دانلود مقاله سبزوار و مشروطیت

Word 79 KB 4077 29
مشخص نشده مشخص نشده تاریخ
قیمت قدیم:۱۰,۱۵۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۷,۵۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • درآمد:‌

           در تاریخ معاصر ایران قیام های متعددی علیه استبداد و استعمار به وقوع پیوسته است. از آن جا که اکثر آن ها منطقه ای بوده وهمراهی سایر نواحی کشور را با خود نداشتند، محکوم به شکست گردیدند . اما نهضت مشروطیت که منجر به تغییرساختار نظام سیاسی و اداری ایران گردید ، از این نقیصه مبرا بوده است . چرا که این جنبش ملی ارتباط و پیوستگی خود را همانند حلقه های یک زنجیر با بیشتر نقاط ایران برقرار کرد و همین عامل یکی از رموز پیروزی آن بوده است .

    شهرستان سبزوار نیز با توجه به سوابق تاریخی و موقعیت خاص ارتباطی آن به سهم خود در پیروزی این نهضت مؤثر بوده است . اگر چه نقش آن در مقایسه با نواحی دیگر همچون آذربایجان و فارس اندک است . اما اقشار مختلف مردم این شهر ، روحانی ، بازرگان و عامه مردم (زن ومرد و کوچک و بزرگ) هر یک به اندازه توان خود همراهی کرده اند . ولی کمبود منابع و پراکندگی اطلاعات موجود درآنها سبب شده ، وضعیت سیاسی اجتماعی و حوادث دوره مشروطه خواهی این خطه از میهن مان کمتر جلوه کند .به هر صورت در این فصل تلاش می شود با توجه به محدودیت های موجود نقش سبزواری ها در پیروزی این نهضت بزرگ به تصویر کشیده شود.

    1- موقعیت جغرافیایی و طبیعی سبزوار

    سبزوار دومین شهر خراسان رضوی پس از مشهد می باشد . این شهر از نظر موقعیت جغرافیایی در غرب خراسان رضوی قرار دارد . از شمال و شمال غربی به اسفراین و بجنورد ، از جنوب به بردسکن، از شرق به نیشابور و از غرب به شهرستان شاهرود از توابع استان سمنان منتهی می‌شود . مساحت این شهر 20484 کیلومترمربع و ارتفاع آن از سطح دریا درمنابع مختلف بین 940 تا 977 متر ذکرگردیده است . از نظر جغرافیایی درموقعیت 57 درجه و 43 دقیقه طول شرقی و 36 درجه و 12 دقیقه عرض شمالی نسبت به نصف النهار گرینویچ قرار دارد. فاصله آن با مرکز استان (مشهد) 220 کیلومتر و با پایتخت (تهران) 660 کیلومتر است .

     

    اگر چه در منابع تاریخی و جغرافیایی درباره حدود وسعت شهرستان سبزوار نظریه های گوناگونی ارائه شده است، اما با توجه به حوادث طبیعی، تاریخ پرفراز و نشیب این ناحیه و همچنین مقایسه آنها با یکدیگر تفاوت چندانی دیده نمی شود . برای روشن شدن مطلب به برخی از نوشته های منابع در این خصوص اشاره می شود:

    ابن فندق در تاریخ بیهق ، طول حدود سبزوار را تا قومس و خوار و طابران و عرض آن را از دیه سبه که سرحد ولایت طریثیت است تا دیه نودیه خالصه می داند.[1] اعتماد السلطنه در کتاب مراه البلدان در این زمینه می نویسد:«از اول خاک بیهق تا نیشابور شصت فرسخ است . سابقاً دارالملک این ناحیه خسروجرد بوده اما حالا سبزوار است . وسعت خاک بیهق از حوالی نیشابور تا دامغان بیست و پنج فرسخ است وعرضش هم همین قدر است.»[2]

     

    لازم به ذکر است نویسنده (اعتماد السلطنه)از نظر میزان فاصله میان نیشابور و بیهق و دامغان دچار اشتباه شده است چرا که فاصله کنونی بیشتر از آن است . شاید علت آن کمبود امکانات و وسایل اندازه گیری دقیق بوده  باشد و این گونه تفاوت‌ها و اختلاف نظرها طبیعی به نظر
    می رسد. ازجمله محققانی که اخیراً در تاریخ و جغرافیای این ناحیه و سایر نقاط ایران تحقیقات گسترده ای انجام داده است «لسترنج» شرق شناس معروف است . وی با مطالعه منابع قدیمی و مقایسه میان آنها به این نتیجه رسیده است که :«ولایت بیهق تا آخر ریود[روستای ریوند] امتداد داشت و وسعت آن 25 فرسخ در 25 فرسخ بود».[3]

    در حال حاضر این شهرستان دارای 7 بخش با نامهای جغتای، جوین، ششتمد ، داورزن ، خوشاب، روداب و بخش مرکزی می باشد.

    بنابر این سبزوار از دیر باز از توابع خراسان بوده است  و در آخرین تقسیمات کشوری که خراسان به سه استان تقسیم گردید (1383ش) سبزوار جزو شهرهای خراسان رضوی باقی ماند.

    «از نظر آب و هوایی هوای سبزوار معتدل و خشک بوده ، بیشترین درجه حرارت آن در تابستان 42 درجه بالای صفر و کمترین آن در زمستان 8 درجه زیر صفر است . میانگین باران سالیانه سبزوار به 220 میلیمتر می رسد.»[4]

     

    در کتاب سفرنامه خراسان وکرمان که در عهد مظفر الدین شاه نگارش شده ، درباره ویژگی های طبیعی و انسانی این شهر چنین آمده است . « سبزوار از شهرهائی است که بعد از فتنه چنگیزی احداث شده است . هوایش خنک است . غله و فواکه خوب از اینجا بیرون
    می آید . این شهر جزء خراسان است . لکن اهالیش به محبت و صفا وذوق و همت بر سایر اهالی شهرهای خراسان حالیه رجحان دارند.»[5]

    از نظر قومی بیشتر مردم سبزوار آریایی و ایرانی الاصل اند ، ولی با ورود مردمان گوناگون به این شهر (مغولان و ترکان و اعراب ) و آمیختن با ساکنان محلی ، نسلی بازمانده از آنان و محلیان بوجود آمده است.[6]

    درباره تعدادجمعیت این شهر در دوره قاجار منابع مختلف آمارهای متفاوت ارائه داده اند . از جمله در سفرنامه خانیکوف آمده است:«….شهر [سبزوار] ظاهری زیبا دارد . جمعیت آن زیاد نیست (12 تا 15 هزار نفر) اما بسیار پررونق و فعال می نماید.»[7] جرج کرزن در کتاب ایران‌وقضیه ایران آورده است: « … سبزوارمرکز ناحیه ای است حاصلخیز که به‌واسطه قحطی سال 1871 . م صدمه بسیار دیده و این روزها در مرحله تجدید حیات است . قبل از قحطی جمعیتش سی هزار نفر بوده ، بعداً تا کمتر از ده هزار تن رسیده و حالا بالغ بر هیجده هزار نفر است .»[8]

     

    2- پیشینه تاریخی

     

    پس از بیان موقعیت جغرافیایی ، به شرح مختصری پیرامون پیشینه تاریخی سبزوار
    پرداخته می شود. هر چند آغاز محدوده زمانی این پژوهش از اواسط دوره ناصری است. اما از آن جا که نام این شهر در منابع تحت عنوان بیهق و سبزوار آمده است ، لازم است درباره واژه‌های مزبور با استناد به منابع معتبر مطالبی ذکر شود .

    بیهق در اصل بیهه (به فتح اول و سوم) بوده ، به زبان پارسی ، بهین (بیهین) یعنی بهترین ناحیت نیشابور.[9] ابوالحسن بیهقی همچنین درباره بنای بیهق نوشته است که :« مردی بوده در روزگار بهمن الملک که او را بیهه خوانده اند و آن جا که مقابل آمنا باد است دیهی کرده است . این نیز بنا نموده و اینجا بیهق نام گرفته است [10]…»

    در خصوص وجه تسمیه سبزوار نیز باید گفت: بنابر آن چه در منابع مختلف وجود دارد، تا زمان حمله مغولان عموماً نام این ناحیه همان بیهق بوده است و فقط در چند جا نامی از سبزوار، سابزوار، سوزوار و … نیز آمده است . سبزوار همان «ساسویه آباد»است که داستان بنای این شهر را ابن فندق در تاریخ بیهق به طور کامل توضیح داده است و در مورد معنی آن نوشته است : «سبزوار شهری بزرگ شد با انواع درخت میوه دار و سایه بخش، پس مردمان این را سابزوار نوشتند یعنی سازوار.»[11]

     

    عقیده مردم محلی بر آن است که : هلاکوخان مغول زمانی که به این آبادی رسید چون از کمبود علوفه برای چهارپایان خسته شده بود از مردم این ناحیه سؤال کرد:«سبزی واردی؟»یعنی آیا سبزی و علوفه است؟ اما مردم محل فکر  کردند او نام این محل را می پرسد و به او جواب
     مثبت دادند. بنابر این سبزواردی کم کم به سبزوار تغییر شکل یافت.،اما این سخن سندیت تاریخی ندارد و مورد تأیید مورخان نمی باشد.

    ابن فندق تاریخ بنای بیهق را هم زمان با اوایل تشکیل دولت ساسانیان (قرن سوم میلادی) دانسته است . وچون در ناحیه بیهق دو شهر مهم خسروگرد و سبزوار بزرگ ترین مناطق آن محسوب می شدند، بنابر این تاریخ بنای بیهق، سبزوار و خسروگرد با هم اندکی تفاوت دارند و هر کدام از این دو شهر(سبزوار و خسروگرد) به نوبت دارالملک و مرکز ناحیه بیهق بوده اند.

    درباره چگونگی بنای سبزوار آمده است که : ساسویه بن شاپور ملک آن را بنا کرده است و شاپور ملک همان کسی است که شهر نیشابور را بنیان گذارده است . شهر سبزوار در اصل ساسویه آباد نام داشته است.[12] به استناد این سخن نیشابور را شاپور ساسانی و سبزوار را پسرش ساسویه بن شاپور بنیان نهاده اند. همین منبع در جای دیگر بنای شهر را به شخصی به نام ساسان پسر بهمن بن اسفندیار…نسبت داده است .

    همچنین افضل الملک در این باره آورده است که: شهر بیهق در قدیم در همین محل کنونی بوده است و مناره (مناره خسروگرد) در وسط شهر قرار داشته است و بعد که این شهر خراب شده است ، شهر سبزوار در کنار آن بنا شده است .[13] و بعد همین شخص ادعا می کند که شهر سبزوار بعد از فتنه چنگیز تأسیس شده است.[14] اما آنچه به واقعیت نزدیک تر است، اینکه تاریخ بنای شهر به دوره ساسانیان بر می گردد و  بعد از حمله مغول و ویرانی آن ، دوباره بازسازی شده است . درباره بنای خسروگرد نیز میان نویسندگان اختلاف نظر است .حافظ ابرو عقیده دارد که:کیخسرو و بعد از قتل افراسیاب در این ناحیه قلعه ای ساخت که آن را خسروگرد می نامند و در زمان وی روستایی از توابع سبزوار و به طور کلی جزو ناحیه نیشابورمحسوب می شد.[15] اما ابن فندق خلاف نظریه فوق بر این عقیده است که:خسروگرد را

    یزد خسرو پسر ساسویه بن شاپور ملک(یعنی پسر کسی که شهر سبزوار را بنیان نهاد) بنیان نهاده است . و مدعی بنای خسروشیر جوین خسروآباد بیهق و خسروگرد است.[16]

     

    همان طور که اشاره شد بنای بیهق به دوره قبل از ساسانیان و بنای سبزوار به اوایل حکومت آنان(ساسانیان) می رسد. بر همین اساس بیات معتقد است که :«بیهق جزو پارت قدیم و بعد از آن جزو حکومت ساسانیان شده است.»[17] با ورود اسلام به ایران ، ناحیه بیهق نیز در عهد خلافت عثمان فتح و مردم آن مسلمان شدند.[18]از قرن اول تا هفتم هجری حوادث گوناگونی در سبزوار رخ داده است که به دلیل گستردگی وعدم ضرورت بیان آنها در این پژوهش ،به ذکر نام آنها بسنده می شود. چرا که توضیح وتفسیر این حوادث خود پژوهشی مستقل و جدا را می طلبد . از جمله وقایع تاریخ سبزوار در این دوران می توان به پناهندگی نصربن سیار به بیهق (132 ه)،حمله حمزه آذرک و قتل عام مردم این شهر(231 ه) ، طغیان احمد بن عبدالله خجستانی علیه عمر و لیث در سبزوار (261 ه)، جنگ میان رافع بن هرثمه و عمرو لیث صفاری در سبزوار(283 ه )، شورش امیر ابوجعفر احمد بن مسلم الزیادی علیه منصوربن نوح بن عبدالملک(364ه )، جنگ های متعدد غزنویان و سلجوقیان در ناحیه بیهق
    (429 ه)و غارت این شهر توسط امرای خوارزمشاهی اشاره کرد.[19]

     

    با شروع یورش مغولان در اوایل قرن هفتم هجری به ایران،خراسان و از جمله سبزوار به شدت آسیب دیدند. به طور مثال پس از کشته شدن تغاجار داماد چنگیز، نورکای نویان که موفق به فتح نیشابور نشد به همراه تعدادی از سپاهیان خود عازم فتح سبزوار گردید و طی سه شبانه روز جنگ توانست شهر را فتح و حدود هفتاد هزار نفر را در این جنگ به قتل برساند.[20] این قتل وغارت ها و حس بیگانه ستیزی مردم این دیار سرانجام به صورت قیام سربداران نمایان می شود . این حادثه از روستای باشتین سبزوار به سال 736 ه ق آغاز و رهبری آن را
    امین الدین عبدالرزاق باشتینی که خود از ملازمان دربار ابوسعید ایلخانی بود بر عهده داشت که شرح آن در کتب نوشته شده در این زمینه به تفصیل آمده است.در زمان آخرین امیر سربداران (خواجه علی مؤید) بود که تیمور گورکانی به سبزوار حمله کرد و وی تسلیم گردید و در رکاب او قرار گرفت و به این ترتیب دولت شیعی سربداران همانند دیگر حکومت های محلی که پس از ایلخانان در ایران شکل گرفته بودند، توسط تیمور منقرض گردید. پس از آن در دوره صفویان به دلیل اینکه اکثریت مردم این شهر شیعه بودند مورد توجه قرار می گیرد و رو به آبادانی می گذارد.

    کمبود اطلاعات در منابع تاریخ معاصر ایران درباره وضعیت سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی سبزوار ، باعث شده در این دوره تصویر واضحی از اوضاع این شهر ارائه نشود و جز نام چند حاکم چیز دیگری به چشم نخورد . از جمله درباره حکومت سبزوار در عهد آقا محمد خان قاجار آمده است. «سبزوار در دست یک رئیس غیلی چی(قلیچی) که از یک قبیله ترک بوده، قرار داشت .»[21]

    درباره حکام سبزوار در دوره فتحعلی شاه نیز منابع به صورت پراکنده مسائل زیر را بیان کردند .« … سعادت قلیخان بغایری [22] [بقایری] از امراء و خوانین خراسان بوده که در سبزوار حکومت داشته و در سال 1232 ه ق که فتح خان وزیر شاه محمود با سی هزار سوار برای گرفتن مشهد عزیمت نمود ، چون قبلاً به‌وسیله ارسال رسل و رسائل با امراء و خوانین خراسان سازش کرده بود به‌واسطه عزیمت او درگوشه و کنار خراسان غوغا و انقلابی راه افتاد. و با اینکه شجاع السلطنه [برادر عباس میرزاولیعهد و فرزند فتحعلی شاه و حاکم خراسان ] و سردارانی که همراه خود داشت غائله فتح خان راخاتمه دادند . معذالک خود فتحعلی‌شاه هم در این سال به سمت خراسان رهسپار گردید.و دربام صفی آباد برای مطیع کردن سعادت قلی‌خان و برادرش مرتضی قلیخان که دم از یاغیگری می زدند ، توقف نمود. وهر دو برادر پس ازمحاصره و تصرف قلعه بام در مقابل فتحعلی شاه ، بناچار اطاعت کردند »[23]

    در سال 1243 ه ق که حسنعلی میرزا شجاع السلطنه برای قضایای جنگ روس و ایران [جنگهای مرحله دوم ] به تهران خواسته شده که به سمت آذربایجان اعزام گردد . نامبرده حکومت سبزوار را به پسر سوم خود ارغون میرزا واگذار کرد ، سپس به‌سمت تهران رهسپار گردید . [24]

    «قهرمان میرزا پسر هشتم عباس میرزا نائب السلطنه برادر اعیانی محمد شاه قاجار ، در سال 1247 قمری که عباس میرزا نائب السلطنه پس از سروسامان دادن به امور یزد و کرمان به سوی خراسان عزیمت نمود . هنگام ورود به سبزوار حکومت این محل را به قهرمان میرزا داد و محمد رضا خان فراهانی پسر عم میرزا ابوالقاسم قائم مقام را به سمت پیشکاری و وزارت او تعیین نمود.»[25]

     

  • فهرست:

     

     

    درآمد

    1-موقعیت جغرافیایی و طبیعی سبزوار

    2-پیشینه تاریخی

    3-تشیع و نقش روحانیت سبزوار در مشروطیت

    4-نام و نشان علما و مجتهدان

    5-نقش بازرگانان سبزوار در مشروطیت

    6-طبقات متوسط و فرو دست

    نتیجه گیری:‌ 

    منبع:

    ندارد.

به نام خدا خلاصه تاريخ ايران زمان ميلادي زمان هجري سلسله پادشاه رويدادها پايتخت حدود 720 تا 550 پيش از ميلاد مادها ديا اکو ديااکو هفت قبيله آريايي را در

« مختصری از تاریخ نگاری در ایران تا عصر پهلوی » نتیجه می گوید: «نخستین بار ایرانیان تاریخ را درک کردند و آن را به دورانهای مختلف تقسیم کردند» و هرودوت تاریخ خویش را چنین آغاز می کند: «به روایات ایرانیان بهترین تاریخ شناسان هستند….». غرض از نقل دو قول مذکور این بود که در آغاز، علم تاریخ در بیشتر کشورهای شرق و غرب، علمی ناشناخته بود و فقط در ایران وقایع روزانه در بار و رویدادهای ...

هنگامی که در تمام خراسان در زمان حکومت امویان مردم به رهبری ابومسلم خراسانی سردار شجاع ایرانی قیام ضد اموی خود را شروع کرده بودند ، سناباد در کنار شهر نوغان ، روستایی بیش نبود . در اوج حکومت عباسیان ، وقتی هارون الرشید به خراسان آمد تا آتش شورش را خاموش سازد ، در اینجا درگذشت ، و فرزند نیمه ایرانیش به خلافت برگزیده شد . زمانی که حضرت رضا ( ع) در ادامه همان مبارزه ضد خلافت و شیعه ...

در سال ۱۲۵۹ ق . در روستای لاشک در منطقه کجور مازندران ، ملا عباس کجوری از روحانیان صالح و مورد اعتماد مردم ، صاحب فرزندی شد و او را فضل الله نام نهاد . فضل الله پس از پشت سر گذاشتن دوران کودکی به تحصیل علوم اسلامی روی آورد . در سال ۱۲۵۹ ق . در روستای لاشک در منطقه کجور مازندران ، ملا عباس کجوری از روحانیان صالح و مورد اعتماد مردم ، صاحب فرزندی شد و او را فضل الله نام نهاد . فضل ...

بازتاب وقایع سیاسی از صدور فرمان مشروطیت تا پایان سلسله قاجاریه در شعر شاعران دوران پس از تلاش ها و آویز و گریزهای بسیار مجاهدان و علمای دینی و ملت ایران سرانجام در سیزدهم مرداد 1285 خورشیدی مظفرالدین شاه قاجار فرمان حکومت مشروطه را امضا و صادر کرد و سه روز پس از آن دستخط دیگری در تأیید فرمان مشروطیت صادر نمود که در آن فرمان صریح نسبت به تأسیس مجلس منتخبین ملت داده شد. از آن ...

پيشگفتار بهار آخرين استاد شعر کلاسيک فارسي است . شاعري از تبار بزرگان که به ويژه قصيده سرايي ، ادامه دهنده راه استاداني چون رودکي و عنصري و فرخي و ناصر خسرو و سنائي و انوري بشمار مي آيد ؛ اما در عين حال نسبت به گرايش هاي شعر نو عنادي ندارد و خود ني

سابقه سکونت بشر بر روی زمین به میلیون ها سال پیش برمی گردد . او زندگی خود را از طبیعت شروع کرد و پس از سپری کردن دوره های مختلف به مرحله مد نیت و شهرنشینی رسید . در این دوران طولانی حوادث و وقایع تلخ و شیرین فراوانی بر او گذشته و تغییر و تحولات بسیاری در زندگی اجتماعی او رخ داده است . انسان موجودی اجتماعی است و لازمه آن تعامل و تقابل با همنوعان و حاکمیت نظم و قانون است . اما به ...

بهار آخرين استاد شعر کلاسيک فارسي است . شاعري از تبار بزرگان که به ويژه قصيده سرايي ، ادامه دهنده راه استاداني چون رودکي و عنصري و فرخي و ناصر خسرو و سنائي و انوري بشمار مي آيد ؛ اما در عين حال نسبت به گرايش هاي شعر نو عنادي ندارد و خود نيز در زمينه

قلمرو حکومتی قاجاریه در ایران زمین اویماق ( یا قاجار) با شرکت در اتحادیه قزلباش و دستیابی به برخی مقامات سیاسی و نظامی و چند پاره شدن در عهد شاه عباس اول ، با یورش افغانها در راستای سلطنت خواهی قرار گرفت . طایفه قوانلو با شکل دادن سپاهی منظم ( پس از مرگ کریم خان ) به سرکردگی آقا محمد خان و با از میان برداشتن رقیبان سلطنت " قاجاریه " را بنا نهاد و تهران را به پایتختی برگزید . ...

مقدمه درآمد:‌ در تاریخ معاصر ایران قیام های متعددی علیه استبداد و استعمار به وقوع پیوسته است. از آن جا که اکثر آن ها منطقه ای بوده وهمراهی سایر نواحی کشور را با خود نداشتند، محکوم به شکست گردیدند . اما نهضت مشروطیت که منجر به تغییرساختار نظام سیاسی و اداری ایران گردید ، از این نقیصه مبرا بوده است . چرا که این جنبش ملی ارتباط و پیوستگی خود را همانند حلقه های یک زنجیر با بیشتر ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول