دانلود تحقیق اتابکان و خوارزمشاهیان

Word 106 KB 4644 7
مشخص نشده مشخص نشده تاریخ
قیمت قدیم:۷,۱۵۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۵,۰۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • اتابکان و خوارزمشاهیان

     

     ترتیب اداره مملکت پهناور ایران ( بعد از خارج شدن از استیلای عربها ) ، به صورتی درآمد که ولایتهای ایران ،‌کمابیش به حالت نیمه مستقل امور خود را انجام می دادند . این ترتیب حکومت ، به خصوص در اواخر عصر غزنوی و در تمام دوره سلجوقی به صورت چشمگیری توسعه و گسترش یافت.
    ترکمانان سلجوقی به سبب وسعت ممالکی که به دست آورده بودند ، اداره آن را از حالت تمرکز خارج ساختند ، ( به خصوص که خود نیز پایتخت ثابت نداشتند )‌. سلجوقیان به تناسب رعایت اوضاع زمان ،‌نیشابور مرو،‌اصفهان و اندک زمانی نیز ، بغداد را پایتخت خویش قرار دادند . البته ، این غیر از موقیعت سلجوقیان کرمان و سلجوقیان آناتولی است که هر کدام پایتختهای خاص خود را داشتند ( اگر چه ،‌آن نیز به نوبه خود متغیر بود) . به عنوان مثال ،‌سلجوقیان کرمان هفت ماه گرم از سال را در کرمان ( بردسیر )‌ و پنچ ماه سرد را در جیرفت ( قمادین ) می گذراندند که تا پایتخت زمستانی ، بیش از چهل فرسنگ ( 240 کیلومتر ) فاصله داشت .
    پادشاهان سلجوقی ، اصولا" در دربار خود ریش سفیدان و مربیانی داشتند که در اداره مملکت با آنان مشورت می کردند . بعضی از این افراد " اتابک " ( معلم یا مربی )  بعضی امیرزادگان سلجوقی نیز بودند. برای اداره ولایتهای دور دست  گاهی بعضی از این اتابکان را مامور می ساختند ، چنانکه طغتکین پسر تاج الدوله تتش را در سال 479 ه.ق. مامور دمشق ساختند ، و عماد الدین زنگی ( از غلام زادگان سلطان ملکشاه سلجوقی ) ماموریت موصل را یافت . همچنین ، ایلدگز ( اتابک ارسلان شاه سلجوقی ) به آذربایجان رفت ، وسلغز به فارس و اتابک موید الدین آی آبه به نیشابور و اتابک سام و عزالدین لنگر به یزد فرستاده شدند .

    بیشتر این اتابکان موقیعت خود را تا زمان حمله مغول به ایران حفظ کرده بودند و بعضی از آنان ،‌مانند اتابکان فارس و اتابکان آذربایجان ،‌بعد از مغول نیز تا سالها در ولایتهای مذکور حکومت داشتند . مهمترین و معروفترین این اتابکان ،‌اتابکان خوارزم بودند که به خوارزمشاهان و خوارزمشاهیه نیز شهرت یافته اند .

    خوارزم ، که در کتیبه های هخامنشی به صورت هوارزمیا و بعد از اسلام به صورت خوراسمیه نیز آمده است ، نام ناحیتی است در سفلای جیحون . حدود آن ناحیه از حوالی دریاچه آرال تا سواحل دریاچه خزر و نواحی ابیورد ،‌از شرق در تمام سواحل سیحون ، ادامه می یافت و پایتخت آن خوارزم خوانده می شد .

     

    این منطقه نزدیک دریاچه آرال وشامل دو قسمت بوده است : قسمت شرقی (‌کث )‌که معمولا" ترک نشین بود و قسمت غربی رودخانه که اورگنج خوانده می شد و فارس زبانان در آنجا ساکن بودند . پهنای رودخانه جیحون در این نواحی گاهی به دو فرسنگ می رسید . این دو شهر در زمان حمله مغول بیشتر به صورت ویرانه درآمدند . معروفترین اتابکان در تاریخ ایران ، اتابکان خوارزمشاهی بودند . اصولا"‌بعد از اسلام ( به خصوص در زمان غزنویان ) ، حکام خوارزم همان عنوان پیش از اسلام خود ، یعنی خوارزمشاه ر ابه دنیال نام خود داشتند ، چنانکه آلتون تاش در زمان سلطان محمود که حاجب بزرگ او بود و حکومت خوارزم  را یافت به همین لقب ملقب گردید . قبل از او نیز مامون و علی بن مامون ومامون بن محمد ، همین عنوان را داشتند . در روزگار سلجوقیان ، انوشتکین غرجه ( که طشت دار سلاطین سلجوقی بود ) به اشاره سلطان ملکشاه سلجوقی به امارت ولایت خوارزم منصوب شد ( 470 ه.ق . ) و در واقع ، خراج ولایت خوارزم مخصوص طشت خانه سلجوقیان بود .
    در سال 490 ه.ق. قطب الدین محمد – ازاولاد انوشتکین غرجه – به تایید امیر حبشی ( پسر آلتون تاش حکمران خراسان ) به سمت خوارزمشاهی معین شد . او تا سال 522 ه.ق. عنوان حکومت خوارزمشاه را به خود اختصاص داد .
    پسر او ، اتسز ( اتسز = نمیرا ،آنکه باید زنده بماند ) با لقب علاء الدوله هم این سمت را به ارث یافت . او با سبطان سنجر پادشاه مقتدر سلجوقی در گیری پیدا کرد و سلطان سنجر ( در سالهای 533 ، 536 و 542 ه.ق. ) سه بار ناچار شد به خوارزم لشکر کشی کند . هر چند در هر سه بار اتسز مغلوب شد ،‌ اما به علت عذر خواهی مورد بخشش قرار گرفت و به دلیل ضعف سلطان ، در کار خود ابقاء شد .

    بعد از این تاریخ هم که سلطان سنجر گرفتار شورشهای داخلی و حملات قراختاییان و غزها در شرق ایران بود ،‌ دیگر فرصت نیافت به خوارزم لشگر کشی  کند . از این پس ،‌حکومت خوارزمشاهیان در حوزه ای وسیع به صورت مستقل ادامه یافت .

    بعد از مرگ اتسز ، پسر او – ایل ارسلان – به حکومت رسید ( 551 ه.ق. )‌. سپس سلطانشاه – فرزند ایل ارسلان – چند صباحی حکم راند ( 568 ه.ق. ) تااینکه برادرش – علاء الدین تکش – او را از خوارزم بیرون راند و خود مستقیما" خوارزمشاه شد .

    علاء الدین در سال 569 ه.ق. با موید الدین آی آبه ( اتابک نیشابور ) به جنگ پرداخت و او را به قتل رساند .طغانشاه – فرزند موید الدین – هر چند در نیشابور به حکومت نشست ، اما همیشه مورد حمله خوارزمشاهیان قرار داشت. سرانجام ، طغانشاه از ملک دینار غز شکست خورد و حکومت مویدیه در نیشابور پایان یافت .

    جنگهای معروف علاء الدین  تکش ، در چند جا یاد شده است : نخستین در نیشابور با سلطانشاه برادرش( 585 ه.ق. ) و بار دیگر ،‌جنگ او با برادر در مرو ( 589 ه.ق.) صورت گرفت . لشگر کشی دیگر او به بخارا برای سرکوبی ترکان قبچاقی ( 591 ه.ق .)‌انجام شد . هر چند سپاهیان او به علت گرما و تشنگی اغلب هلاک شده و سلطان شکست خورده برگشته است .

    جنگ دیگر او در سال (590 ه.ق.) با سلجوقیان عراق بود که در حوالی ری با طغرل سوم ( آخرین پادشاه سلجوقی ) جنگید و او را شکست داد . خوارزمشاه پس از آن تا همدان نیز پیش رفت . آن گاه ،‌همدان و اصفهان را به قتلغ اینانج سپرد.

     

    در جنگی که میان سپاه خلیفه و لشکریان خوارزمشاه در حوالی ری و ساوه به سال 591 ه.ق. روی داد ، لشکر خوارزم تا خوار عقب نشستند . خوارزمشاه در سال 596 ه.ق. پسر خود تاج الدین شاه – را حاکم اصفهان کرد ، و پسر دیگرش – سلطان محمد را حکومت خراسان داد . وی در 19 رمضان سال 596 ه.ق. در گذشت . پس از وی سلطان محمد – پسرش – جانشین پدر شد .
    در زمان این پادشاه ، وضع ولایتهای ایران دچار آشفتگی بود . کرمان که به تسلط ملک دینار عز در آمده بود ( اگر چه چند صباحی به تسلط خوارزمشاهیان نیز در آمد ) به علت حملات طوایف شبانکاره و اتابکان فارس ،‌ از حیطه تسلط خوارزمشاهی خارج شد ( 599 ه.ق. ) . سلطان غیاث الدین (‌حاکم غور ) به تحریک خلیفه " الناصر لدین الله " بر خوارزمشاه شورید و قسمتهایی از خراسان را از آن خود کرد .

    همچنین ، به تحریک خلیفه ، بعضی روسای اسماعیلیه از جمله جلال الدین حسن اسماعیلی در قلاع الموت و رودبار ادعای خود سری کردند . این رفتارها باعث شد تا سلطان محمد خوارزمشاه به فتوای جمعی از علمای ماوراء النهر ،‌نام ناصر خلیفه را از خطبه انداخت و فرمان داد که یکی از سادات حسینی ترمذ را به عنوان خلافت دهند و خطبه به نام او خوانند . سپس در زمستان سال 614 ه.ق. به همراه سپاهی از طریق همدان عازم جنگ با خلیفه عباسی شد . اما ، سپاهیانش به علت سرمای شدید در اسد آباد همدان دچار تلفات بسیار شدند و چون در شرق ایران آشفتگیهای پدید آمده بود ، سلطان محمد به مرو بازگشت ( محرم 615 ه.ق. ) سلطان محمد خوارزمشاه از سال 613 ه.ق.      گرفتار حملات طوایف مغول در شرق ایران شده بود ، تا اینکه در سال 615 ه.ق. شهر کاشغر به تصرف مغولان در آمد. سلطان هر چند خود را به ماوراء النهر رساند ، اما در برابر لشکر مغول قادر به مقاومت نبود و همچنان از برابر آنان می گریخت . وی در شوال سال 617 ه.ق. در جزیره " آبسکون " ( در دریاچه خزر )‌ بیمار شد و درگذشت .

    فرزند او جلال الدین منکبرنی ، کوشش بسیار کرد که در برابر مغولان نیرویی فراهم آمورد ، اما توفیق نیافت . او در جنگ پروان ( نزدیک کابل ) از لشکر مغول شکست خورد و به سند گریخت . وی در نزدیکی سند از چنگیز شکست دیگری خورد و به دهلی رفت تا شاید از امرای آن دیار که با خانواده خوارزمشاهی قوم خویش بودند کمک بگیرد . اما کار او به جایی نرسید و از طریق کرمان و فارس خود را به اصفهان و آذربایجان رساند . در 28 رمضان سال 627 ه.ق. از سلطان علاء الدین کیقباد ( از سلاجقه روم ) در ارزنجان شکست خورد . در آذربایجان سپاه مغول به او رسیدند و در دیار بکر ، آخرین جنگ با آنان در گرفت و سلطان شکست خورد . او از جنگ جان به سلامت برد ، اما در میافارقین به صورتی ناگهانی به دست جمعی از کردان به قتل رسید ( نیمه شوال سال 628  ه.ق. ) . بدین ترتیب سلسله خوارزمشاهی پایان یافت .

    اتابکان آذربایجان -  اتابکان آذربایجان بعد از ایلدگز ، عبارت بودند از : نصر الدین محمد جهان پهلوان ( 568 ه.ق. ) ، مظفر الدین قزل ارسلان ( 582 ه.ق. ) نصر الدین ابوبکر ( 587 ه.ق. ) مظفر الدین اوزبک ( 607 ه.ق. ) و آخرین آنان ، اتابک قزل ارسلان بن اوزبک معروف به اتابک خاموش بود . ( 622 ه.ق. ) . او به جلال الدین خوارزمشاه تسلیم شد و در الموت به سال 626 ه.ق. در گذشت .

    اتابکان فارس یا سلغریان -  سنقربن مودود ( که در خدمت طغرل سلجوقی بود ) به حکومت فارس رسید و قلعه اصطخر و اشکنوای را مرکز حکومت خود قرار داد ( 543 ه.ق.) پس از او ،‌به ترتیب اتابک زنگی ( 577 ه.ق. ) ،‌تکله ( 571 ه.ق. ) اتابک سعد ( 591 ه.ق. ) ابوبکر و محمد به حکومت رسیدند و آخرین آنان ، ابش خاتون بود که از سال 662 ه.ق. تا سال 686 ه.ق. حکومت راند . این حکومت توسط امرای مغول منقرض شد .

     

    اتابکان لرستان – اتابکان لرستان بزرگ یا امرای هزار اسبی ، از حدود سال 543 ه.ق. به حکومت رسیدند . معروفترین آنان افراسیاب بود که در زمان غازان خان شهرتی داشت . پایتخت آنان ایذج بود و قلمروشان تا حدود بصره و شوشتر و اصفهان توسعه پیدا کرد . حکومت این اتابکان در زمان مغولان نیز ادامه داشت . سرانجام ، در
  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

فرمانروایى آبِش‏خاتون‏ سلجوق‏شاه، از خاندان سلغریان، وقتى به قتل رسید جز اتابک آبِش دختر سعد و خواهرش سُلْغَم، کسى وارث تاج و تخت نبود. از این جهت آبش‏خاتون که به همراه خواهر در قلعه‏اى زندانى بود به رغم کمى سن به کمک امراى شول و تراکمه به حکومت رسید و چون او و خواهرش تنها بازماندگان حکّام سُلغرى بودند، خطبه به نامش خواندند و سکّه به نامش ضرب نمودند. خواجه رشیدالدین فضل‏اللَّه ...

اوج محدوده فرمانروايي سلجوقيان سَلجوقيان يا سَلاجقه، يا آل سلجوق، نام دودماني است که در قرن‌هاي پنجم و ششم هجري قمري (يازدهم و دوازدهم ميلادي) بر بخش‌هاي بزرگي از آسياي غربي، شامل ايران کنوني، فرمانروايي داشتند. پيشينه سلجوقيان پيشينه سلجوقيان ت

استان خوزستان با مساحتي حدود 64236 کيلومتر مربع ، بين چهل و هفت درجه و چهل يک دقيقه تا پنجاه درجه و سي و نه دقيقه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ و بيست و نه درجه و پنجاه و هشت دقيقه تا سيوسه درجه و چهار دقيقه عرض شمالي از خط

استان خوزستان با مساحتي حدود 64236 کيلومتر مربع ، بين چهل و هفت درجه و چهل يک دقيقه تا پنجاه درجه و سي و نه دقيقه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ و بيست و نه درجه و پنجاه و هشت دقيقه تا سيوسه درجه و چهار دقيقه عرض شمالي از خط استوا ، در جنوب غربي اي

به نام خدا خلاصه تاريخ ايران زمان ميلادي زمان هجري سلسله پادشاه رويدادها پايتخت حدود 720 تا 550 پيش از ميلاد مادها ديا اکو ديااکو هفت قبيله آريايي را در

« مختصری از تاریخ نگاری در ایران تا عصر پهلوی » نتیجه می گوید: «نخستین بار ایرانیان تاریخ را درک کردند و آن را به دورانهای مختلف تقسیم کردند» و هرودوت تاریخ خویش را چنین آغاز می کند: «به روایات ایرانیان بهترین تاریخ شناسان هستند….». غرض از نقل دو قول مذکور این بود که در آغاز، علم تاریخ در بیشتر کشورهای شرق و غرب، علمی ناشناخته بود و فقط در ایران وقایع روزانه در بار و رویدادهای ...

زندگي نامه سعدي شيرازي شيخ مصلح الدين سعدي شيرازي يکي از بزرگترين شعراي ايران است که بعد از فردوسي آسمان زيباي ادبيات فارسي را با نور خود روشن ساخت و او نه تنها يکي از بزرگترين شعراي ايران بلکه يکي از بزرگترين سخنوران جهان مي باشد . ولادت سعدي

مقدمه: سابقه تاریخی شهر فعلی اراک به 200 سال نمیرسد ولی لفظ اراک قبل از ظهور اسلام به بخشی از ماد بزرگ ، یعنی جبال (کوهستان ) گفته می شده . از قرن دوم بعد از ظهور اسلام ناحیه بین همدان، ری و اصفهان ، عراق (احتمالاً اراک) نامیده شد. در زمان سلاطین دیالمه ، غزنویان ، سلجوقیان و اتابکان منطقه عراق همواره حکمرانی جدا داشته است . از زمان مغول لفظ عراق عجم برای تشخیص از عراق عرب ...

کليله و دمنه َليله و دِمنه کتابي‌است از اصل هندي که در دوران ساساني به فارسي ميانه ترجمه شد. کليله و دمنه کتابي پندآميز است که در آن حکايتهاي گوناگون (بيشتر از زبان حيوانات)‌ نقل شده‌است. نام آن از نام دو شغال با نامهاي کليله و دمنه گرفته شده‌است.

سرزمين ايران داراي تاريخي کهن و مردماني با فرهنگ چندهزار ساله است . پدران و گذشتگان اين مرز و بوم ميراث فرهنگي خود را با خلق آثار و شاهکارهايي بديع به نسلهاي آينده سپرده اند . ورود اسلام به ايران با اينکه جنگ و خرابي به همراه داشت اما پيوند فرهنگ جد

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول