خشونت وبی رحمی درمسابقات ورزشی عصرحاضربه همراه ارزش مادی بالارفتن ازسکوهای قهرمانی عده ای ازورزشکاران را اجباراً در راهی سوق می دهد که بتوانند برای به دست آوردن پیروزی وافتخارو رکوردهای بهتر وبیشتر از حد،وسیله ای برای نیل به این هدف استفاده کنند!خواه این راه ومسیر کمک آنها باشد و خواه در از بین بردن و به خطر انداختن سلامتی انها
نقش بزرگی بازی کند!راه های طبیعی وفیزیولوژیک وامکانات عادی روزمره
برای بالا بردن رکوردها ومعیارهای بدنی در حداعلای خود دربعضی ازورزشها نتوانسته اند مورد دلخواه انسان باشند وشاید به همین علت باشد که بسیاری از قهرمانان رشته های مختلف ورزشی دیگرخود را قادربه پیشرفت بیشتر وبهتری نمی بینند وحاضر نیستند که ماه ها رنج تمرین های سخت ومداوم را در اردوها برخودهموارسازند وسرانجام هم نتوانند حتی یک دهم ثانیه ویا چندگرم رکورد خود را تغییر بدهند! دراین احوال شک نیست که ورزشکار درجستجوی طرق و روشهای ساده تری برمی آید ودر این رهگذرشاید به عقیده خودش بهترین آنها برای به دست آوردن کلید موفقیت و پیروزی دریک زمان کوتاه چند عدد«قرص» باشد!این طریقه که با وسایل مصنوعی وغیر طبیعی صرف نظر از زیان های غیرقابل جبران آن قدرت انسان را بیشتر می نماید ودر رقابت های ورزشی به اوکمک مضاعف می نماید در اصطلاح پزشکی تحت عنوان استفاده از داروهای محرک (دوپینگ) خلاصه می شود.شاید توجه بعضی ها به دوپینگ به این علت باشد که با یک قرص می توان رکورد جهانی را تغییر داد!البته در موارد بسیاری دیده شده است که فقط 2% تفاوت در قدرت یک شناگر یا دونده توانسته است یک رکورد با زمان چهاردقیقه را به زمان 3552دقیقه برساند.همین مقدار ناچیز نتوانسته است در شرایط به خصوصی مسیر زندگانی اینده ورزشکار را تغییر بدهد و وی را صاحب همه چیز بنماید!در حالی که شاید ورزشکار نتوانسته باشد با ماه ها تمرین مداوم و صرف انرژی و عمر خود این مقدار ناچیز2% را به دست آورده باشد.
از عهد باستان و روزگار پیشینیان شروع شد
کوشش های بشر برای ازدیاد قدرت بدنی خود خواه برای بیشتر زیستن وخواه برای مقابله با مشکلات فراوانی که از عهد باستان مشخص بوده وی را وادار نموده که از طرق مختلفی حتی«دوپینگ»استفاده کند.بنابراین استفاده از داروهای محرک وطرق جلوگیری از ان می تواند به زمان های دور بازگردد.محقق بزرگGALEN از استفاده ورزشکاران عهد باستان از راه های مختلف و غیرطبیعی در رقابت های ورزشی نام برده است. درحدود قرن سوم پیش از میلاد مواردی از استفاده نا بجای ورزشکاران از مواد گوناگون برای بهبود قدرت بدنی وموفقیت در رقابت های المپیک باستان به چشم می خورد ولی آمار دقیق از نیمه دوم قرن نوزدهم در دست می باشد وبااستنادبه این آمارمی توان گفت که اولین مورد استفاده از داروهای محرک در مسابقات شنای آمستردام(1865)اتفاق افتاده است.در سال1879هنگامی که مسابقات شش روزه دوچرخه سواری قاره اروپا آغاز می شد،قهرمانان شرکت کننده برای رقابت وکسب مدال طلاهریک به سلیقه خود و(شاید بتوان گفت)با استفاده از تجارب پیشینیان خودمواد مختلف دارویی را به همراه داشته اند تا بتوانند در موقعی معین و با استفاده از آنها فشار بیش از حد این دوره از مسابقات راتحمل نمایند.در آن هنگام ورزشکاران فرانسوی با استفاده از ماده کافئین وقهرمانان بلژیکی با مخلوطی از شکر و اتر(ether)(ماده ای به صورت گاز فرارکه برای بیهوشی از آن استفاده می شود)واتریشی ها باآشامیدنی هایی که داخل آنها مواد الکلی ریخته شده بود به دوپینگ دست زده اند.
شاید تعجب آور نباشد که مسئولیت مهمی که همراهان وکمک های تیم های
ورزشی در آن زمان به عهده داشتند،مخلوط کردن این موادوتهیه و نگهداری آن بوده است!بعضی از این همراهان در مواردی به اصطلاح ابتکار به خرج داده و بدون توجه واطلاع از زیان های بعضی از این داروهای محرک،مخلوطی از هروئین و کو کا ئین به ورزشکاران می دادند تا آنها زودتر قهرمان شوند!هفت سال بعد(1886)در مسابقات «توردوفرانس»که در مسافتی حدود 600کیلومتربین بوردو وپاریس انجام شد یک دوچرخه سوار انگلیسی به نام لینتون(linton)دراثر استفاده زیاداز مواد محرک جان سپرد!مرگ وی در اثر طمع سرپرست تیم انگلیسی وی-که در عین حال صاحب یک کارخانه معظم دوچرخه سواری در بریتانیابود-گزارش شده است.این سرپرست طمعکار می خواست با قهرمان شدن دوچرخه سوار نام کارخانه خود را برسرزبانها جاری سازد و سپس میلیون ها لیره به حساب های پس انداز وی در بانک های انگلستان سرازیر شود!
سال هابعدتیم های فوتبال بلژیک وانگلستان درسال های1908تا1910بااستفاده از«اکسیژن»خواستندبرقدرت فوتبالیست های خوداضافه بنمایند.درهمین احوال ودر بوکس نیزقهرمانان مشت زنی ساعت هاقبل ازحضوردر صحنه مبارزه ازقرص های استرینکن همراه باکوکائین وشراب مخصوصی ازنوع براندی استفادهمی کردند.
چیزخورکردن حریف
در سال1910عده ای با استفاده ازقدرت مواد محرک ومخدربه فکرافتادند که
«رقیب»خود را با تأثیر بعضی ازمواد محرک ویامخدرازپای درآورند.درهمین سال جیمزجفری مشت زن معروف ادعاکردکه شکست وی دراثرمخلوط کردن موادمخدر در چای آشامیدنی اوقبل ازمسابقه بوده است.این روش که امروزه به نام «پارادوپینگ»معروف است برای بعضی ها(مثل محمدمایلی کهن پس ازشکست صفربردوایران مقابل قطر) وسیله مناسبی شده است که درصورت شکست در مسابقه وبا محکوم شدن به خروج ازدوره مسابقات به نام«اعتراض» به آن متوسل شده چنین وانمود نمایند که رقیب به او مواد مخدری خورانیده که او را ناتوان ساخته است!
واما لغت دوپینگ برای اولین باردر سال1889ودرکتاب فرهنگ لغات انگلیسی ظاهرگردید ومعنای آن به مخلوطی از تریاک وموادمخدر اطلاق شد که در زمان های گذشته برای تحریک حیوانات به خصوص اسب ها از آن استفاده می شد.بر خلاف تصور عمومی لغت دوپینگ یک اصطلاح زبان انگلیسی نیست بلکه ریشه آن به یک لهجه بومی اهالی قسمتی از جنوب شرقی آفریقا مربوط می شود. در آفریقا به این قوم و لهجه آنها«کفیر» گفته می شود.لغتdop بهآشامیدنی الکلی تندی گفته می شدکه اهالی بومی آفریقای شرقی در موقع عبادت و پرستش برای تحریک بیشتروحالت هیجانی از آن استفاده می کردند. به مرور زمان این لغت گسترش بیشتری یافت و به مجموع موادی که برای تحریک و ازدیاد قدرت موقت بدن(برای هر منظور)به کار می رفت اطلاق گردید.مسأله دوپینگ در نشریات معتبروعلمی دنیا برای اولین بار در سال1910و در وین(اتریش)مطرح گردید.
در آن هنگام یکی از شیمی دانهای معروف روسیه به خاطر تأیید نتیجه ای که محققین اتریشی به دست آورده بودند به وین رفت و مایع بزاق اسب هایی را که درمسابقات شرکت داشتند مورد تجزیه قرار داد و نتایجی به دست آورد ولی متأسفانه نتایج به دست آمده توسط او درنشریات پزشکی دنیا منتشر نشد.همین مسأله سبب شد تااتریشی ها این مسأله را به صورت جدی دنبال کنند.کوشش وتجسس اتریشی ها را پروفسور زیگموند فرانکل(از دانشگاه وین)رهبری می کرد و او بود که طریقه اختصاصی خود را برای پیدا کردن مواد محرک در بزاق منتشر نمود.
دیگر تحقیقات در جاهای دیگردنیا نشان داد که مسئولان تربیت وپرورش اسب ها وبرگزارکنند گان مسابقات بزرگ اسب سواری کمتر از دوپینگ استفاده می کردند
با مرور زمان این رویه تغییر کردواین حقیقت تلخ در خفا صورت گرفت. قبل از جنگ جهانی اول(1914)35%اسب های شرکت کننده در مسابقات بزرگ اروپا متهم به دوپینگ بودند ولی کنترل شدید و جریمه ها و
محرومیت های فراوان این مقدار را در حال حاضربه کمتر از یک درصد تقلیل داده است.