دانلود تحقیق شرایط ژئو موفولوژی و هیدرولوژی حوضه

Word 27 KB 4952 12
مشخص نشده مشخص نشده فیزیک - نجوم
قیمت قدیم:۷,۱۵۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۵,۰۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  •  

    1شرایط ژئومورفولوژی حوضه

    مقدمه :

     در مطالعه ژئومورفولوژی شناسایی وضعیت منطقه از ضروریات  می باشد. ساختمان اولیه  هر منطقه در طی زمان  دستخوش  تغییر و تحولات می گردد. این تغییرات را فرآیندها و نیروهای بیرونی و درونی ایجاد  می کنند. و مجموعه این نیروها تغییراتی  را به صورت  گسل، شکست ، چین خوردگی، فرسایش و غیره  ایجاد می کنند. بنابراین می توان گفت که حجم و اندازه و شکل اولیه ساختمان در ارتباط با ساختمان  زمین شناسی منطقه است اگر شکل  حاصل  نیروهای درونی باشد شکل اولیه است. ولی اگر نیروهای  بیرونی نیز وارد عمل شوند و همپای نیروهای درونی عمل نمایند چهره اولیه اشکال را تغییر می دهند و با فرسایش  اشکال  ثانویه با مشتق را ایجاد می کنند (مصری، علمداری، پریچهر 1378)

    1-1-4- بررسی ژئومورفولوژی دیرینه حوضه:

     با توجه به اینکه  منطقه الشتر از نظر موقعیت زمین شناسی بخشی از زاگرش چین خورده و زاگرس مرتفع می باشد. در این راستا روند کلی ناهمواریها  از روند ناهمواری های زاگرس تبعیت میکند. به طوری که طاقدیس ها و ناودیس ها منطیق بر چین ها هستند. به عبارت دیگر روند شیب  ساختمانی هماهنگی نزدیکی  با شیب توپوگرافی از خود نشان می دهد. که روند کلی ناهمواریها  به صورت منظم و موازی تجلی می یابد که به نظم خاصی در کنار هم واقع شده اند.

    یک دیگر از ویژگیهای این ناهمواریها جوان برون آنهاست. به نحوی که  ناهمواریهای این منطقه هنوز فرصت کافی برای فرسایش را نیافته اند. بطوری که روندهای ساختمانی در بسیاری از موارد با کمترین  دخل و تصرف از جانب عوامل فرسایش به همان  شکل اولیه  مشاهده  می شوند. بنابراین بیشتر فرآیند ها و عوامل فرسایش تابع روندهای ساخت جوان  ناهمواریها به عنوان یکی از خصیصه های این منطقه، نحوی اشکال ژئومورفولوژی را تحت  تاثیر مستقیم خود قرار داده است به نحوی که روند تکامل ناهمواریهای منطقه  منطبق  بر مرحله جوان بوده و وجود  شیب های تند سنگهای برهنه عاری از خاک واریزه های ثقلی تطابق شبکه آبها باروند ساختمانی و غیره همگن  نمودهائی از ساخت  جوان منطقه می باشند. به طوری که مورفولوژی منطقه نیز متاثر از همین نوین ساخت و لیتولوژی می باشند که دره ها عمدتا در ناودیس ها و رشته کوهها منطبق بر تاقدیس ها می باشند. در مواردی که رودخانه محور تاقدیس ها بوده و چین ها را قطع نموده دره های تنگ  با شیب زیاد به وجود آمده است. از جمله تنگه ها ، دره تنگ که خروجی حوضه می باشد میتوان نام برد.

    در مورد مورفولوژی و ژئومورفولوژی آبرفتها و رسوبات دوران چهارم می توان گفت که اکثرا بر اثر افزایش ارتعاشات دریای دامنه ها به صورت واریزه ها دیده می شوند و علاوه بر آن از مخروط افگنه ها و رسوباتی که توسط رودخانه ها و سیلاب منتقل و در محل ورود به دشت به روی هم انباشته شده اند. و همچنین ناهمواریها و شیه ها کنار بستر رودخانه ها که تراس یا پادگانه آبرفتی است نیز وجود دارند. هم چنین  واریزه های دامنه ای و مخروط افکنه هایی که در دامنه ها دیده می شود.  از نقطه نظر ژئوموروفولوئژی آهکها و کنگومراها پوشیده شده اند غالباً حالت صخره گون و خشن داشته و نواحی کوهستانی منطقه را تشکسل می دهند و این نواحی بیشتر در شمال و شمال شرق (حوضه کهمان)  تا مشرق و جنوب شرق الشتر را می پوشانند.

    2-1-4- نوع ناهمواریها:

    با توجه به داده های فیزیوگرافی عکسهای هوایی نقشه های توپوگرافی و کارهای میدانی حوضه، چهار واحد ناهمواری گوناگون در حوضه کهمان دیده می شود. این واحدها به ترتیب زیر عبارتند از:

    1-2-1-4- واحد کوهستان

    بر اساس تعریف جامع، کوهستانها نواحی هستند که اختلاف سطح  بیشتری دارند. در طول یک دامنه اختلاف سطح مرتبا افزایش می یابد. دامنه های طول و اغلب شیب دارند که   مرتفع را به دره های عمیق وصل  می کنند . کوهستانها با ارتفاع، جهت شکل ستیغ ها  و وضع  شبکه هیدروگرافی مشخص می شوند. (رجائی، عبدالمجبد، 1373)

    در اطراف دشت الشتر توده کوهستانی نسبتا مرتفع به مانند دیواری بلند سبب جدایی این حوضه از حوضه های مجاور شده  است. ار تفاعات ادامه چین خوردگیهای زاگرس می باشند که در شمال  منطقه الشتر می توانیم آن را جزء زاگرس مرتفع بنامیم در این بخش سبب پیدایش دره هابی تنگ و عمیق شده است. این پدیده رامی توان معلول  جنس طبقات  تشکیل دهنده این چین خوردگیها دانست ضمن آنکه دخالت تکتونیک نیز در تغییر جهت آبراهه ها و تاثیر گذاری بر روی فرسایش بسیار با اهمیت است، جنس سنگها  رد این محدوده غالبا آهکی است که براحتی قابل نفوذ بوده و آب باران با توجه به همین ویژگی سنگهای آهکی به روزن لایه های زیرین نفوذ کرده و پیدایش چشمه  های متعددی از آنها وارد رودخانه می شود. ارتفاعات کوهستانی منطقه در سه جهت شمال مشرق و  جنوب متراکم و در قسمت غربی بصورت محدودی دشت الشتر  را در بر گرفته اند. رشته کوههای گرین با روند شمال غربی- جنوب شرقی، شمال شرق (حوضه الکهمان) الشتر را در بر گرفته است. قسمت شمال منطقه جز  ژون زاگرسی رو رانده است. این رشته کوه به صورت سدی مابین الشتر و و نهاوند در شمال وشمال شرقی (حوضه کهمان) ما بین الشتر و بروجرد قرار دارد. جنس این کوهها از آهک نسبتا فشرده با انترکلاسیونی از الیتیک می باشد. ارتفاع کوهستان ذکر شد 3640 متر می رسد. ارتفاعات، قلل و خط الرأسها  با بروتودای سنگی  مشخص است که همگی گواه بر مقاومت جنس این  کوهستان است لازم به ذکر است که در کل منطقه سنگ آذرین یا بیرون بروتود ندارد. انحلال در سازماندهای بخصوص آهکی منطقه نیز به سهم خود نقش قابل ملاحظه ای در شکل پردازی ناهمواریهای منطقه داشته بطوری که در ارتفاعات بالا سنگها را به صورت قطعاتی جدا از هم در آورده است و تشریح سایر عوامل فرساینده را موجب گردیده است  پر شدن  مجدد بعضی از  درزه ها ایجاد شده نشانه تزریق سیمان توسط فرآیند انحلال در این درزه هاست.

    عکس شماره 1-4- ارتفاعات کوه گرین بلندترین نقاط ارتفاعی مطقه الشتر و حوضه کهمان

     

    عکس از پژوهشگر 1381

    2-2-1-4- واحد تپه ماهور (کوهپایه) واحد تپه ها به اشکال مختلفی در منطقه قابل مشاهده است. مشهور ترین وجه تمایز آنها مربوط به نوع پوشش یگاهی آنها ست. در یک تقسیم بندی کلی تپه ها را بر اساس سرعت فرآیند های فرسایش می توان به سه دسته عمده تقسیم نمود.

    1-2-2-1-4- تپه هایی که دارای فرسایش شدید هستند.

    مرفولوژی این تپه ها نسبتا شیب ملایمی را نشان می دهد به شکل تپه ماهورهای خاکوار و بدون پوشش جنگلی وجود دارد و ممکن است تحت تاثیر  شدید فعالیتهای کشاورزی قرار رگفته باشند از ویژگیهای اصلی این تپه ها می توان سرعت شدید فرسایش پستی و بلندی زیاد محدودیت عمق خاک وجود سنگریزه در سطح خارجی تسریع آبی، خاک فقیر و کم حاصل  ونوع کشت دیم را برشمرد.

    نقش انسان در فرسایش این گونه تپه ها زیاد می باشد که با از بین بردن پوشش گیاهی طبیعی این تپه ها به زیر کشت رفته و زمینه را برای فرسایش شدید فراهم می سازد. و به دلیل از بین رفتن مواد حاصلخیز خاک این تپه ها در حال حاضر بازده خود را از دست داده اند (عکس شماره 2-4)

    عکس شماره 2-4- فرسایش تپه ها که پیشرفت تاثیر فعالیتهای انسان قرار دارند

    2-2-2-1-4- تپه هایی که در آنها فرسایش متعادل است:

    از  نظر موفولوژی این تپه ها نیز داری پستی و بلندی زیادی هستند راس تپه ها عموما سنگی است و دارای خاک نسبتا عمیق هستند پوشش طبیعی جنگل خود را حفظ نموده و بصورت نسبتا متراکم از هر نوع  فرسایش شدیدی جلوگیری می نمایند. فرسایش این نوع تپه ها کمتر است. در این میان انسان با قطع کردن پوشش جنگلی بر وسعت اراضی زیر کشت خود اضافه می کند و زمینه را برای فرسایش این گونه تپه ها فراهم می کند (عکس شماره 3-4)

    عکس شماره 3-4-  نمونه دیگر تپه های منطقه الشتر کمتر تحت تاثیر فرسایش قرار گرفته است

     

    3-2-2-1-4- تپه ها با فرسایش بسیار کم:

    از نظر مورفولوژی ضخامت خاک در این تپه ها  به دلیل فرآیندهای خاک زاش زیاد است  از طرفی پوشش گیاهی این نوع  تپه ها از نوع جنگلی نسبتا متراکم  است. یکی از عوامل غنی بودن پوشش گیاهی این نوع تپه ها پست به آفتاب بودن جهت آنها است بر این علت ذخیره رطوبتی در این تپه ها زیاد بوده قدرت جانشین سازی پوشش گیاهی این تپه ها زیاد است .به همین دلیل دخالت انسان هم نتوانسته وضعیت تعادل این تپه ها را تغییر دهد.

    3-2-1-4- علاوه بر دشتهای ساختمانی در ایران منشاء دیگر پیدایش دشتها می توان به دشتها و پهنه هاب فرسایش اشاره نمود اغلب دشتهای ایران بر اثر اعمال فرسایش و تخریبی شکل گرفته اند. زیرا به دنبال پیدایش چاله های پراکندۀ داخلی  فلات  بر اثر شکل ناهمواری و شیب زمین حوضه های آبریز متعدد و مستقلی به وجود آمدند و زهکشهای سطحی منجر به مرکز آنها گردید. این زهکشها که به صورت رودهای دائمی، فصلی  و یا جریانهای اتفاقی (سیلابها) تجلی یافته اند. با اعمال فرسایش – کاوشی و تراکمی به تسطیح چاله ها پرداخته اند. دشت در حوضه کهمان الشتر در بین ارتفاعات کوهستانی توسعه و گسترش دارد. (پژوهشگر1383)

    مطالعه نقشه زمین شناسی به خوبی آشکار می شود که دشت مورد نظر در گستره ای تشکسل شده که سنگهای سست و فرسایش پذیر زیاد بوده و با توجه به تاثیر بارتدگی و سیلاب بر روی تشکیلات مختلف آبرفتهای حاصل از تخریب تشکیلات آغاجاری (متشکل از ماسه سنگ – مارن ژیپس دار و سیلت) تشکیلات بختیاری (متشکل از قلوه سنگ با سیمان آهکی) تشکیلات مارنهای سازنده آهکهای مارنی سازند ایلام ، سطح دشت را پوشانده است. این آبرفتها با شیب ملایمی از ارتفاعات تا نزدیکی رودخانه گسترده شده اند در تشکیل دشت الشتر علوه بر مسئله فرسایش ، جنبش های تکتونیکی نیز نقش آفرین بوده اند. گسلهای چندی در این گستره دیده می شود که دنباله و نشان آنها را در نهشته های دشت میتوان پیگیری کرد ولی تغییر جهت رودخانه از جهت شرقی- غربی در محل  دره تنگ به طرف جنوبی غربی و همچنین تغییر مسیر رودخانه ززدر محل علی آباد از میسر شرق – غربی به مسیر جنوب غربی  این موضوع را نشان می دهد.

    به طور کلی امتداد ساختمان دشت در جهت شمال غرب – جنوب شرق قرار گرفته است. بزرگترین قطر دشت مورد قطر دشت مورد مطالعه از سراب شد علی آباد تا فیروز آباد در حسین رود است. (پژوهشگر 1383) 

       قسمتی از دشت الشتر که در امتداد شرق – غرب گرفته شده است.

    3-1-4- پدیده ها و اشکال ژئومورفولوژی اشکال فرسایش هستند که بر اثرعوامل اقلیمی و زمین شناسی به وجود می آیند در حقیقت اشکال مورفولوژیکی نشان دهنده و تابع مستقیم حرکات زمین ساختی، سنگ شناسی و نوع سازنده ها از یک طرف و ویژگیهای محیطی چون آب و هوا، پوشش گیاهی، فیزیوگرافی حوضه ، می باشند به همین دلایل پدیده های گوناگون ژئوموفولوژی را می توان در حوضه آبخیزکهمان مشاهده کرد. بر این اساس پدیده های گوناگون ژئومورفولوژی را می توان در حوضه آبخیزکهمان مشاهده کرد بر این اساس در نقشه پدیده های ژئومورفولوژیکی به وسیله نشانه ها واشکال پدیده های ژئومورفولوژیکی نمایش داده شده است 

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.
     

الف) وضعیت بیابان های ایران قسمت اعظم سرزمین ایران تحت سلطه سلول های پرفشار مجاور حاره ای قرار دارد. استقرار این سلول ها حاکمیت کم آبی را در این سرزمین توجیه می کند. از طرفی حجم و ارتفاع کوهستان ها از جمله عواملی هستند که یکپارچگی کمربند پرفشار را از هم گسیخته و اغلب نفوذ توده های هوای مرطوب غربی و نفوذ توده های سرد شمالی و یا گرم جنوبی را به داخل ایران میسر می سازد. از سوی دیگر ...

استان پهناور کرمان با مساحتی حدود 47/181714 کیلومتر مربع، در جنوب شرق فلات ایران واقع شده و 11 درصد از خاک کشور را در بر می گیرد و به لحاظ وسعت مقام دوم را بعد از استان خراسان حائز می باشد. از نظر موقعیت جغرافیایی بین 20 54 تا 34 59 طول شرقی و 29 26 تا 58 31 عرض شمالی قرار گرفته است. استان مذکور از شمال و شمال شرق به استان خراسان، از شرق به استان سیستان و بلوجستان، از شمال غرب و ...

بجنورد را در تاريخ بيژن گرد نوشته اند که در طول زمان بيژن گرد ، بوزن گرد ، بوزنجرد بوده که بعدها با اندک تغييري به صورت بجنورد نوشته شده است در شمال غربي شهر کنوني بجنورد تپه ها و آثاري کهنه از شهر قديمي به چشم مي خورد که مر دم اين محل را بيژن يورت

تعریف و مشخصات مناطق خشک در روشهای مختلف طبقه بندی اقلیمی تا حدودی تفاوت می کند . اما بنا به یک تعریف کلی در این مناطق تبخیر و تعرق بیشتر از نزولات جوی است . به بیان دیگر از دیدگاه هیدرولوژیکی در این محیط هابیلان آب منفی است . چرا که به واسطه درجه حرارت بالا و خشکی هوا و تبخیر و تعرق از سطح خاک و گیاه از بارندگی فزونی می گیرد . دلیل کمی بارندگی ، پوشش گیاهی در این مناطق فقیر و ...

شناخت ويژگيهاي ژئومورفولوژي پهنه هاي کارستي که ازسنگهاي انحلال پذيرعمدتآکربناته نظيرآهک تشکيل شده اندنه تنها ازنظربنيادي ، بلکه به لحاظ تامين آب موردنيازانسان داراي اهميت مي باشد. پژوهش حاضربه بررسي، ژئومورفولوژي کارست حوضه آبريزفريزي پرداخته است.اي

زيگورات معماري مذهبي ويژه شهرهاي عمده بين النهرين(عراق کنوني) و ايران بوده است که بصورت برج مطبق هرمي شکل بنا ميشد. ساخت زيگوراتها از 4200 تا 2500 سال پيش متداول بوده است. زيگورات بناي خشتي تو پر فاقد فضاهاي داخلي است که سطح خارجي آن داراي پوششي

فصل اول 1-1موقعیت جغرافیایی منطقه محدوده مورد مطالعه بخش شمال باختری از نقشه کرمان 000/250/1 کرمان می باشد و بخش اعظم نقشه حرجند[1] را در بر می گیرد. و دارای مختصات جغرافیایی به شرح زیر است: طول خاوری عرض شمالی مساحت منطقه که دارای طول 95 کیلومتر در مسیر طول جغرافیایی و 55 کیلومتر و در سیر عرض جغرافیایی شمالی است. بالغ برKm2 ­5225 می باشد. آبادی بزرگ حرجند که نقشه منطقه استفاده ...

ريشه لغوي ژئومورفولوژي علم شناسايي اشکال ناهمواريهاي زمين است ، اين واژه از زبان يوناني گرفته شده و از سه جز Geo به معني زمين ، Morphe به معني شکل و Logos به معني شناسايي ترکيب يافته است. ديد کلي ژئومورفولوژي جديد بيشتر مبتني بر مقايسه سيستماتيک

چکیده: بخشی وسیعی از کشور ایران از شرایط حاد اقلیمی خاصه خشکی رنج می برد و در آن مناطق خشکسالی های متوالی نیز فشار را بر محیط بیشتر می کند و پدیده بیابانفزانی را افزایش می دهد. براساس طرح شناسائی کانون های بحرانی فرسایش بادی، 170 کانون بحرانی فرسایش بادی را در 14 استان بیابانی داریم. که در استان یزد 19 مورد مشاهده می شود. که یکی از پرخسارت ترین آن ها منطقه میبد- صدوق هست که نیاز ...

چکیده: بخشی وسیعی از کشور ایران از شرایط حاد اقلیمی خاصه خشکی رنج می برد و در آن مناطق خشکسالی های متوالی نیز فشار را بر محیط بیشتر می کند و پدیده بیابانفزانی را افزایش می دهد. براساس طرح شناسائی کانون های بحرانی فرسایش بادی، 170 کانون بحرانی فرسایش بادی را در 14 استان بیابانی داریم. که در استان یزد 19 مورد مشاهده می شود. که یکی از پرخسارت ترین آن ها منطقه میبد- صدوق هست که نیاز ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول