دانلود تحقیق ویژگی های دین اسلام

Word 125 KB 8540 14
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۷,۱۵۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۵,۰۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه :

    قرآن کریم که دین خدا را از آدم تا خاتم یک جریان پیوسته معرفى مى کند نه چند تا، یک نام روى آن مى گذارد و آن «اسلام » است.البته مقصود این نیست که در همه دوره ها دین خدا با این نام خوانده مى شده است و با این نام در میان مردم معروف بوده است، بلکه مقصود این است که حقیقت دین داراى ماهیتى است که بهترین معرف آن لفظ اسلام است، و این است که مى گوید: ان الدین عند الله الاسلام (آل عمران/19) . دین در نزد خدا اسلام است. یا مى گوید:« ما کان ابراهیم یهودیا و لا نصرانیا و لکن کان حنیفا مسلما» (آل عمران/67) ابراهیم نه یهودى و نه نصرانى بلکه حق جو و مسلم بود. قرآن کریم هرگز کلمه دین را به صورت جمع (ادیان) نیاورده است. دین در قرآن همواره مفرد است، زیرا آن چیزی که وجود داشته و دارد دین است نه دینها. بعلاوه، قرآن تصریح می کند که دین مقتضای فطرت و ندای طبیعت روحانی بشر است. «فاقم وجهک للدین حنیفا فطره الله التی فطر الناس علیها»(روم/30)؛ حق جویانه چهره خویش را به سوی دین، همان فطرت خدا که مردم را بر آن آفریده، ثابت نگهدار. مگر بشر چند گونه فطرت و سرشت و طبیعت می تواند داشته باشد؟! اینکه دین از اول تا آخر جهان یکی است و وابستگی با فطرت و سرشت بشر دارد - که آن نیز بیش از یکی نمی تواند باشد - رازی بزرگ و فلسفه ای شکوهمند در دل خود دارد و تصور خاصی درباره فلسفه تکامل به ما می دهد.

    ویژگیهای دین جهانی اسلام و تفاوت آن با سایر ادیان:

    لماى دین شناسى و نویسندگان تواریخ مذاهب معمولا تحت عنوان «ادیان » بحث مى کنند، مثلا مى گویند دین ابراهیم، دین یهود، دین مسیح و دین اسلام، هر یک از پیامبران صاحب شریعت را آورنده یک دین مى دانند.اصطلاح شایع میان مردم نیز همین است. ولى قرآن اصطلاح و طرز بیان ویژه اى دارد که از بینش خاص قرآنى سرچشمه مى گیرد.از نظر قرآن دین خدا از آدم تا خاتم یکى است.همه پیامبران اعم از پیامبران صاحب شریعت و پیامبران غیر صاحب شریعت به یک مکتب دعوت مى کرده اند. اصول مکتب انبیاء که دین نامیده مى شود یکى بوده است.تفاوت شرایع آسمانى یکى در یک سلسله مسائل فرعى و شاخه اى بوده که بر حسب مقتضیات زمان و خصوصیات محیط و ویژگیهاى مردمى که دعوت مى شده اند متفاوت مى شده است و همه شکلهاى متفاوت و اندامهاى مختلف یک حقیقت و به سوى یک هدف و مقصود بوده است، و دیگر در سطح تعلیمات بوده که پیامبران بعدى به موازات تکامل بشر، در سطح بالاترى تعلیمات خویش را که همه در یک زمینه بوده القاء کرده اند.

    مثلا میان تعلیمات و معارف اسلام در مورد مبدا و معاد و جهان، و معارف پیامبران پیشین از نظر سطح مسائل، تفاوت از زمین تا آسمان است، و به تعبیر دیگر، بشر در تعلیمات انبیاء مانند یک دانش آموز بوده که او را از کلاس اول تا آخرین کلاس بالا برده اند.این، تکامل دین است نه اختلاف ادیان.قرآن هرگز کلمه «دین » را به صورت جمع(ادیان) نیاورده است.از نظر قرآن آنچه وجود داشته است دین بوده نه ادیان.یک تفاوت پیامبران با نوابغ و فلاسفه بزرگ این است که فلاسفه هر کدام مکتب مخصوص به خود داشته اند، از این رو همیشه در جهان «فلسفه ها» وجود داشته نه «فلسفه » ، ولى پیامبران الهى همیشه مؤید و مصدق یکدیگر بوده اند و یکدیگر را نفى نکرده اند.هر کدام از پیامبران اگر در محیط و زمان پیامبر دیگر مى بود مانند او قانون و دستور العمل مى آورد.

    قرآن تصریح مى کند که پیامبران یک رشته واحدى را تشکیل مى دهند و پیامبران پیشین مبشر پیامبران پسین بوده اند و پسینیان مؤید و مصدق پیشینیان بوده اند، و هم تصریح مى کند که از همه پیامبران بر این مطلب که مبشر و مؤید یکدیگر باشند پیمان اکید و شدید گرفته شده است، مى گوید: یاد کن هنگامى را که خداوند از همه پیامبران پیمان گرفت که آنگاه که به شما کتاب و حکمت دادم و سپس فرستاده اى آمد که آنچه را با شماست تصدیق مى کند، به او ایمان آورید و او را یارى نمایید.خداوند گفت: آیا اقرار و اعتراف کردید و این بار را به دوش گرفتید؟همه گفتند: اقرار کردیم.خداوند گفت: پس همه گواه باشید، من نیز از گواهانم .«و اذ اخذ الله میثاق النبیین لما آتیتکم من کتاب و حکمه ثم جائکم رسول مصدق لما معکم لتؤمنن به و لتنصرنه قال ااقررتم و اخذتم على ذلکم اصرى، قالوا اقررنا، قال فاشهدوا و انا معکم من الشاهدین»

     

     (آل عمران/81).[1]

     

     قرآن کریم که دین خدا را از آدم تا خاتم یک جریان پیوسته معرفى مى کند نه چند تا، یک نام روى آن مى گذارد و آن «اسلام » است.البته مقصود این نیست که در همه دوره ها دین خدا با این نام خوانده مى شده است و با این نام در میان مردم معروف بوده است، بلکه مقصود این است که حقیقت دین داراى ماهیتى است که بهترین معرف آن لفظ اسلام است، و این است که مى گوید: ان الدین عند الله الاسلام (آل عمران/19) . دین در نزد خدا اسلام است. یا مى گوید:« ما کان ابراهیم یهودیا و لا نصرانیا و لکن کان حنیفا مسلما» (آل عمران/67) ابراهیم نه یهودى و نه نصرانى بلکه حق جو و مسلم بود. قرآن کریم هرگز کلمه دین را به صورت جمع (ادیان) نیاورده است. دین در قرآن همواره مفرد است، زیرا آن چیزی که وجود داشته و دارد دین است نه دینها. بعلاوه، قرآن تصریح می کند که دین مقتضای فطرت و ندای طبیعت روحانی بشر است. «فاقم وجهک للدین حنیفا فطره الله التی فطر الناس علیها»(روم/30)؛ حق جویانه چهره خویش را به سوی دین، همان فطرت خدا که مردم را بر آن آفریده، ثابت نگهدار. مگر بشر چند گونه فطرت و سرشت و طبیعت می تواند داشته باشد؟! اینکه دین از اول تا آخر جهان یکی است و وابستگی با فطرت و سرشت بشر دارد - که آن نیز بیش از یکی نمی تواند باشد - رازی بزرگ و فلسفه ای شکوهمند در دل خود دارد و تصور خاصی درباره فلسفه تکامل به ما می دهد.

    دین حق در هر زمانی یکی بیش نیست و بر همه کس لازم است از آن پیروی کند . این اندیشه که میان برخی از مدعیان روشنفکری ، اخیرا رایج شده است که می گویند همه ادیان آسمانی از لحاظ اعتبار در همه وقت یکسانند اندیشه نادرستی است . البته صحیح است که میان پیامبران خدا اختلاف و نزاعی وجود ندارد . پیامبران خدا همگی به سوی یک هدف و یک خدا دعوت می کنند . آنان نیامده اند که در میان بشر فرقه ها و گروههای متناقضی بوجود آورند . ولی این سخن به این معنی نیست که در هر زمانی چندین دین حق وجود دارد و طبعا انسان می تواند در هر زمانی هر دینی را که می خواهد بپذیرد ، بر عکس ، معنای این سخن این است که انسان باید همه پیامبران را قبول داشته باشد و بداند که پیامبران سابق مبشر پیامبران لاحق خصوصا خاتم و افضلشان بوده اند و پیامبران لاحق مصدق پیامبران سابق بوده اند ، پس لازمه ایمان به همه پیامبران این است که در هر زمانی تسلیم شریعت همان پیامبری باشیم که دوره او است و قهرا لازم است در دوره ختمیه به آخرین دستورهایی که از جانب خدا به وسیله آخرین پیامبر رسیده است عمل کنیم و این ، لازمه اسلام ، یعنی تسلیم شدن به خدا و پذیرفتن رسالتهای فرستادگان او است .

    برخی عقیده دارند که انسان به دین خاصی ملزم نیست ، هر دین از ادیان را داشته باشد کافی است .ما این ایده را باطل می دانیم . درست است که در دین ، اکراه و اجباری نیست : " « لا اکراه فی الدین » " ( بقره / . 256 ) ولی این سخن به این معنی نیست که دین خدا در هر زمانی متعدد است و ما حق داریم هر کدام را که بخواهیم انتخاب کنیم . چنین نیست ، در هر زمانی یک دین حق وجود دارد و بس ، هر زمان پیغمبر صاحب شریعتی از طرف خدا آمده مردم موظف بوده اند که از راهنمایی او استفاده کنند و قوانین و احکام خود را چه در عبادات و چه در غیر عبادات از او فرا گیرند تا نوبت به حضرت خاتم الانبیاء رسیده است . در این زمان اگر کسی بخواهد بسوی خدا راهی بجوید باید از دستورات دین او راهنمایی بجوید . قرآن کریم می فرماید : « و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الاخرش من الخاسرین( آل عمران / . 85 ) . " و هر کس غیر از اسلام دینی بجوید هرگز از او پذیرفته نشود و او در جهان دیگر از جمله زیانکاران خواهد بود " . اگر گفته شود که مراد از اسلام ، خصوص دین ما نیست بلکه منظور تسلیم خدا شدن است ، پاسخ این است که البته اسلام همان تسلیم است و دین اسلام همان دین تسلیم است ولی حقیقت تسلیم در هر زمانی شکلی داشته و در این زمان ، شکل آن همان دین گرانمایه ای است که به دست حضرت خاتم الانبیاء ظهور یافته است و قهرا کلمه اسلام بر آن منطبق می گردد و بس . به عبارت دیگر لازمه تسلیم خدا شدن پذیرفتن دستورهای او است و روشن است که همواره به آخرین دستور خدا باید عمل کرد و آخرین دستور خدا همان چیزی است که آخرین رسول او آورده است .

    در دین اسلام، ملیت و قومیت به معنائی که امروز میان مردم مصطلح است، هیچ اعتباری ندارد. زیرا ملاک های مطرح شده در شعار ناسیونالیسم بر عواطف و احساسات قومی و ملی متکی نه بر عقل و منطبق به همین دلیل بیشتر جنبه متقی به خود می گیرد و افراد را تحت عنوان ملیت های مختلف از یکدیگر جدا می کند و روابط خصمانه ای میان آنها به وجود می آورد و حقوق واقعی دیگران نادیده گرفته می شود. اما ناسیونالیسم اگر تنها جنبه مثبت داشته باشد، یعنی موجب همبستگی بیشتر و روابط حسنه بیشتر و احسان و خدمت بیشتر به کسانی که با آنها زندگی مشترک داریم، بشود ضد عقل و منطق نیست و از نظر اسلام مذموم نمی باشد. دین اسلام به همه ملت ها و اقوام مختلف جهان با یک چشم نگاه می کند و از آغاز نیز دعوت اسلامی به ملت و قوم مخصوص اختصاص نداشته است، بلکه این دین می کوشیده است که با وسایل مختلف ریشه ملت پرستی و تفاخرات قومی را از بیخ و بن بر کند.

    این داعیه اسلام بر این دو اصل استوار است که اسلام نه رنگ و بوی خاص یک ملت را دارد و از طرف ملل مسلمان پذیرفته شده با آغوش باز و میل و رغبت مواجه شده است و حتی توانسته است در پرتو وحی الهی عناصر مثبتی که با توحید اسلامی سازگار است. در بطن فرهنگ خود حفظ کرده و از طرفی آن را پربار نموده و از طرف دیگر آن را از گزند و دست برد زمان محفوظ بدارد. زیرا حقایق اسلامی، حقایقی فرازمانی بوده و عناصر مندرج در این حقایق از گزند گذشت ایام در امان می ماند. [2]

     

    [1] -  www.aftab.ir

     

    [2] - سایت اطلاع رسانی تبیان :    www.tebyan.net

  • فهرست:
    مقدمه آ
    ویژگیهای دین جهانی اسلام و تفاوت آن با سایر ادیان 1
    فرامرزی بودن دعوت ادیان دلیلی بر غیرنژادی بودن آن ادیان 8
    تأکیدات پیامبر اکرم بر نفی تعصبات قومی و نژادی 10
    منابع 11


    منبع:

    http://www.tahoorkotob.com

    http://www.enerzhi.com

    http://www.aftab.ir

    http://www.tebyan.net

    www.google.com

     

ويژگيهاي دين جهاني اسلام و تفاوت آن با ساير اديان: لماى دين شناسى و نويسندگان تواريخ مذاهب معمولا تحت عنوان «اديان » بحث مى کنند، مثلا مى گويند دين ابراهيم، دين يهود، دين مسيح و دين اسلام، هر يک از پيامبران صاحب شريعت را آورنده يک دين مى دانند.

ويژگيهاي دين جهاني اسلام و تفاوت آن با ساير اديان لماى دين شناسى و نويسندگان تواريخ مذاهب معمولا تحت عنوان «اديان » بحث مى کنند، مثلا مى گويند دين ابراهيم، دين يهود، دين مسيح و دين اسلام، هر يک از پيامبران صاحب شريعت را آورنده يک دين مى دانند.ا

استاد مصباح یزدى تعبیر "مدیریت اسلامى" حاکى از این است که مدیریت مى تواند داراى دو وصف "اسلامى" و "غیراسلامى" باشد، و از اینروى این سؤال، مطرح مى شود: چه ارتباطى بین مدیریت به عنوان یک علم و بین اسلام به عنوان یک دین، وجود دارد؟ این پرسش در واقع یکى از جزئیات پرسش عامتر و کلى ترى است و آن این است: علوم و فنون مختلف، بویژه علوم انسانى، چه ارتباطى با ادیان خصوصاً دین اسلام دارند؟ ...

اشاره : مساله فهم متون دینى و شیوه‏ ها و معیارهاى آن از جمله مسائلى است که توجه بسیارى از متفکران را در عصر حاضر به خود مشغول داشته است. برخى بر این باورند که فهم این متون بیرون از توان بشر است، برخى نیز با رد این نظر، بر آنند که با توجه به فلسفه نزول این متون - یعنى، هدایت‏بشر - محال است که آن‏ها را از حوزه فهم انسان خارج بدانیم. فهم متون دینى چه شروطى دارد؟ روش‏ها و معیارهاى ...

اسلام دین محبت و مسلمان نماد مهرورزی مهر و محبّت مایه و سرمایه‏اى است که جایگاهش ، قلبى که در معارف الهیه از آن تعبیر به بیت اللّه‏ و حرم اللّه‏ و عرش اللّه‏ شده است ، قلبى که همه ارزش انسان به اعتبار محتویات مثبت و نورانى آن است ، قلبى که افق طلوع ایمان و یقین و عشق به حق و مهرورزى نسبت به خلق خداست ، قلبى که صاحبش از آن مراقبت و مواظبت نموده و از این که جایگاه رذایل شود حفظش ...

مدت زیادی از آغاز سالی که عنوان زیبای «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» را بر خود گرفته نمی گذرد. نام با شکوهی که در میان جهانیان بانگی رسا برداشت و اعلان نمود که: چرا جنگ؟ چرا جدایی؟ چرا تفرقه؟ چرا تشتت؟ آیا نمی توان همدل بود؟ آیا نمی توان متحد شد؟ آیا نمی توان در صلح زندگی کرد؟ اگر چه انسان ها مختلفند لیکن انسانیت آنها ماهیتی است واحد، پس باید به سراغ نکته ای رفت که انسانیت انسان ها ...

بهجت و انبساط اوّلین اثر ایمان مذهبى، از نظر بهجت زایى و انبساط آفرینى، «خوشبینى» است; خوشبینى به جهان و خلقت و هستى. ایمان مذهبى از آن جهت که تلقّى انسان را نسبت به جهانْ شکل خاص مى دهد، به این نحو که آفرینش را هدفدار و هدف را خیر و تکامل و سعادت معرّفى مى کند. طبعاً دید انسان را نسبت به نظام کلّى هستى و قوانین حاکم بر آن خوشبینانه مى سازد. حالت فرد با ایمان در کشور هستى، مانند ...

دين فرهنگ و تمدن اسلامى ساده ترين شيوه برخورد با يک واقعيت ناديده انگاشتن آن است و تلاش براى شناخت و پذيرش آن نشانه رشد و خردمندى. دين فرهنگ و تمدّن وجوه و زواياى گوناگون از بود و هست زيست بشرند و هندسه زندگى انسان از آغاز تا کنون بلکه تا پايان را

- لا الا ا. . . ، محمد رسول ا. . . 2- اعتقاد به قرآن، خطاب به رسول گرامی اسلام و معجره ایشان و تمسک به آن شرط وارستگی است. 3- اعتقاد به فرشتگان: فرشتگان برای بخشش افراد نزد خداوند وساطت می‌نمایند (سوره مؤمن آیات 9-7، سوره شوری آیه 3) هشت فرشته حاملان عرش الهی می‌باشند (سوره حاقه آیه 17) نوزده فرشته نگهبان دوزخ هستند (سوره مدثر آیه 30) جبرئیل فرشته اعظم خدواند است. (سوره بقره آیه ...

واژه تاریخ و تعریف آن واژه «تاریخ» ( History ) از زبان یونانى گرفته شده و هرودوت (هرودوتوس Herodotus ) مُبدع و «پدر تاریخ» شناخته شده است. تاریخ، از نظر هرودوت، به معناى مطالعه و یا بررسى روزگاران گذشته است. البته چیستى تاریخ از پرسش هایى است که تاکنون پاسخى جامع، دقیق و مورد اتفاق نداشته، همه تعریف هاى آن با ایراد یا انتقادهایى رو به رو بوده است; زیرا گروهى معناى تاریخ را بس ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول