و گاه در بیان شاعرانه محاکمات شعری است و گاه در فطرت و ذات آن.

     شاعر سعی می کند که در این مقاله به ابهام هاس هسندی( شاعرانه و نیمه شاعرانه) بپردازد. آنها با بکارگیری صور خیالی که در محکمات شعری خود می آفرینند شعر را تا حدود زیادی مبهم می سازد و معنا را در پرده ای از خیال پنهان می کند تشبیهات، کنایات، تمثیلها، و رفرمها .و .... کلام آنها را دشوار می کند.

    ابهام (Ambignty) : در حوزه ی بدیع سخنی است که احماق  د ویا چند معنی متقابل دارد.

    امپسون در کتاب« هفت نوع ابهام» خود معتقد است« درهر جز کلامی که واکنش های متعددی را برانگیزد ابهام وجود دارد و پایه شعر نو و شعر سرای خصوصاً در شعر نو همین ابهام است.

    تأثیر فرهنگ مردم و مسایل تاریخی و اجتماعی بر شعر نیمایی:

     ریشه های قومی احساس نیما برپهنه ی زمین فرورریخته و در خون مردم تنیده است. جانش جان نجیبی است که با خودش مرزوبوم می سوزد نیما که یکی از شاعران معاصر اس شاعری اجتماعی و نمادگر است و علت نمادگرایی او هم تأثیر اوضاع سیاسی زمان بر شعر اوست.

    این شعر نو سرشار و همنواز رمز است و همین رمزها به ابهام شعر می افزایند. مهتاب می تواند رمز یک هادی روشن اندیشه باشد موج جریان در زندگی است است که بر آن تیره ی جامعه این شاعران خصوضاً نیما می گذرد.

     

     زبان شناسی در شعر نو از دیدگاه نیما 

    طرح آرای زبان شناسانه در سده ی اخیر تأثیر و تحولی در طرز تفکر تلقی و نگرش به ادبیات بوجود آورده است. در شعر زبان نقش شش گانه ای ارتباطی، به ترتیب، نقش عاطفی، ترغیبی، ارحاعی، فرازبانی، همدلی و نقش اوجی است را می آفریند.

    هنجارگریزی بعنوان منظری تازه برای  نگرش به ادبیات و شعر از مهمترین مسائل قابل توجه در شعر نو است. در شعر نیمایی وزن دست خورده است. نگاه به قافیه سنتی عوض شده است. نگاه زیبایی شناسانه به شعر از نگاه سنتی توجه به تشبیه استعاره و کنایه و .... است.

     طبقه بندی انواع هنجارگریزی نیز چندان روشمند و منطقی نبوده است و به دسته بندی هشتگانه ای قائل شده است. هنجارگریزی واژگانی نحوی،آوایی، نوشتاری، معنایی، گویشی، سبکی، زمانی جالب توجه این است که این مقوله، شیوه تنها در شعر نو می تواند کاربرد داشته باشد.

     ما آنچه که در اهمیت جایگاه و انواع هنجارگریزی در شعر نو گفته شد نگارنده ضمن ارائه نمونه های از هنجارگریزی آوایی، گویشی، سبکی، زمانی، نحوی، در شعر نیما توجه پایه گذار شعر نو در ایران را از قاعده اقرایی به سمت هنجارگریزی نشان می دهد در هنجارگریزی شاعران در این شیوه از قواعد آوایی واژه ها گریز می زنند و تلفظ واژه را با تغییر مصوتها از شکل آشنا و هنجار آن دور می کند نیما در این زمینه به این شیوه به چند صورت بهره برد:

     

     1- ساکن کردن یک یا چند حرف متحرک:

    -... این زمان بالش در خونش فرو

    جغد بر سنگ نشسته است خموش

    2- متحرک کردن حروف ساکن و ساکن کردن حروف متحرک:

     بازمی گوید« مرده زن من

    بچه ها گرسنه هستند مرا

    برو بینمشان روی دمی

    خوکها گوی بیایند و کنند

    3- تشدید مخف:

     عقل او از سر بپریده

    خیره می گوید شمی مشیکان ...

     4- حذف کردن اضافه در مکان مختوم به های غیرملفوظ:

     از دورن پنجره ی همسایه من یا زناپیدای دیوار شکسته ی  خانه ی من

    5- حذف یای متحرک میان کلمات مختوم به دو صورت بلند و ضمای متصل:

     مانند آنکه همین آرزویش بود

    بپرید، از برابر زندان...

    ...

  • فهرست:

    زبان شعر نو( نیمایی)

    گذری بر ابهام در شعر نو

    ویژگی ها و سویه های مدرن

    نوآوری نحوی در شعر نو

    داستان پردازی اشعار شعر نو

    منبع:

    - علیپور، مصطفی ساختار زبان شعر امروز، انتشارات فردوس، چاپ سوم، تهران 1380

    2-سایت اینترنتی www.bitaweb.com

زبان شعر نو( نیماسی) پیداست زبان گفتار و زبان شعر دراجزاء با یکدیگر وجه اشتراک دارند. در هر دو نحوه ی بیان« واژه» عنصر اساسی و بنیادین است. اصولاً زبان از ترکیب و هم نشینی واژگان در یک ساختار منظم بوجود می آید. لیکن آنچه مرز میان این دو نحوه ی بیان است شکل برخورد گوینده( یا شاعی با واژه برخورد واژه ها با یکدیگر در شعر و کارکرد خاص آنها می باشد. گفته شد« برخورد واژه ها در شعر» ...

فصل اول مقدمه آنچه که شعر نو را از شعر کهن جدا می‌کند، فقط سبک و ساختار آن نیست ، بلکه محتوا و نگرش آن نیز تفاوت دارد. شاعر نو از مردم، می‌گوید و از مسائل آنان. شاعرانی مثل نیما، شاملو، فروغی، هدایت و اخوان ثالث که در این امر، درخشیده‌اند از بطن مردم برخاستند و برای مردم، سخن گفتند. آنچه مسلم است، شرایط اجتماعی و حوادث سیاسی، بسیار بر شاعران، مؤثر می‌باشد. اشعار اخوان ثالث که در ...

زبان شعر نو( نيمايي) پيدات زبان گفتار و زبان شعر دراجزاء با يکديگر وجه اشتراک دارند. در هر دو نحوه ي بيان« واژه» عنصر اساسي و بنيادين است. اصولاً زبان از ترکيب و هم نشيني واژگان در يک ساختار منظم بوجود مي آيد. ليکن آنچه مرز ميان اين دو نحوه ي بيان

در این مقاله نشان داده می شود که شعر نو می تواند حامل تبلور التهابات درونی شاعر، واکنش او به نیاز سنت مرثیه باشد. همچنین پذیرش آن از طرف خواننده می تواند بیانگر روحیات افراد با اختلالات روحی – خفیف یا شدید- باشد. توجه شود که آثار هدایت برای نوجوانان از طرف اولیا منع میشود برترین ویژگی مدنیت نو، تسریع اجتماعی آزادی فردی در ذهن سنتی مملوکان است. فردیت با پدیده مدرنیته رابطه ...

زبان شعر نو( نيمايي) پيدايش زبان گفتار و زبان شعر دراجزاء با يکديگر وجه اشتراک دارند. در هر دو نحوه ي بيان« واژه» عنصر اساسي و بنيادين است. اصولاً زبان از ترکيب و هم نشيني واژگان در يک ساختار منظم بوجود مي آيد. ليکن آنچه مرز ميان اين دو نحوه ي بيان

زبان شعر نو( نيمايي) پيدات زبان گفتار و زبان شعر دراجزاء با يکديگر وجه اشتراک دارند. در هر دو نحوه ي بيان« واژه» عنصر اساسي و بنيادين است. اصولاً زبان از ترکيب و هم نشيني واژگان در يک ساختار منظم بوجود مي آيد. ليکن آنچه مرز ميان اين دو نحوه ي بيان

تعريف سبک و انواع سبک هاي ادبي در شعر فارسي سبکهاي ادبي در شعر فارسي به چند بخش مهم و اساسي تقسيم شده اند : 1- سبک خراساني 2- سبک عراقي 3- سبک هندي 4- بازگشت ادبي يا سبکهاي جديد که منتهي به سبک جديد دوره معاصر شده اند. که در اين تقسيم بندي بازگشت

منوچهر آتشي، در سال 1310 در دشتستان استان بوشهر، به دنيا آمد. وي تحصيلات ابتدايي و دوره‌ي اول متوسطه را در بوشهر و حومه گذراند و سپس براي گذراندن دوره‌ي دانش‌سراي مقدماتي به شيراز رفت. در سال 1333 شمسي آموزگار شد و بعد از مهاجرت به تهران در

در این مقاله نشان داده می شود که شعرنو می تواند حامل تبلور التهابات درونی شاعر، واکنش او به نیاز سنت مرثیه باشد. همچنین پذیرش آن از طرف خواننده می تواند بیانگر روحیات افراد با اختلالات روحی – خفیف یا شدید- باشد. توجه شود که آثار هدایت برای نوجوانان از طرف اولیا منع میشود برترین ویژگی مدنیت نو، تسریع اجتماعی آزادی فردی در ذهن سنتی مملوکان است. فردیت با پدیده مدرنیته رابطه تنگاتنگ ...

پيدايش زبان گفتار و زبان شعر دراجزاء با يکديگر وجه اشتراک دارند. در هر دو نحوه ي بيان« واژه» عنصر اساسي و بنيادين است. اصولاً زبان از ترکيب و هم نشيني واژگان در يک ساختار منظم بوجود مي آيد. ليکن آنچه مرز ميان اين دو نحوه ي بيان است شکل برخورد گوينده

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول