دانلود مقاله اومانیسم

Word 210 KB 8367 93
مشخص نشده مشخص نشده هنر - گرافیک
قیمت قدیم:۲۲,۳۰۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • 1- تعریف اومانیسم :[1]

    اومانیسم واژه ای است که در طول تاریخ ، معانی گوناگونی به خود دیده است . تاریخ پیچیده آن در دنیای غرب دامنه معانی و تعاریفش را گسترده کرده است . با وجود این ، می بایست ضمن تأکید بر تکثر ، پیچیدگی و سیال بودن معانی اومانیسم ،تعریف امروزی آن را ارائه نماییم . ریشه این واژه humble (humilis) از واژه لاتین "humus" به معنای خاک یا زمین است . از این رو "homo" به معنای هستی زمینی و "humanus" به معنای خاکی یا انسان است .[2] این واژه در آغاز در مقابل سایر موجودات خاکی یعنی حیوانات و گیاهان و همچنین مرتبه دیگری از مخلوقات یعنی ساکنان آسمان یا خدایان (divihnus , deusldivus) به کار می ر فت . در اواخر دوران باستان و قرون وسطای غرب ، محققان و روحانیان میان "divinitas" به معنی حوزه هایی از معرفت و فعالیت که از کتاب مقدس نشأت می گرفت و  اومانیتاس (humanitas) یعنی حوزه هایی که به قضایی عملی زندگی دنیوی مربوط می شد ، فرق گذاشتند .از آنجا که این حوزه دوم بخش اعظم مواد خام خود را از نوشته های رومی و به طور فراینده یونان باستان می گرفت ، مترجمان و آموزگاران این آثار که معمولاً ایتالیایی بودند خود را "umanisti" یا «اومانیست ها » نامیدند .[3] بر این اساس "humanity" به آن حوزه از معارف درسی اطلاق می شد که صنایع بیان ، منطق ، ریاضیات و مطالعه آثار نویسندگان یونانی و رومی را در بر می گرفت و«اومانیست » فردی بود که این مموضوعات را ترجمه یا تدریس نموده و یا امکانات تدریس آنها را فراهم می کرد .[4]

    این تعریف از اومانیسم ، در طول زمان ثابت نماند و واژه مذکور با پذیرش معانی مختلف تعاریف دیگری را از خود بر جای گذاشت به گونه ای که به طور خلاصه می توان گفت از قرن چهارم میلادی تا امروز به صورت های زیر تعرف شده است :

    1- ادبیات باستانی (شعر ، معانی ، بیان ، اخلاق و سیاست )

    2- توجه به افکار ، علایق و مرکزیت انسان .

    3- اعتقاد به توانایی های وجود انسان .

    4- اعتقاد به عقل ، تعقل ، متد علمی و شک به عنوان  ابزارهای مناسبی در کشف حقیقت و ساختار جامعه انسانی .[5]

    5- انسان سالاری یا بشر گرایی در مقابل خداسالاری .

    با وجود تعاریف و معانی مختلف برای این واژه می توان گفت تا کنون دو معنای آن بیشتر رواج یافته است :[6]

     

    1-2- تاریخچه اومانیسم  :

    پیشینه اومانیسم از لحاظ تاریخی به یونان باستان بر می گردد . در یونان باستان خدایان صفات و سجایای انسانی و حتی صورت انسانی داشتند . اندام انسانی مهمترین مسئله هنر مجسمه سای و نقاشی  به حساب می آمد . توجه به انسان در یونان باستان به حد اعلای خود رسیده و حتی در اندیشه سوفسطائیان انسان مقیاس همه چیز بود . به طور کلی بسیاری ، تاریخ فرهنگ یونای را تاریخ وقوف به ارزش و حیثیت انسان و  استقلال فرد می داند . با زوال استقلال یونان ، فرهنگی  یونانی به صورت رنگ باخته به روم منتقل گردید . هرچند دموکراسی و آزادی فردی مطابق نمونه یونانی در روم به طور اساسی پا نگرفت ولی این طرز تفکر اثر خود را بر جای گذاشت .[7]

    پس از ظهور مسیحیت و رسمی شدن آن در  امپراتوری روم با فرمان کنستانتین و در نهایت حاکمیت و اشاعه مسیحیت در روم و سایر نقاط اروپا ، فرهنگ مسیحی ، به تدریج بر کشورهای غربی مسلط شد . مسیحیان پس از اتحاد با دولت و برقراری تئوکراسی کلیسایی از پایان قرن یازدهم تا آغاز قرن سیزدهم ، قدرت دنیوی را تابع قدرت روحانی خود کردند و فرهنگ خود را بر فرهنگ اومانیستی متأثر از یونان چیره ساختند . ارباب کلیسا به دنبال این حاکمیت سیاسی و فرهنگی و باافزایش فشار و اختناق ، مقام و منزلت و حیثیت انسان را تنزل داده ، خرد نمودند و به نام مذهب مسیح ، آزادی و اختیار انسان ها را از آنان سلب نمودند .

    این گرایش افراطی در زیر پا گذاشتن کرامت انسانی ، به دنبال خود واکنش شدیدی را در جهت توجه به «انسان» پدید آورد . خصوصیات انحرافی این محیط فرهنگی که زمینه ساز اومانیسم شد به قرار زیر بود : [8]

    انسان موجودی گناهکار و شروربا لذات تلقی می شد .

    2- توانایی و  اختیار انسان نادیده گرفته شده بود .

    3- آدمی قدرت و لیاقت ارتباط بدون واسطه با خدا را نداشت و نیازمند واسطه گری قدیسین و ارباب کلیسا بود .

    4- با تفسیر انحرافی ، دین به منزله عامل سکون و رکود معرفی شده بود .

    5- از طرف ارباب کلیسا علم وعقل انسانی در مغایرت با دین معرفی می شد و کار علمی ، دخالت شیطانی در امور عالم و منافی عبودیت تلقی می گردید .

    6- دین و دنیا ، لذائذ رو حانی و جسمانی ، آن جهان و این جهان ، ماورای طبیعت و طبیعت ، دو قطب مخالف یکدیگر و دو مفهوم متباین تلقی می شدند ، که هیچ نقطه اشتراکی با یکدیگر نداشتند .

    7- بیشترین تأکید بر صفت غضب خداوند بود و عفو و رحمت الهی کمتر مورد توجه قرار می گرفت .

    8- صاحبان قدرت کلیسایی مردم را تحت فشار و اختناق قرارداده بودند و به تفتیش عقاید آنها می پرداختند ، به عبارت دیگر ، چه از لحاظ رفتاری و چه از لحاظ فکری ، آزادی از مردم سلب شده بود .

    9- ارباب کلیسا که داعیه ارتباط خاص با خدا داشتند و مردم را به امور معنوی و روحانی فرا می خواندند ، خود به جاه طلبی ، ریاکاری و ظلم و بی عدالتی مبتلا شده بودند .

    10- ارباب کلیسا نه تنها ادعای مالکیت آسمان ، بخش گناهان و فروش اراضی بهشت را داشتند ، بلکه کسب جاه و مقام دنیوی نیز نیازمند انتساب به آنان بود .

    استمرار این جریان باعث گردید تا درایتالیا گرایش آشکار به ضدیت با فر هنگ حاکم صورت پذیرد و در جهت مقابله با آنان ، بازگشت به فرهنگ باستان که در لایه های زیرین اجتماع وجودداشت ،احیا گردد . ا ین فرهنگ با ستانی که خود یک فرهنگ وارداتی از یونان قدیم بود .روشنفکران ومعترضان را به مبدأ و منشأ خود هدایت می کرد .

    بر این اساس ، جنبش اومانیستی نمودی از شورش و اعتراض روشنفکران ایتالیی نسبت به حکومت جابرانه امپراطوی ، ارباب کلیسا و فئودال ها بود . این نهضت که در جنوب ایتالیا شکل گرفته بود در قرون چهارده تا شانزدهم میلادی سراسر ایتالیا و پس از آن آلمان ، فرانسه ، اسپانیا و انگلستان را فرا گرفت و تجدید حیات فرهنگی یا رنسانس را به دنبال خود داشت . جنبش روشنفکری مسلط در رنسانس ، اومانیسم بود .

    اومانیست ها در صدد بودند تا فرهنگ و حیاتی را که انسان در عصر کلاسیک یا قدیم دارا بود و در قرون وسطای مسیحی از دست داده بود، بار دیگر زنده نمایند . آنان بر این عقیده تأکید می کردند  که مردم موجوداتی عاقل اند .[9]

    راه زنده کردن فرهنگ اومانیستی قدیم ، همانا زنده کردن ادبیات کلاسیک یونان و روم قدیم بود . آنان می خواستند تا روح آزادی و خودمختاری که انسان در قرون وسطا از دست داده بود ، دوباره به او باز گردد . نتیجه چنین اقدامی ، استقلال فرد انسانی و بیرون آمدن از قیمومیت کلیسا و امپراتور بود . اومانیست ها ، فلسفه اسکولاستیک را تفکراتی انتزاعی دانسته ، معتقد بودند که بر تجربه متکی نیست و نیازهای جامعه را برآورده نمی کند .[10]

    اومانیست ها که به دنبال آزدای خرد و مخالفت با ریاضت های دینی برآمده بودند ، در پی آن بودند تا لذائذ مربوط به طبیعت جسمانی را در مقابل توجه افراطی به جنبه روحانی (در نظام کلیسایی) مطرح سازند و حتی آن لذائذ را هدف نهایی فعالیت های بشری تلقی نموده ، اصولاً نقش زهد و پرهیزگاری را عمل منفی در کسب لذت و سود بر می شمردند .[11]

    بدین سان بر ا ختیار و آزادی انسان تأکید شد و دین مورد اعتراض قرار گرفت . همچنین از خدا و امور الهی غفلت شده و به امور انسانی و نیز نسبت به زیبایی ها و لذائذ فراموش شده جسمانی ، تمایل شدیدی ایجاد شد . هنر به صورتی مادی،  جسمانی و این جهانی ترویج شده ، معنویت و روحانیت از این حوزه رخت بربست ودر هنر (مجسمه سازی و نقاشی) به تحسین تن عریان (زن و مرد ) پرداختند .

    همچنین عالم غیب به فراموشی سپرده شده ، مادیگری اساس کار قرار گرفت . دین به عنوان ابزای برای خدمت به خواسته های انسانی درآمد و در نهایت با تلقی جدایی دین و دنیا ، دین را رها کرده و دنیا را برگزیدند . [12]

    متفکران برجسته جنبش اومانیستی در این دوره عبارتند از : پترارک ، دانته ، بوکاچیو ، لئونادرو داوینچی ، اراسموس ، برونو ، رابله ، مونتنی ، کپرنیک ، شکسپیر و فرانسیس بیکن .[13]

    جنبش اومانیستی که سراسر مغرب زمین را فراگرفته بود ، در اواخر قرن شانزدهم کم رنگ شد . اما تأثیر خود را به عنوان یک مکتب فکری یا روش نوین در جامعه غربی بر جریان های فکری بر جای گذاشت . به گونه ای که بسیاری از روشنفکران عصر رنسانس و حتی برخی از نیروهای مذهبی از آن متأثر بودند .

    در قرن های هفدهم و هجدهم یعنی در عصر روشنگری تأثیر اندیشه های اومانیستی بر افکار و آثار این دوره کاملاً آشکار است . ادبا ، فلاسفه و دانشمندانی چون ولتر ، منتسکیو ، دیدرو ، داالامبر ، لاک ، هیوم ، کندرسه و . . .  بر  این اعتقاد بودند که مسئله اساسی و محوری وجود آدمی ، سروسامان یافتن زندگی فردی و اجتماعی او ، طبق موازین عقلی است ، نه کشف اراده خداوند در مورد این موجود خاکی . هدف انسان به عشق و ستایش خداوند است و نه بهشت موعود ، بلکه تحقق بخشیدن به طر ح های انسانی متناسب با این  جهان ، که از سوی عقل ارائه می شود . [14]

    بر این اساس ، اومانیسم در قرن هجدهم ، جان تازه ای گرفت و همچون روحی به کالبد موضوعات مختلف از جمله دین ، اخلاق ، سیاست ، حقوق ، اقتصاد ، فلسفه ، تعلیم و تریبت و . . . دمیده شد .

    به دنبال تأثیر بینش انسان محوری و غلبه آن بر بینش دین مسیحی ، در قرن نوزدهم ،اگوست کنت متفکر فرانسوی ، درصدد اختراع ، دین جدیدی به نام «دین یا مذهب انسانیت » برآمد و «پرستش انسان » را مورد توجه قرا رداد . اساس این مذهب ، انکار آیین و حیانی و نفی خدا بود .[15]

    اندیشه اومانیستی علاوه بر اینکه موضوعات مختلف زندگی اجتماعی و ابعاد آن را تحت تأثیر خود قرار داد ، دین مسیحیت و مکاتبی همچون سوسیالیسم ، مارکسیسم ، لیبرالیسم و اگزیستانسیالیسم و نظایر آنها را نیز تحت تأثیر جدی قرار داد .

    روند تأثیر گذاری اندیشه اومانیستی در قرن بیستم و تاکنون همچنان تداوم یافته است و هرچند به طور وضوح نامی از اومانیسم در برخی مکاتب و اندیشه ها وافکار متفکران برده نشد ه ، اما در لایه های زیرین بسیاری از آنان نفوذ کره است . بنابراین موضوع اومانیسم همچنان امروز نیز زنده است و از آنجا که جهت گیری اصلی آن مقابله با حکومت دینی و نظام خداسالاری است . امروزه به تقابل و چالش با نظام مقدس جمهوری ا سلامی ایران برآمده است .

     

    1-3- اومانیسم یعنی . . .

    کلمه اومانیسم ریشه یونانی داشته و از ریشه امانیتاس یونانی گرفته شده است و خود این جریان هم در یونان ریشه دارد . می توان گفت که زادگاه و مولدش یونان است . چون در یو نان ، تعلیماتی که متکی به ارزش انسان بود ، به بشر داده می شد . فلسفه ، هنر ، علم ، حتی بدن و اعضای بدن انسان ، این ها به روی ارزش انسان تکیه می کرد . به همین جهت به مسأله دموکراسی و لیبلرالیسم در آن جا اهمیت داده می شد . منتها بعد از آن که یونان استقلال خودش را از دست داد و قدرت به روم منتقل شد ، اومانیسم ، یعنی تعلیمات ا ومانیستی (هنوز همچون اصطاحی نبود ، آن تعلیماتی که بر انسان تکیه داشت و در یونان «پایدیا» گفته می شد )  به روم رفت ، منتها دیگر از آزادی و آزادی خوا هی و دموکراسی در روم خبری نبود و چه بسا این بسیار کم رنگ شد تا این که مسیحیت ظهور کرد .

    با ظهور مسیحیت هر تعریفی از انسان ، جهان و درباره خدا بودند ، همه در قلمرو مسیحیت قرارگرفت و کم کم مسیحیت توانست به طور کامل ، هم از لحاظ اعتقادی ، هم از لحاظ علمی ، هم از لحاظ تفسیرها و تبیین ها حاکم شود . جالب این که همه هم تثلیث گر است . البته نه آن مسیحت ا صیل، که توحیدش توحید واقعی هم در بعد اعتقاد ، هم در بعد عمل بوده . ولی متأسفانه مسیحیت در بعد اعتقادی گرفتار تثلیث شد . ابن و روح  القدس ، در عقیده مسیحیت قوت گرفت .  قرآن هم مبارزه کرد : «لا تقولو ثلاثه انتهوا خیرا لکم » اما آن تثلیث اعتقادی به تثلیث عملی کشانده شد . سه قوه و نیرو مردم و توده های انسانی را تحت سیطره و حاکمیت خود قرار دادند . این هم یک مثلث دیگری است .  اول کلیسا ، دوم امپراطور ، سوم فئودالیسم بود . این سه قدرت هم دست شدند و دست در دست هم نهادند ، مردم را محکوم و مقهور و اسیر خود کردند .

     باز مثلث دیگری از لحاظ تبیین ،بالاخره هم دین ، مکتب ، ملت و نحله ای ، ملت ها ، نحله ها ، ملل ، نحل ، همه این ها باید تبیینی از انسان ، تاریخ و هستی داشته باشند . این سه تفسیر و سه تبیین را کلیسا عرضه می کرد . کلیسا در کنار آن ، دو قدرت دیگر این کار را انجام می داد . تفسیری از تاریخ ، انسان ، هستی و طبیعت داشت . با این تفسیر و تبیین ها که متکی به آن سه قدرت و آن سه قدرت هم متکی به تثلیث اعتقادی مردم بود؛ لذا آن چنان خفقانی در زندگی مردم ایجاد کردند ، که اسارت ، ذلت و استضعاف به شدت در زندگی مردم حاکم شد . واقعاً درد، بزرگ بود . نمی گوییم درد بی درمان ولی کسی می خواست که حقیقتاً بتواند درمان این درد را پیدا کند . چون معتقد بودند فرهنگ یو نان قدیم به انسان عظمت و اصالت می داد . به آزادی انسان ، به دموکراسی و حاکمتی انسان ، به این که انسان بر مقدرات خودش حاکم باشد ،می گفتند به یونان و روم قدیم برگردیم . حتی به آن مسیحیت اولیه ، برگردیم نه آن مسیحتی که همه آن با تثلیث داشت کار می کرد. بلکه مسیحیت اولیه ای که برای انسان ارزش قایل بود . اکنون یک چیزی در عالم اسلام هست ، وآن این که وهابی ها از بازگشت به اسلام اولیه و سلف صالح سخن می گویند و خودشان را سلفیه می نامند . می گویند هر چه در طی قرون براسلام و مسلمین گذشته است را باید دور ریخت و به آن عصرسلف صالح برگشت . ببینیم آن ها چه فهمیدند ، آن ها چه کار کردند ، در اعتقاد ، عمل ، اخلاق ، در رفتارشان . باید به آن جا برگردیم . اسمش را سلف صالح می گذارند . اگر واقعاً سلف صالح بودند ، خوب بود . این هایی که سلفیه به آنها بر می گردند ، البته خیلی چیز خوبی بود ولی چه می توان کرد که ، مثلاً معاویه هم جزو سلف صالح است . عمروعاص هم جزو سلف صالح است ! در حالی که این ها حرف خودشان را باز نکردند که به چه منظور می خواهند به یونان و روم قدیم ، و مسیحتی اولیه برگردید ، اما خوب در یونان قدیم همه چیز ،هم شرک ، هم  الحاد ، هم توحید و چه بسا افکار ضد انسانی بوده است . همین که می گویند انسانیت درآنجا خیلی اهمیت داشت . لکن می بینیم ، گاهی افکار ضد انسانی حتی در افکار افلاطون وجود داشته ا ست . وقتی افلاطون قائل به این مطلب است که انسان فقط مرد است ، زن ها انسان نیستند ، زن ها بین انسان و حیوان قرار دارند . این تفکر چه اصالتی برای انسان است . بالاخره افلاطون نیمی از پیکر انسان یعنی زن ها را ازجرگه انسانیت خارج کرده است . لذا در تناسخی ، که او معتقد است و به حسب تناسخ نزولی می گوید مرد در تناسخ ، می آید زن می شود ، زن حیوان می شود ،حیوان ، نبات می شود و نبات جماد می شود . این ها همه نزولی ا ست . سرانجام که به کیفر اعمال خودش را دید دوباره از جماد به نبات ، و از نبات به حیوان ، از حیوان به زن ، از زن به مرد ، از مرد به آسمان .

    این گونه نیست که هرچه در یونان گفته شده است واقعاً شایسته   این است که به آن بازگشت شود و هرچه در روم قدیم گفته شده  است قابل است که به آن بازگشت کنند . همچنین جهان مسیحیت اولیه هم ، یکی از حواریون حضرت عیسی خائن ا ز کار درآمد . این ها چیزهای روشنی نیست ، بلکه چیزهای مبهمی است ولی به هر حال در قرن چهاردهم میلادی که اومانیسم در ایتالیا شروع می شود و نزج میگیرد ، بعد به کشورهای دیگر غربی می رود و به صو رت یک موج و نهضت در برابر حاکمیت کلیسا وحاکمیت امپراطور و حاکمیت فئودالیسم ، بعد در برابرتفسیرهای کلیسایی ، از انسان، از جهان ، از تاریخ ، در برابر همه این ها ، یعنی باید این سدها شکسته شود . پس درد معلوم بود . صحبت دراین است که درمان چه باشد .[16]

     

    1-4- اگر بخواهیم نگاهی داشته باشیم به تاریخچه اومانیسم باید به چه دوره و شرایطی برگردیم ؟

    این گرایش را می توان در سه دوره تعریف کرد . اومانیسمی که ابتدا در یونان باستان و درزمان پرتوگراس که یکی از سوفسطا ئیان یونان باستان قبل از سقراط بود ، طرح شد که از او جمله معروفی نقل شده اینگونه که انسان مقیاس هستی چیزهایی که هست و مقیاس نیستی چیزهایی که نیست و همین سبب شد که بحث اومانسیم را در همان دوره مطرح کنند . آنها حتی اومانیسم را به انسانیت انسان انسانی تعبیر می کردند . اما در این دروه جدید اومانیسم ، سه دوره را پشت سر گذاشت . یکی اومانیسم رنسانس که به آن «اومانیسم اول» یا «اومانیسم ایتالیایی» گفته می شود .

    در این مرحله از اومانیسم بر حرکت فرهنگی ، تربیتی همه جانبه ای اطلاق می شود که از قرن چهاردهم تا شانزدهم در ایتالیا آغاز شد و به آلمان و فرانسه و انگلیس سرایت پیدا کرد .

    هدف اصلی اومانیسم اول یا اومانیسم رنسانس احیای بررسی و مراقبت و نگهداری زبان وادبیات و هنر و فرهنگ دوره باستان بود . چرا که در دوره قرون وسطی اندیشه مدرسی یا فلسفه اسکولاستیک کلاسیک کاتولیک ، سیطره بلامنازع داشت . اومانیسم رنسانس درصدد بود تا در این شر ایط با کنارزدن آنها دوباره باالگوهای بونان با ستان ، تصویری را که از انسان جهان داشت مطرح کند تا از این طریق پرورش شخصیت بشری شکل گیرد .

    مرحله دوم اومانیسم «اومانیسم نو» است که از آن به «اومانیسم رم » یا «اومانیسم آلمانی- یونانی» تعبیر می کنند . این  اومانیسم مرحله دوم همانند همان اومانیسم مرحله اول ، دقیقاً به فرهنگی کلاسیک باستانی علاقه اشت اما ازجهت عمق فلسفی ، با اومانیسم اول تمایز داشت و تصویری که از انسان ارائه می کرد تصویری فردی بود لذا در این مرحله بیشتر انسان فردی مد نظر بود تا انسان نوعی اما مرحله سومی که امروزه ما با آن روبرو هستیم همان معنای سوم از  اومانیسم است که بعدها در مکاتب مختلفی مثل لبیرالیسم ، مارکسیسم و یاسوسیالیسم ظاهر شد .

  • فهرست:
    مقدمه

    فصل اول : اومانیسم چیست

    تعریف اومانیسم ................................................................................................................................ 4

    تاریخچه اومانیسم ........................................................................................................................... 6

     اومانیسم یعنی ............................................................................................................................... 12

    اگر بخواهیم نگاهی داشته باشیم به تاریخچه اومانیسم باید به چه
    دوره‌ای برگردیم............................................................................................................................................... 16

    اومانیسم در غرب.............................................................................................................................. 19

    1-5-1 اومانیسم در سروده‌های دانته و میلتون ............................................................................... 20

    انواع اومانیسم ................................................................................................................................. 24

    فصل دوم :اومانیسم و دین شناسی

    2-1 تاثیر اومانیسم بر دین ..................................................................................................................... 30

    2-2 تاثیر اسلام و فرهنگ تئوکراتیل بر شکل‌گیری اومانیسم ................................................ 32

    2-3 دو وجه فرهنگ اومانیسم و بیان نظریه‌های متفاوت نسبت به تعریف دین .................. 33

    2-4 فرهنگ زمینی از دیدگاه دین .......................................................................................................... 34

    الف

     

     2-5 جوهره اصلی تفکر و فرهنگ معاصر غربی ............................................................................ 35

    2-6 تفاوت فرهنگ ما با فرهنگ غرب.................................................................................................. 36

    2-7 ملاک سودمندی از نظر اومانیست‌ها ......................................................................................... 37

    2-8 اومانیسم اسلامی در اندیشه شریعتی .................................................................................... 38

    2-8-1 شریعتی و ماهیت پویای انسان ................................................................................................ 39

    2-8-2 انسان جمعی از خدا و خاک ...................................................................................................... 42

    2-8-3 مقایسه‌ی دیدگاه اومانیسم غربی و اومانیسم شریعتی................................................ 44

    2-8-4 کاربرد اندیشه‌ی شریعتی در جامعه‌ی امروز ........................................................................ 45

    2-9 اومانیسم‌ها و پیامبران و اولیای الهی ....................................................................................... 47

    2-10 اومانیست ها چگونه وارد مباحث دینی می‌شدند ............................................................... 47

    2-11 نظر اسلام درباره تفکر اومانیست ........................................................................................... 48

    2-12 اومانیسم در اسلام با اومانیسم غربی چه تفاوت‌هایی دارد ........................................... 51

    2-13 اومانیسم در ایران .......................................................................................................................... 51

    فصل سوم : اومانیسم در دیدگاه جامعه شناختی

    3-1 نظریه آگوست کنت و اومانیسم ............................................................................................... 56

    3-2 به فردیت رسیدن انسان تحت چه عواملی باعث رشد و تقویت انسان می‌شود ........... 57

    3-3 نگاه انسان به خود در غرب ( جامعه جدید ) و در قرون وسطی .......................................... 59

     فصل چهارم : اومانیسم در فلسفه

    4-1 معنای فلسفی اومانیسم ............................................................................................................. 61

    ب

     

    4-2 جریان نقد اومانیسم ....................................................................................................................... 63

     4-3 اومانیسم مکتب است یا گرایش .............................................................................................. 64

    4-4 انسانگرایی و اومانیسم در مارکسیسم و پراگماتیسم واگزیستانسیالیسم ......... 65

    4-5 آیا می‌توان اومانیسم را یک مکتب فلسفی فرض کرد ........................................................ 66

    4-6 اومانیسم در قرن 19-20 و نظریه نیچه .................................................................................... 67

    4-7 تحلیل انسان به خرد در غرب و فلسفه کانت............................................................................ 68

    4-8 دیدگاه سقراط ، افلاطون و ارسطو نسبت به انسان .......................................................... 69

    4-9 اساس و اندیشه مارکس و بیگانگی از دیدگاه مارکس ....................................................... 70

    4-10 مروری بر زندگی و اندیشه‌ هگل ................................................................................................ 74

    4-11 هگل و نظریه‌ی تجلی روح و کتاب پدیدار شناسی ............................................................... 77

    4-11-1 پدیدار چیست ............................................................................................................................. 78

    4-11-2 پدیدار شناسی هوسرل ........................................................................................................... 79

    4-11-3 پدیدار شناسی براساس فلسفه‌ی هایدگر ....................................................................... 80

    4-11-4 پدیدار شناسی براساس تعریف هگل ................................................................................ 81

    4-11-5 هگل و نظریه‌ی او در تجلی روح و تعالی شعور در کتاب پدیدار شناسی................... 82

    4-11-6 هگل و رابطه‌ی بین جسم و چهره فرد با خصایص و ویژگیهای روح ......................... 84

    4-11-7 هگل و تحلیل و برررسی عقل در حوزه‌ی فلسفه پدیدار شناسی ............................... 85

    4-12 نگاهی به نامه‌هایدگر در باب اومانیسم ................................................................................ 86

    ج

     

    4-12-1 نظریه هایدگر درباره سرچشمه اومانیسم ...................................................................... 89

    4-12-2 نظریه هایدگر درباره‌ی نسبت بین متافیزیک و اومانیسم ............................................. 90

    4-12-3 تفکر آینده در فلسفه‌ هایدگر .............................................................................................. 91

    فصل پنجم : اومانیسم در دیدگاه روانشناختی

    5-1 رفتار انسان منتج و متاثر از افکار اوست ................................................................................ 93..............

    5-2 نظریه‌ی کارل یونگ .......................................................................................................................... 94

    5-3 نظریه‌ی آلفرد آدلر ............................................................................................................................. 97

    5-4 نهضت انسان گرا از دید انجمن روانشناسان انسان گرای آمریکا ..................................... 98

    5-5 شرح حال و بررسی عوامل موثر در اندیشه‌ی کارل راجرز .................................................... 99

    5-5-1 عقاید عمده‌ی راجرز .................................................................................................................. 100

    5-6 شرح حال و بررسی عوامل موثر در اندیشه‌ی ابراهام مزلو ............................................... 103

    5-6-1 عقاید عمده‌ی مزلو ................................................................................................................... 104

    5-7 هدف از فکر کردن چیست .......................................................................................................... 107

    5-8 فروید فیلسوف بود یا روانشناس ............................................................................................... 107

    5-9 برداشت فروید از ماهیت انسان ................................................................................................. 108

    5-10 بیگانگی و توهم از دیدگاه فروید ........................................................................................... 111

    5-11 ضمیر ناخودآگاه فروید................................................................................................................ 116

    5-11-1 احساسات ناخودآگاه ............................................................................................................ 117

    د

     

     5-12 پیش درآمدی بر خود شیفتگی ................................................................................................ 122

    نتیجه گیری .............................................................................................................................................. 131

    گزارش کار عملی ................................................................................................................................... 132

    ه

    فهرست منابع 


    منبع:

     

    اشتاین ، جیسون ، اومانیسم در سروده‌های دانته و میلتون ؛ مترجم : سروش رزمی ، شرق ، 1384 .

    بهشتی ، احمد ، اسلام و اومانیسم ؛ کیهان 1384.

    بیات ، عبدالرسول و دیگران ، فرهنگ واژه‌ها ؛ قم ، موسسه اندیشه و فرهنگ دین ، 1381 .

    پارسا ، کی آرش ،‌اومانیسم اسلامی ؛ نافه ، 1380.

    پاینده ، حسین ، پیش درآمدی بر خود شیفتگی ؛ ارغنون ، 21 .

    تحصیلی ، علی ، برداشت فروید از ماهیت انسان ؛ شرق ، 1383 .

    خرم دره ، احساسن ،‌بیگانگی از دیدگاه مارکس و فروید؛‌ انتخاب 1381.

    دانشپور ، عبدالحسین ، اومانیسم و انسان شناسی در اسلام ؛ گفتگو با حجت الاسلام دکتر خسرو پناهی ؛ خراسان 1381 .

    دکتر شکرکن ، حسین ودیگران ، مکتب‌های روانشناسی و نقد آن ؛ نشر مهر ، چاپ دوم ، پاییز 1377.

    دولت آبادی ، علیرضا ، سایه‌ی خدایان ؛ فردوس ، چاپ اول ، 1375 .

    دیویس ، تونی ، اومانیسم ؛ مترجم : عباس مخبر ، نشر مرکز ،‌ 1380.

    زرشناس ، شهریار ، مبانی نظری غرب مدرن؛ نشر کتاب صبح ، 1381 .

    سلیمانی ، معصومه ، تبار شناسی اومانیسم ، منبع اینترنت

    www.eresaneh.com/persial.pl

    صانع پور ، مریم ، نقدی بر مبنای معرفت شناسی اومانیستی ؛ موسسه فرهنگ دانش و اندیشه‌های معاصر ، 1378.

    غروی ، محسن ،‌اومانیسم غربی و فرهنگ ولایت ؛ رسالت ، 1384 .

    فخری ، لیدا ، تجلی روح در تعالی شعور ؛ ایران ، 1381 .

    فخری ، لیدا ، مروری بر زندگی هگل ؛ همبستگی ، 1384.

    قنبری ، آیت ، نقدی بر اومانیسم و لیبرالیسم ؛ قم ، فراز اندیشه ، 1383 .

     مهدیخانی ، لطف اله ، اومایسم در فلسفه هایدگر ؛ توسعه ، 1382.

    نیاسما کوش ، علی غلام حسین ، اومانیسم و رنسانس ؛ مردم سالاری ، 1383.

    وقفی پور ، شهریار ، ضمیر ناخودآگاه فروید ؛ ارغنون ، 21 .

     

    فهرست منابع انگلیسی :

    Freud, Sigmund . " On Narcissism: An Information."1914. On Metapsychology. Ed. Agnela Richards. The Penguin Freud Library .vol.11.London :Penguln,1991.

    Sigmun Freud, "The Unconscious"(1915), On Metapsychology, Ed. James Strarchey.The penguin Frued Library , vol11, London : penguin , 1991.

فلسفه: فلسفه و تعریف آن: به اختصار باید گفت که فلسفه فعالیتی است که فیلسوف انجام می دهد. پس اگر بتوانیم آن چه را که فلاسفه انجام می دهند بررسی و روشن سازیم، می توانیم تا حد زیادی پی به ماهیت فلسفه ببریم. بعضی از فلاسفه، فلسفه را به عنوان رشته یا شعبه ای از معارف و دانش های بشری فرض کرده اند اما دسته ای دیگر این جنبه را انکار کرده بر آنند که مسائلی که از دیرباز مورد بحث فیلسوفان ...

معماري مدرن مباني معماري مدرن، که سبکي غالب و جهانگير در سده بيستم ميلادي بوده، ريشه در تحولاتي که خاستگاه آن شهر فلورانس در شمال ايتاليا در حدود چهارصدسال پيش از ظهور معماري مدرن بوده است. بررسي معماري مدرن بدون توجه به زمينه هاي فکري و اجتماعي

مقدمه: فرهنگ ، مانترین وجه زندگی بشر توصیف شده است. در تعریف این منشور چندوجهی، دیدگاههای گوناگون متفکران و اندیشندان، دست یابی به یک فصلمشترک را دشوار می سازد. اما در تعریفی نسبتاً عام فرهنگ را می توان مجموعه ای از معارف، اعتقادات، اخلاق و آداب و رسوم و نیز جهت گیری هایی برشمرد که در ابعاد مختلف، مسائل عمده ی هستی و حیات رابرای بشر وجوامع بشری معنا و مفهوم می بخشند. فرهنگ را ...

واژه اومانیسم(2) (‌humanism‌) یا انسان‌ گرایی در مباحث فکری و معرفتی فراوان به گوش ما خورده است. همچنین خاستگاه این واژه را همواره با غرب مرتبط دانسته و آن را دلیل جدایی غرب از دیانت می‌دانیم. به راستی غرب چگونه این واژه را ملاک خود قرار داد و بدان دست یازید‌؟ غرب، همواره در طول تاریخ در جریان بازسازی و قدرت بخشیدن به خود همواره خود را از سایر ملل و تمدن‌ها به ویژه شرق مستثنا ...

پیشگفتار عصر جدید در آغاز قرن چهاردهم میلادی، عصر میانی یا قرون وسطی که از زمان سقوط روم حدود هزار سال طول کشیده بود، رو به پایان بود و رنسانس، یکی از بزرگترین جنبش‎های فرهنگی تاریخ، به تدریج جایگزینش می‎شد. رنسانس در سال‎های 1300 از ایتالیا آغاز شد و در عرض سه قرن در سراسر اروپا انتشار یافت. به ن درت در دوره‎ای چنین کوتاه ازنظر تاریخی، رخدادهای متعددی به وقوع می‎پیوندد، حال آن ...

پيشگفتار ... به کجاي اين شب تيره بياويزم - «قبا» ي ژنده خود را؟ «نيما» به نظر مي رسد که يک بحث اقتصادي را نمي توان با پيشگفتاري فلسفي يا اجتماعي آغاز کرد. اما شايد يکي از هديه هاي ارزشمند پسامدرنيزم به انسان امروز شکستن مر

شاید نظریه ‌پردازان غربی و تئوریسینهای لیبرالیس گمان نمی‌بردند که ایدئولوژی آنها نیز مانند مارکسیسم به این زودی موزه ‌ای و کتابخانه‌ای شود. ایدئولوژی جهان سرمای ه‌داری گمان می‌کرد که با استواری بر پایه‌های اومانیسم، سکولاریسم و مدرنیسم می‌تواند سلطنت بی‌گزند و پایداری بر جوامع بشری پیدا کند. اما این خام‌اندیشی بر اثر غفلت از شناخت درست در مورد انسان، آفرینش، و خدا بوجود آمد و به ...

پیشگفتار عصر جدید در آغاز قرن چهاردهم میلادی، عصر میانی یا قرون وسطی که از زمان سقوط روم حدود هزار سال طول کشیده بود، رو به پایان بود و رنسانس، یکی از بزرگترین جنبش‎های فرهنگی تاریخ، به تدریج جایگزینش می‎شد. رنسانس در سال‎های 1300 از ایتالیا آغاز شد و در عرض سه قرن در سراسر اروپا انتشار یافت. به ن درت در دوره‎ای چنین کوتاه ازنظر تاریخی، رخدادهای متعددی به وقوع می‎پیوندد، حال آن ...

حضرت آيت الله خامنه اي نياز شديد کشور به تفکر و انديشه ورزي در مقولات زيربنايي را از اهداف و علل اصلي برگزاري نشستهاي راهبردي خواندند و افزودند: ملت ايران که مثل رودخانه اي خروشان در حال پيشرفت است،‌ به فکر و انديشه و فعال شدن انديشه ها در مقولات مب

حضرت آیت الله خامنه ای نیاز شدید کشور به تفکر و اندیشه ورزی در مقولات زیربنایی را از اهداف و علل اصلی برگزاری نشستهای راهبردی خواندند و افزودند: ملت ایران که مثل رودخانه ای خروشان در حال پیشرفت است،‌ به فکر و اندیشه و فعال شدن اندیشه ها در مقولات مبنایی و اساسی، نیاز مبرمی دارد. حضرت آیت الله خامنه ای اهمیت ارتباط مستقیم با نخبگان و زمینه سازی برای دست یابی به پاسخ سؤالات مهم در ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول