دانلود مقاله مدیریت1

Word 116 KB 5463 29
مشخص نشده مشخص نشده اقتصاد - حسابداری - مدیریت
قیمت قدیم:۱۰,۱۵۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۷,۵۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مدیریت

     

    مقدمه  :‏

    موضوع بخش نخست این تحقیق از وظایف یا اصول مدیریت بحث مى‏کند. در مبحث وظایف مدیریت، مستقیماً از انسان بحث نمى‏شود، بلکه از امورى بحث مى‏شود که وظیفه مدیر است؛ مانند برنامه‏ریزى و کنترل برنامه‏ها، سازماندهى و بودجه بندى. البته از مباحث مدیریت، تحت عنوان «رفتار سازمانى» مطرح است که موضوعاتى هم‏چون انگیزش، رهبرى و قدرت در آن مطرح مى‏شود؛

     

    - وظایف مدیریت چیست؟

    مقدمه: مکاتب مدیریت، شامل دوران‏هاى زیر مى‏شود:

    الف. دوران قبل از مدیریت علمى‏

    ب. دوران مدیریت‏ هاى کلاسیک‏

    ج. مکتب روابط انسانى‏

    د. ترکیبى از ب و ج.

     

    دانش مدیریت و فن اداره، مانند هر اندیشه دیگر، در حال تطور و تکامل است. در دوران پیش از مدیریت‏هاى علمى، مدیریت‏ها به شکل فطرى و بدون فرمول‏هاى مدون و مبین بود؛ مانند واحدهاى تجارى در زمان چینیان و رومیان که داراى یک نوع بینش مدیریتى ساده بودند. با ظهور فردریک تیلور، دوران مدیریت علمى آغاز شد، که به پدر مدیریت علمى معروف شد و در اوایل قرن حاضر، نوشته‏هایش در باره نظریه مدیریت، خوانندگان بسیار داشت. مبناى مدیریت وى بر اساس فناورى بود. به گمان وى بهترین راه افزایش بازده، بهبود فنون و روش هایى بود که کارگران به کار مى‏برند. او افراد را ابزار مى‏دانست و در طرح او بیش‏تر به نیازهاى سازمانى توجه مى‏شد، نه به نیازهاى افراد.

    بعدها التون مایو ظهور کرد و نهضت «روابط انسانى» را در فاصله سال‏هاى 1920 تا 1930 میلادى مطرح و جانشین آراى تیلور کرد. او و پیروانش مى‏گفتند که غیر از این‏که باید

    بهترین روش‏هاى فناورى را براى افزایش بازده مورد توجه قرار داد، باید به روحیات و امور انسانى نیز توجه کرد. آنان ادعا مى‏کردند که روابط انسانى بر روابط فناورى و کارى ترجیح دارد و این را از آزمایش‏هاى معروف به «هاتورن» به دست آورده بودند .

    پیش از التون مایو و پس از فردریک تیلور، دوران مکاتب نظرى مدیریت بود که حدود پنجاه سال به درازا کشید و بوروکراسى وبر و اصول‏گرایى فایول، شاخص‏ترین آن‏ها است. برخى تکنوکراسى فردریک تیلور را از زمره این مکاتب شمرده‏اند.

    ولى به نظر مى‏آید که نظریات مدیریت، بسیار بیش‏تر و نامنظم‏تر از این باشد، به گونه‏اى که به نظر بعضى از صاحب‏نظران علم مدیریت، جنگلى از نظریه‏ها است و به نظر بعضى، از علوم ناموفق است. حال چگونه مى‏توان در این جنگل نظریه و علم ناموفق، به اصولى ثابت دست یافت که مورد اتفاق باشد تا بتوانیم از آن‏ها به عنوان اصل موضوعى استفاده کنیم؟ باید گفت که رهبر اصول‏گرایان، که کارش تأسیس اصل در علم مدیریت و سازمان است و اصول او در این علم، معروف است و او را پدر اصول‏گرایان این علم مى‏دانند، یعنى هنرى فایول مى‏گوید که من دراطلاق کلمه «اصل »تردید دارم و این اصول، راهنماى عمل است، نه قانون. او مى‏افزاید که اصول مدیریت، بیش‏تر از قوانین طبیعى، در معرض تغییر و تبدل قرار دارند و تا زمانى قابل پیروى هستند که بر اساس منطقى صحیح و قابل توجیه، از آن روى گردانده شود.

     

    وقتى رهبر اصول‏گرایان، چنین عقیده‏اى در باره اصول دارد، پس دل بستن به این جنگل و به چنگ آوردن اصل از آن، روا نیست؛ اما با وجود این، به اصول او توجه مى‏کنیم. فایول ضمن بیان این واقعیت که هیچ چیز در مدیریت، مطلق نیست، روش‏ها و فنونى را که در تجربه بدان‏ها رسیده بود و آن‏ها را در تقویت پیکره سازمان یا انجام وظایف مدیریت، مفید مى‏ دانست، به عنوان اصول چهارده گانه مدیریت ارائه داد:

    تقسیم کار، اختیار، انضباط، وحدت فرماندهى، وحدت مدیریت، وابستگى منافع فردى به هدف کلى، جبران خدمات کارکنان، تمرکز، سلسله مراتب، نظم، عدالت، ثبات، ابتکار عمل و احساس یگانگى.

     

    او اصول بالا را در سال 1916 میلادى در کتابى به نام اصول فن اداره اعلام کرد. بعدها افرادى مانند ارویک و گیولیک به آرایش اصول یاد شده پرداختند و هم از تعداد آن‏ها کاستند و هم براى آن‏ها علامت اختصارى قرار دادند. واژه «POSDCROB» نشانه هفت عنوان (برنامه‏ریزى، سازماندهى، کارگزینى، هدایت، هماهنگى، گزارش‏دهى و بودجه‏بندى) است. دانشمندان امروزین مدیریت، بر سه اصل معتقد و متفق شده‏اند که عبارتند از: برنامه‏ریزى، سازماندهى و کنترل. وى مى‏افزاید که هماهنگى، رکنى از سازماندهى است و استقلالى در عرض آن ندارد و از این رو، نیازى به ذکر آن به عنوان یک اصل نیست؛ زیرا مدیریت، همان هماهنگى است.

     

    برخى به این اصول، انگیزش یا رهبرى را نیز افزوده‏اند. از مجموع آن‏چه گذشت، دانسته شد که اتفاق و اتحادى در زمینه اصول مدیریت و تعداد آن‏ها وجود ندارد. با وجود این، در یک جمع‏بندى نهایى شاید بتوان وحدتى را براى عناوین پنج گانه زیر تصویر کرد:

    برنامه‏ریزى، سازماندهى، هماهنگى، رهبرى (انگیزش) و کنترل (نظارت). بیش‏تر علماى مدیریت، به این اصول پاى‏بند هستند. نویسنده نیز با پژوهشى که کرده است، این امر را تأیید مى‏کند و معتقد است که در یک روند کلى، از دوران بى‏اصلى به اصول‏گرایى انبوه و سرانجام، به اصول تقریباً متسالم بالا رسیده است که مى‏توان بر آن، تکیه و اعتماد کرد. این اصول، در حقیقت، وظایف مدیریت هستند که بخش دوم این تحقیق را تشکیل مى‏دهند. البته وظیفه هماهنگى، در ذیل سازماندهى طرح مى‏شود.

     برنامه‏ریزى :

    برنامه‏ریزى مانند پلى است میان جایى که هستیم و جایى که مى‏خواهیم به آن برسیم. برنامه‏ریزى یعنى انتخاب مأموریت‏ها، هدف‏ها و اقداماتى براى نیل به آن‏ها، که مستلزم تصمیم‏گیرى و انتخاب از میان بدیل‏ها براى اقدام آینده سازمان است.

     

    برنامه‏ریزى اساسى‏ترین وظیفه در میان وظایف مدیریتى است. دیگر وظایف مدیریتى، یعنى سازماندهى، رهبرى و کنترل، هدف هایى را پى مى‏گیرند که در فرآیند برنامه‏ریزى پى‏گیرى شده است. برنامه‏ریزى جایگاهى را که سازمان در آینده باید در آن قرار گیرد، تعیین مى‏کند و سپس مجموعه‏هایى از اعمال کارساز را که براى رسیدن به این وضعیت، در آینده ضرورى است، انتخاب و اجرا مى‏کند. همه افراد، سازمان‏ها و گروه‏ها باید براى فعالیت‏هاى خود برنامه‏ریزى کنند تا بتوانند به خواسته‏هاى خود جامه عمل بپوشانند.

     

    هدف برنامه‏ریزى :

    1. افزایش احتمال رسیدن به هدف، از راه تنظیم فعالیت‏ه

    2. تقویت جنبه اقتصادى عملیات (مقرون به صرفه بودن آن)

    3. تمرکز بر مأموریت‏ها و هدف‏ها و احتراز از تغییر مسیر

    4. تهیه ابزارى براى کنترل‏

     

     

    فرآیند برنامه‏ریزى‏ :

    فرآیند برنامه‏ریزى، شامل تعیین مأموریت سازمان، مشخص کردن هدف‏ها و پدید آوردن برنامه‏ها است. مدیران فرآیند برنامه‏ریزى را با ایجاد اصلاح یا تأیید دوباره مأموریت، که بالاترین هدف و غایت سازمان را تشریح مى‏کند، آغاز مى‏کنند. سپس از مأموریت سازمان براى پدید آوردن هدف‏هاى سازمانى بهره مى‏گیرند و بعد برنامه‏هاى لازم را براى تحقق این هدف‏ها طرح ‏ریزى و اجرا مى‏کنند.

    این فرآیند براى سازمان‏هاى بسته و باز، داراى اهمیت است. با استفاده از فرآیند برنامه‏ریزى، مدیران بهتر مى‏توانند خود را با تغییرات محیطى تطبیق دهند .

     

    سطوح هدفها :

    هدف‏ها در سازمان، سه سطح دارند: راهبردى، کوتاه مدت و عملیاتى

     1. هدف‏هاى راهبردى، نتایجى هستند که کل سازمان براى رسیدن به آن‏ها تلاش مى‏کند. این هدف‏ها را مدیریت عالى سازمان تعیین مى‏کند.

     

    2. هدف‏هاى کوتاه مدت، نتایجى هستند که از طریق واحدها و شبعه‏هاى سازمانى تحقق مى‏یابند. این هدف‏ها را مدیران عالى، با هم‏کارى مدیران میانى تعیین مى‏کنند. این هدف‏ها فعالیت‏ هایى را تعیین مى‏کنند که واحدهاى سازمانى باید اجرا کنند تا پشتیبان هدف‏هاى راهبردى باشند.

     

    3. هدف‏هاى عملیاتى، هدف‏هایى هستند که مدیران میانى با مدیران خط اول تعیین مى‏کنند. این هدف‏ها نتایجى هستند که باید به وسیله بخش‏هاى مختلف و کارکنان شاغل در واحدهاى تخصصى، به آن‏ها دست یافت.

     

    ابعاد برنامه‏ریزى سازمانى‏ :

    کاست و روزنوبگ چهار بعد اصلى براى برنامه‏ها تعیین کرده‏اند: سطح، زمان، قلمرو و استمرار.

     

    سطح برنامه‏ریزى :

    همان طور که هدف‏ها در سه سطح سازمانى گسترش یافته‏اند، برنامه‏ها نیز در سه سطح پدید آمده‏اند: راهبردى، کوتاه مدت و عملیاتى. تعدد سطح برنامه‏ریزى، به مدیران در سطوح مختلف اجازه مى‏دهد که براى تحقق هدف‏هاى خود، اقدام لازم را به عمل آورند. بدین ترتیب، مأموریت سازمان مى‏تواند اجرا شود.

     

    برنامه‏هاى راهبردى  :   برنامه‏هاى راهبردى ابزارى براى دست‏یابى به هدف‏هاى راهبردى به شمار مى‏آیند. در این برنامه‏ها هدف‏ها و خطوط کلى فعالیت‏ها و مأموریت‏هاى سازمان، در دراز مدت تعیین مى‏شوند. در این برنامه‏ها اولویت‏ها تشخیص داده شده و اقدامات اصلى و کلیدى، که براى نیل به هدف‏هاى سازمان ضرورى هستند، معین مى‏گردند .

     

    برنامه‏هاى کوتاه مدت: این برنامه‏ها براى دست‏یابى به هدف‏هاى کوتاه مدت سازمان طراحى شده‏اند و به طور مستقیم، اجراى برنامه‏هاى راهبردى را پشتیبانى مى‏کنند و حوزه محدودترى نسبت به آن‏ها دارند.

     

    برنامه‏هاى عملیاتى: این برنامه‏ها وسایل رسیدن به هدف‏هاى عملیاتى سازمان را تشریح مى‏کنند و از برنامه‏هاى کوتاه مدت پشتیبانى مى‏کنند، به شکل روزانه تنظیم مى‏شوند و شامل تصمیم‏ها و اقداماتى ضرورى هستند که به وسیله قسمت‏ها یا بخش‏هاى تخصصى اجرا مى‏شوند.

     

    چهارچوب‏هاى زمانى برنامه

    1. برنامه‏ریزى بلند مدت: شامل هدف‏ها و برنامه‏هاى راهبردى، که ممکن است بیش از پنج سال طول بکشد.

    2. برنامه‏ریزى میان مدت: به طور عموم، محدوده‏اى زمانى بین یک تا پنج سال دارد و شامل هدف‏ها و برنامه‏هاى کوتاه مدت است.

    3. برنامه‏ریزى کوتاه مدت: شامل هدف‏ها و برنامه‏هاى عملیاتى است و فعالیت‏هایى را تعقیب مى‏کند که در دوره زمانى یک سال یا کم‏تر انجام مى‏شود.

     

    قلمرو برنامه‏ریزى :

    برنامه‏ها بر حسب قلمروشان با هم تفاوت دارند. برخى از آن‏ها بسیار فرا گیرند و براى همه مؤسسه طرح‏ریزى مى‏شوند، در حالى که قلمرو برخى دیگر، بسیار محدود و براى یک قسمت است (مانند بازاریابى). قلمرو برنامه‏هاى راهبردى، به طور معمول گسترده بوده و نشان مى‏دهد که مؤسسه به سوى کدام مقصد در حرکت است و چگونه مى‏خواهد به آن برسد. قلمرو برنامه‏هاى کوتاه مدت، به نسبت محدودتر است و با بیان جزئیات و به طور روزانه، توضیح مى‏دهد که چگونه برنامه‏هاى راهبردى مؤسسه به اجرا در خواهند آمد.

     

    استمرار برنامه‏ریزى‏ :

    عموماً برنامه‏هاى مورد نیاز، در سه موقعیت اجرا مى‏شوند: موقعیت‏هایى که احتمال تکرارشان وجود ندارد، موقعیت‏هاى که به طور معمول تکرار شده و استمرار دارند و موقعیت‏هایى که احتمال تکرارشان کم است.

     

    برنامه‏هایى که مدیران در این موقعیت به کار مى‏برند، به ترتیب عبارتند از : برنامه‏هاى یک‏بارى، برنامه‏هاى همیشگى و برنامه‏هاى اقتضایى.

     

    برنامه ‏هاى یک‏بارى، شامل طرح‏ها و پروژه‏ ها

    طرح، مجموعه ترکیب‏شده‏اى از اقدامات مرتبط به همه است که مى‏خواهد به هدفى اساسى، که فقط یک بار اتخاذ مى‏گردد، دست یابد.

     

    پروژه، حوزه محدودترى نسبت به طرح دارد و منظورش دست‏یابى به هدف یک‏بارى خاصى است. پروژه‏ها نسبت به طرح‏ها فعالیت‏ها و منابع کم‏ترى را با هم ترکیب مى‏کنند و بیش‏تر به عنوان زیربخش طرح‏ها عمل مى‏کنندبرنامه ‏هاى همیشگى، شامل خط مشى‏ها، روش‏ها و قوانین.

    الف. خط مشى یا سیاست، راهنما و حدودى است که تصمیم‏هاى آینده باید در محدوده آن گرفته و معین شوند. به بیان دیگر، خطى مشى برنامه‏اى است که چگونگى اجراى هدف را مشخص

    هماهنگى، مستدل و مدون بودن برخوردار باشد.

    ب. روش‏ها برنامه‏هایى همیشگى هستند که شیوه‏اى مشخص براى اجراى فعالیت‏هاى آینده برقرار مى‏کنند. آن‏ها راهنماى عمل کردن هستند، نه راهنماى فکر کردن.

    ج. قوانین، برنامه‏هایى همیشگى هستند که اقدامات الزامى ویژه‏اى را معین مى‏کنند. در اصل، قوانین نشان مى‏دهند که عضو سازمانى چه باید بکند و چه نباید بکند و در این راه، هیچ تعبیر و تفسیرى را مجاز نمى‏دانند.

     

    فرق میان خط مشى و قانون، آزادى عمل در اولى و عدم آزادى در دومى است.

     

    برنامه‏هاى اقتضایى‏

    به ندرت موقعیت‏ها به طور دقیق، آن گونه که مدیران برنامه‏ریزى کرده‏اند، اجرا مى‏شوند. به وجود آمدن محیطى غیر قابل انتظار، مانند رکود اقتصادى با شرایط سخت جوى مى‏تواند سبب ایجاد مشکلاتى جدى شود. بنابر این، مدیران برنامه‏هاى اقتضایى را پدید مى‏آورند تا به عنوان راه حل‏هاى عملى، در برخورد با رویدادهاى ناشى از تغییر اوضاع محیطى به کار گرفته شوند. در حالى که بیش‏تر برنامه‏ریزى‏هاى مدیریتى، شامل موقعیت‏هایى مى‏شوند که احتمال وقوع دارند، برنامه‏هاى اقتضایى شامل وقایعى مى‏شوند که احتمال وقوع کم‏ترى دارند.

     

    مسؤولیت برنامه‏ریزى‏ :

    برنامه‏ریزى ممکن است بر عهده یک یا چند تن از متخصصان برنامه‏ریزى در ستاد باشد و یا به وسیله یک گروه ضربت، صورت گرفته باشد و یا در سازمان‏هاى کوچک‏تر و برخى سازمان ‏هاى بزرگ و در حال رشد، مدیران به طور شخصى مسؤولیت برنامه‏ریزى را بر عهده گیرند.

     

    در مدیریت رحمانى، مسؤولیت همگانى وجود دارد. هرکس موظف است کار خویش را تکلیف و عبادت بداند و با هدف نزدیک شدن به خداوند، آن را به بهترین شکل انجام دهد و نه از کارفرما، بلکه از خداى خویش پاداش بخواهد. براین اساس، همه موظفند در باره بهینه کردن کار خویش فکر کنند و با تدبر و ابتکار، دست به اقدام بزنند. به بیان دیگر، همگان در برنامه‏ ریزى دخیل هستند:

    «هیچ کس نمى‏تواند بر کار او خرده بگیرد؛ ولى در کارهاى آنان جاى سؤال و ایراد است». طبق این آیه، خداوند مسؤول نیست؛ ولى دیگران مسؤولند.

     

    در عین حال، امر برنامه‏ریزى، چون نیاز به تخصص و شناخت ویژه دارد، در کارهاى پیچیده و داراى ابعاد برنامه‏ریزانه باید به متخصصان مراجعه کرد: «آیا در باره قرآن نمى‏اندیشند؟ اگر از سوى غیر خدا بود، اختلاف فراوانى در آن مى‏یافتند و هنگامى که خبرى از پیروزى یا شکست به آنان برسد، بدون تحقیق آن را شایع مى‏سازند، در حالى که اگر آن را به پیامبر و پیشوایان، که قدرت تشخیص کافى دارند، باز گردانند، از ریشه‏هاى مسائل آگاه خواهند شد .

     

     

    برنامه‏ریزى مؤثر :

    موانع متعددى وجود دارد که اثربخشى برنامه‏ریزى را تهدید مى‏کند. با شناخت اثر این موانع مى‏توان برنامه‏ریزى مؤثرى را تدارک دید. توجه به موارد زیر، موجب مؤثر بودن برنامه‏ ریزى مى‏شود:

    1. زمان.

    2. ارتباطات: درک درست همه افراد، در حیطه کار خود، از برنامه و چگونگى اجراى آن.

    3. تشریک مساعى (هم‏کارى).

    4. به وجود آوردن فضاى مناسب (آماده سازى براى برنامه‏ریزى باید از سطوح بالا آغاز شود و سازمان یافته باشد).

     

    برنامه‏ریزى غیرمؤثر :

    بهترین برنامه‏ها و قوى‏ترین برنامه‏ریزها زمانى مى‏توانند تأمین کننده اهداف یک سازمان باشند که با موانع روبه‏رو نشوند. در دیدگاه یاد شده، مهم‏ترین موانع، عدم سنجش زمان و به اصطلاح، عدم مدیریت زمان و هم‏چنین آماده نبودن فضاى سازمان، براى اجراى برنامه است. بنابر این، فضا سازى، بسیار ضرورى است که در مبحث آموزش نیز بدان پرداخته شد. اگر همگان توجیه بوده و مشارکت داده شوند، به تشریک مساعى تشویق مى‏شوند و با انگیزش بالا براى اجراى برنامه‏اى با کیفیت مطلوب، کوشش مى‏کنند.

    البته این موانع قبلاً باید شناسایى شده و آثار آن‏ها بررسى گردد که این کار، خود مرحله‏اى از فرآیند برنامه‏ریزى تلقى مى‏شود. در حقیقت، برنامه ‏ریزى مؤثر، ایجاد کردن مقتضى و از بین بردن موانع و بررسى شرایط است:

    «همانند آن زن سبک مغز نباشید که پشم‏هاى تابیده خود را پس از استحکام، وا مى‏تابید».

    این آیه، مؤمنان و برنامه‏ریزان را از دوباره کارى، کم‏دقتى و عاقبت اندیش نبودن پرهیز مى‏دهد. بدیهى است که اگر موانع کار قبلاً ارزیابى نشوند، سرانجام برنامه، مانند پنبه شدن رشته‏ ها و وا تابیدن تابیده‏ها و در یک جمله، اثر بخش نبودن است.

     

    معیارها و ملاک‏هاى برنامه‏ریزى مؤثر :

    1. تکیه بر قرآن: «خدا براى شما نورى قرار مى‏دهد که بدان راه بپیمایید».

    2. مراعات تقوا: «پرهیز پیشه کنید که خدا به شما خواهد آموخت و خدا به همه چیز دانا است».

    3. توکل بر خدا: «چرا ما به خدا توکل نکنیم با آن که او راه‏ها را به ما نمود».

    4. در نظر گرفتن رضاى خدا، راه گشاى برنامه‏ها: «آنان که در راه ما تلاش کنند، راه را به ایشان نشان مى‏دهیم».

    5. عدم سطحى نگرى: «کسانى که چون آیات پروردگارشان را به یاد آنان آرند، با چشم و گوش بسته به آن ننگرند».

    6. عجله نکردن و پخته عمل کردن: حضرت على(ع): «از شتاب در هر عمل، قبل از زمان مناسب، بپرهیز».

    7. دقت در برنامه‏ریزى : حضرت على(ع): «اصل برنامه‏ریزى، توقف در نکات مبهم است».

    8. پایان‏نگرى و عاقبت‏اندیشى: حضرت على(ع): «ملاک هر کار، پایان آن است».

    9. حساب بودجه و هزینه: رسول خدا(ص): «هرگز چیزى که پول آن را ندارم، نمى‏خرم».

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    عنوان فارسی : اصول و مبانی مدیریت (مدیریت عمومی)

    زیرعنوان فارسی :  مدیریت عمومی (تعاریف _ کارکردها _ نظریه ها)

    نویسنده :  شریعتمداری، مهدی

    سال انتشار : 1385 چاپ دوم

    ناشر: انتشارات کوهسار

    محل نشر :  تهران

مقدمه ظهورسازمانهاي اجتماعي وگسترش روزافزون انها يکي از خصيصه هاي بارز تمدن بشري است . وبه اين ترتيب وبا توجه به عوامل گوناگون مکاني و زماني و ويژگيها و نيازهاي خاص هر جامعه هر روز بر تکامل و توسعه اين سازمانها افزوده مي شود .بديهي است هر ساز

مدیریت‌ و برنامه‌ ریزی‌ در روابط‌ عمومی‌ مقدمه‌ روابط‌ عمومی‌ یکی‌ از مهمترین و اساسی‌ترین‌ بخشهای‌ هر سازمان‌ است‌. واحدی‌ که‌ پل‌ ارتباطی‌ میان‌ مدیر با کارکنان‌ سازمان‌ مربوطه‌ با مراجعین‌ و بالعکس‌ می‌باشد. مدیران‌ موفق‌ درصنعت‌ و بازرگانی‌ امروز به‌ روابط‌ عمومی‌ سازمان‌ خود اهمیت‌ ویژه‌ای‌ می‌ دهند.آنان‌ در جستجوی‌ برتری‌ خلاقیت‌ و ابتکار عمل‌ هستند و کارشناسان‌ ورزیده‌ و ...

فصل اول‏: ماهیت مدیریت منابع انسانى‏ مدیریت منابع انسانى را «شناسایى، انتخاب، استخدام، تربیت و پرورش نیروى انسانى به منظور دست‏یابى به اهداف سازمان» تعریف کرده‏اند. منظور از منابع انسانى، همه افرادى است که در ادارات و سازمان‏هاى دولتى، اعم از کشورى و لشکرى، مؤسسات غیردولتى بازرگانى و صنعتى، مدارس و دانشگاه‏ها، روستاها و دیگر فعالیت‏هاى مؤثر در تولید ملى اشتغال دارند. هدف اساسى ...

تاريخچه پيدايش مديريت فلسفه نوين مديريت منابع انسانى، با وقوع انقلاب صنعتى در انگلستان(1760م.) آغاز شده است. منظور از انقلاب صنعتى، جانشين کردن ماشين به جاى انسان در صنعت است. با ورود ماشين به صحنه، امکان تقسيم کار به اجزاى کوچک‏تر فراهم شد و ه

بخش اول‏: ماهیت مدیریت منابع انسانى‏ مدیریت منابع انسانى را «شناسایى، انتخاب، استخدام، تربیت و پرورش نیروى انسانى به منظور دست‏یابى به اهداف سازمان» تعریف کرده‏اند. منظور از منابع انسانى، همه افرادى است که در ادارات و سازمان‏هاى دولتى، اعم از کشورى و لشکرى، مؤسسات غیردولتى بازرگانى و صنعتى، مدارس و دانشگاه‏ها، روستاها و دیگر فعالیت‏هاى مؤثر در تولید ملى اشتغال دارند. هدف اساسى ...

چکیده: مدیریت اسلامی باید با جهت گیریهای دینی همراه باشد. جهت گیریهای دینی در مدیریت اسلامی نقشی اساسی دارد، مدیر اسلامی در چارچوب جهت گیریهای دینی و اسلامی می تواند به امور و فعالیتهای خود رسیدگی کند. در مدیریت اسلامی جهت گیریهای دینی مدیر است که در چارچوب این جهت گیریهای دینی و اسلامی می تواند مجموعه امور، کارها و اقدامات مدیریتی خود را ساماندهی کند. مدیریت اسلامی را مانند ...

چکیده آنچه که برنامه ریزیهای استراتژیک بدان جهت مهم هستند که در راستای استراتژی سازمانی تدوین شده و مورد حمایت مدیریت ارشد سازمان قرار می گیرند و اجرای موثر آنها دستیابی به بهترین منافع سازمانی و نیازهای علمی آینده سازمان را محقق می سازد. اجرای دقیق برنامه‌های استراتژیک نه تنها به ارتقای کیفی عملکرد کارکنان و بهبود بهره‌وری سازمان خواهد انجامید بلکه حتی کاهش هزینه هایی را که از ...

چکیده این مقاله سیستم‌های اطلاعات مدیریت MIS را پوشش می‌دهد. از آنجا که MIS ترکیبی از سه پدیده سیستم، اطلاعات و مدیریت می‌باشد ابتدا این موارد را بررسی میکند. به علت تأثیرات قابل توجه سیستمهای اطلاعاتی بر روی MIS مبحث دیگر مقاله، درباره آن می‌باشد. متخصصان اطلاعاتی شامل تحلیل‌گر سیستمها، مدیران پایگاههای داده، متخصصان شبکه، برنامه‌نویس‌ها و اپراتورها در قسمت بعدی بررسی شده است. ...

مدیریت آموزش و پرورش مدیریت آموزشی با پیدایی و تحول نظامهای نوین آموزش و پرورش پدید آمد. آموزش و پرورش سنتی به دلیل سادگی و محدویت، به مدیریت، به مفهومم امروز، نیازی نداشت. در قرن حاضر، با توسعه آموزش عمومی، تأسیس مدارس و سازمانهای آموزشی بزرگ و متعدد، گوناگون شدن بر نامه های آموزشی، پیچیده تر شدن امر آموزش و پرورش و تخصصی شدن آن، اهمیت و ضرورت سازماندهی و مدیریت فعالیتهای ...

1- طرح مسأله باتوجه به فرآیند شهر نشینی جدید در ایران و روند رو به رشد حرکت به سمت تجدد و مدرنیسم ، شهر گرایی و شهر نشینی فراینده ، تصمیمات عجولانه و فقدان خط و مشی مشخص شهرسازی ، لزوم شناخت ، برنامه ریزی و مدیریت کلان در رابطه با مسائل شهری ، پخش جمعیت و کارکردها و ایجاد ساختار فضایی متعادلی از شهرها در سطوح ملی و منطقه ای امری لازم و ضروری به نظر می رسد . در حال حاضر مهمترین ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول