دانلود مقاله تعلیم و تربیت از نظر نهج البلاغه

Word 75 KB 8774 26
مشخص نشده مشخص نشده روانپزشکی - روانشناسی - علوم تربیتی
قیمت قدیم:۱۰,۱۵۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۷,۵۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه:

    الحمدلله رب العالمین وصلی‏الله علی سیدنا وحبیب قلوبنا وطبیب نفوسنامحمدصلی الله علیه وآله وآله الطاهرین ولاسیما بقیه الله فی‏الارضین واللعنه علی اعدائهم اجمعین الی‏یوم الدین.

    قال الله عزوجل: لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته‏ویزکیهم ویعلمهم الکتاب والحکمه وان کانوا من قبل لفی ضلال مبین[1];

    خدا بر اهل ایمان منت گذاشت که رسولی از خود آنها در میان آنان برانگیخت که بر آنهاآیات خدا را تلاوت کند و نفوس آنان را از هر نقص و آلایش پاک گرداند و به آنان احکام شریعت وحقایق حکمت‏بیاموزد، هر چند که قبل از آن در گمراهی آشکاری بودند.

    موضوع تعلیم و تربیت «انسان‏» است و طراحی نظام صحیح و جامعی برای تعلیم وتربیت انسان، تنها از ناحیه وحی ممکن خواهد بود. قرآن کتاب انسان سازی و علی‏علیه السلام‏ترجمان و مبین قرآن است. [2]

    چه کسی غیر از آن حضرت می‏تواند مفسر کتاب خدا باشد؟ همو که اعلم به وحی وسنت و سیره نبوی و اسبق به ایمان و اقرب به پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله است. [3]

    در قسمتی از خطبه قاصعه در معرفی خود می‏فرماید:

    من در دوران نوجوانی، بزرگان و شجاعان عرب را به خاک افکندم و شاخه‏های بلند درخت‏قبیله ربیعه و مضر را درهم شکستم; شما به خوبی موقعیت مرا از نظر خویشاوندی و قرابت ومنزلت و مقام ویژه نسبت‏به رسول خدا می‏دانید: او مرا در دامن خویش پرورش داد; من کودک بودم،او همچون فرزندش مرا در آغوش خویش می‏فشرد و در استراحتگاه مخصوصش جای می‏داد،بدنش به بدنم می‏چسبید و بوی پاکیزه او را استشمام می‏کردم; غذا را می‏جوید و در دهانم‏می‏گذاشت. هرگز دروغی در گفتارم نیافت و اشتباهی در کردارم پیدا ننمود ... .

    من همچون سایه‏ای به دنبال آن حضرت حرکت می‏کردم و او هر روز نکته تازه‏ای‏از اخلاق نیک برای من آشکار می‏ساخت و مرا فرمان می‏داد که به او اقتدا کنم. مدتی از سال،مجاور کوه حرا می‏شد، تنها من او را مشاهده می‏کردم و کسی جز من او را نمی‏دید. در آن روزغیر از خانه رسول خدا، خانه‏ای که اسلام در آن راه یافته باشد وجود نداشت. تنها خانه‏آن حضرت بود که او و خدیجه و من نفر سوم آنها اسلام را پذیرفته بودیم. من نور وحی و رسالت رامی‏دیدم و نسیم نبوت را استشمام می‏کردم. به هنگام نزول وحی بر رسول خدا، صدای ناله‏ای‏را شنیدم; از آن حضرت پرسیدم: این ناله چیست؟ فرمود: این شیطان است که از پرستش خویش‏مایوس گردیده; تو آنچه را که من می‏شنوم می‏شنوی و آنچه را می‏بینم می‏بینی، تنها فرق میان‏من و تو این است که تو پیغمبر نیستی، بلکه وزیر منی و بر طریق و جاده خیر قرار داری; من همواره‏با او بودم ... [4]

    در جای دیگر می‏فرماید:

    یا کمیل ان رسول الله‏صلی الله علیه وآله ادبه الله وهو ادبنی وانا اؤدب المؤمنین و اورث ادب المکرمین; [5]

    ای کمیل! پیغمبر اکرم‏صلی الله علیه وآله را خدا تربیت کرد و آن حضرت مرا تربیت نمود و من نیز اهل ایمان‏را تربیت نموده و آداب پسندیده را به آنها یاد می‏دهم.

    پس در وادی حیرت و سرگردانی انسانها بین مذاهب و مکاتب گوناگون، گوش جان به‏فرمان مطاع مبارکش می‏سپاریم که فرمود:

    فاستمعوا من ربانیکم واحضروه قلوبکم واستیقظوا ان هتف بکم; [6]

    به سخن مرد خدا و مربی الهی خویش گوش فرا دهید و دل‏های خود را در پیشگاه او حاضرسازید و هنگامی که به خاطر احساس خطر فریاد می‏کشد، بیدار شوید.

    برای بررسی صحیح و مفید مبحث «تعلیم و تربیت‏»، از دریای بیکران معارف الهی‏نهج‏البلاغه بهره‏مند خواهیم گشت و گرچه غور در این بحر عظیم و استخراج مرواریدهای‏درخشان آن غواص ماهری را باید، لکن:

    آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید

    ما در این نوشتار، «تعلیم و تربیت‏» در نهج‏البلاغه را در دو بخش و هر دو بخش را در دوفصل مورد بررسی قرار داده‏ایم. امید است مقبول درگاه خدای تعالی و مورد استفاده‏خوانندگان گرامی قرار گیرد. [7]

    پی‏نوشتها:

    1) آل عمران (3) آیه 164.

    2) نهج‏البلاغه، خطبه 125: «هذاالقرآن انما هو خط مستور بین‏الدفتین لاینطق بلسان ولابد له من ترجمان.»

    3) یکی از فضایل امیرالمؤمنین‏علیه السلام حدیث اشباه است که مورد اتفاق فریقین می‏باشد. علامه امینی در جلد سوم الغدیر، صفحه 355 تحت عنوان «حدیث الاشباه‏» می‏نویسد:

    «هذا الحدیث الذی رواه الحموی فی معجمه نقلا عن تاریخ ابن بشران قد اصفق علی روایته الفریقان غیر ان له الفاظا مختلفه و الیک نصوصها: اخرج امام الحنابله احمد عن عبدالرزاق باسناده المذکور بلفظ: من اراد ان ینظر الی آدم فی علمه و الی نوح فی فهمه و الی ابراهیم فی خلقه و الی موسی فی مناجاته و الی عیسی فی سنته و الی محمد فی تمامه وکماله فلینظر الی هذا الرجل المقبل فتطاول الناس فاذا هم بعلی بن ابی طالب کانما ینقلع من صبب و ینحط من جبل. اخرج ابوبکر احمد بن الحسین البیهقی ... .»

    4) برای مطالعه ادله برتری علی‏علیه السلام بر سایر صحابه، رجوع کنید به یوسف‏بن مطهر حلی، کشف‏المراد فی تجرید الاعتقاد، المساله السابعه فی ان علیاعلیه السلام افضل‏الصحابه .

    5) نهج‏البلاغه، خطبه 192.

    6) بحارالانوار، ج‏77، ص‏268.

    7) نهج‏البلاغه، خطبه 108.

    8) شایان ذکر است که شماره خطب و رسائل و حکم بر طبق نهج‏البلاغه «صبحی صالح‏» و «المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه‏» محمد دشتی و کاظم محمدی‏می‏باشد.

    9) مثنوی معنوی.

    10) بقره (2) آیه 127.

     

     

     

     

     

    بخش اول: تعلیم و تعلم

    ارزش علم

    1. فضیلت علم

    2. ترغیب و تشویق به فراگیری دانش

    3. نکوهش جهل و نادانی

     

    1. فضیلت علم

    علم، میراثی گرانبها

    قال‏علیه السلام: العلم وراثه کریمه والآداب حلل مجدده والفکر مرآه صافیه ; (1)

    دانش، میراثی گرانبها و آداب، زینتی دایمی و فکر، آیینه‏ای است صاف و شفاف.

    در این حکمت استعاراتی به کار رفته است:

    1. از «علم‏» تعبیر به «میراث‏» شده، به این مناسبت که همان‏گونه که فرزند، مال وثروت را از پدر به ارث می‏برد، هر عالمی هم علم و دانش را از استادش به ارث برده.از آن‏جا که در میراث دانش خصوصیتی است که در میراث مال وجود ندارد، میراث‏علم به کرامت و ارزشمند بودن توصیف شده: «وراثه کریمه ‏». منشا این خصوصیت،بقای علم و فنای مال و ثروت است. مالی را که فرزند از پدر به ارث می‏برد در معرض‏فنا و نابودی است، در حالی‏که علم و دانش باقی و از خطراتی که مال را تهدید می‏کنددر امان است.

    در سایر روایات نیز از علم تعبیر به میراث و از علما تعبیر به ورثه شده است:

    قال امیرالمؤمنین‏علیه السلام: العلم وراثه کریمه والآداب حلل حسان والفکر مرآه صافیه والاعتبارمنذر ناصح وکفی بک ادبا لنفسک ترکک ماکرهته لغیرک; (2)

    دانش، میراثی ارزشمند و آداب، زیوری نیکو و فکر، آیینه‏ای درخشنده و شفاف و حوادث‏عبرت‏انگیز بیم دهنده و اندرزگوست و برای تادیب خویشتن همین بس که آنچه برای دیگران‏نمی‏پسندی ترک کنی.

    عن ابی عبدالله‏علیه السلام قال: ان العلماء ورثه الانبیاء وذلک ان الانبیاء لم یورثوا درهماولادینارا وانما اورثوا احادیث من احادیثهم فمن اخذ بشی‏ء منها اخذ حظا وافرا فانظروا علمکم‏هذا عمن تاخذونه فان فینا اهل البیت فی کل خلف عدولا ینفون عنه تحریف الغالین وانتحال‏المبطلین وتاویل الجاهلین; (3)

    دانشمندان و علمای دینی وارثان پیامبرانند، زیرا انبیا از خود درهم و دیناری به ارث‏نمی‏گذارند و آنچه از خود باقی می‏گذارند احادیثی است از احادیث آنها، هر که از آن احادیث‏برگیرد، بهره فراوانی برده; پس مواظب باشید دانش خود را از چه کسی می‏گیرید. همانا در بین مااهل بیت در هر دوره جانشینان عادلی هستند که تغییر دادن افراطی‏ها و بدعت‏گذاری خرابکاران وتاویل نادانان را از دین برمی‏دارند.

     

    [1] -) آل عمران (3) آیه 164.

    [2] - نهج‏البلاغه، خطبه 125: «هذاالقرآن انما هو خط مستور بین‏الدفتین لاینطق بلسان ولابد له من ترجمان.»

    [3] -یکی از فضایل امیرالمؤمنین‏علیه السلام حدیث اشباه است که مورد اتفاق فریقین می‏باشد. علامه امینی در جلد سوم الغدیر، صفحه 355 تحت عنوان «حدیث الاشباه‏» می‏نویسد: «هذا الحدیث الذی رواه الحموی فی معجمه نقلا عن تاریخ ابن بشران قد اصفق علی روایته الفریقان غیر ان له الفاظا مختلفه و الیک نصوصها: اخرج امام الحنابله احمد عن عبدالرزاق باسناده المذکور بلفظ: من اراد ان ینظر الی آدم فی علمه و الی نوح فی فهمه و الی ابراهیم فی خلقه و الی موسی فی مناجاته و الی عیسی فی سنته و الی محمد فی تمامه وکماله فلینظر الی هذا الرجل المقبل فتطاول

     

    [4] - برای مطالعه ادله برتری علی‏علیه السلام بر سایر صحابه، رجوع کنید به یوسف‏بن مطهر حلی، کشف‏المراد فی تجرید الاعتقاد، المساله السابعه فی ان علیاعلیه السلام افضل‏الصحابه .

     

    [5] -نهج‏البلاغه، خطبه 192.

    [6] -بحارالانوار، ج‏77، ص‏268.

     

    [7] -نهج‏البلاغه، خطبه 108.

     

  • فهرست:

     مقدمه........................................................................................................................................2
    تعلیم و تعلم ............................................................................................................................7
    فضیلت علم .............................................................................................................................7
    ارزش علم ...............................................................................................................................14
    تربیت در نهج البلاغه ..............................................................................................................18
    نهج البلاغه یک کتاب تربیتى ...............................................................................................18
    ابعاد اساسى شخصیت على علیه السلام .............................................................................. 19
    بعد شناخت.......................................................................................................................... 20
    بعد جامعیت ..........................................................................................................................20
    بعد وحدت............................................................................................................................21
    نکته‏هاى تربیتى در نهج البلاغه جنبه عقلانى در شخصیّت آدمى ........................................23
    عقل و تفکر در نهج البلاغه .................................................................................................24
    علم و تفکر ..........................................................................................................................27
    تربیت و عادت .....................................................................................................................29
    تنبیه و پاداش ......................................................................................................................30
    تقوا و تربیت .......................................................................................................................31
    نتیجه ...................................................................................................................................34


    منبع:

    www.hawzeh.net

     

توسعه فرهنگي مقدمه: بي شک بالاترين و والاترين عنصري که در موجويت هر جامعه دخالت اساسي دارد فرهنگ ان جاممعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه هويت و موجوديت آن جامعه را تشکيل مي دهد و با ؟ فرهنگ هر چند بعدهاي اقتصادي ، سياسي، صنعتي و نظامي

مقدمه: بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجویت هر جامعه دخالت اساسی دارد فرهنگ ان جاممعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می دهد و با ؟ فرهنگ هر چند بعدهای اقتصادی ، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ ، پوک و میان تهی است. «فرهنگ» کلمه ای بسیار رایج و مورد توجه در تمامی جوامع متمدن بوده است. به طوری که با گسترش اجتماعات و پیچیده شدن ...

تربیت اولیه آن حضرت و قد علمتم موضعى من رسول الله (ص) بالقرابه القریبه و المنزله الخصیصه ،و ضعنى فى حجره و انا ولید،یضمنى الى صدره و یکنفنى فى فراشه... (نهج البلاغه خطبه قاصعه) ابوطالب پدر على علیه السلام در میان قریش بسیار بزرگ و محترم بود،او در تربیت فرزندان خود دقت وافى نموده و آنها را با تقوى و با فضیلت بار میآورد و از کودکى فنون سوارى و کشتى و تیر اندازى را برسم عرب بآنها ...

مقدمه تمام مردم با ایمان اهل بردباری و خویشتن داری و فروتنی و گذشت و حیاء هستند. « الذین یمشون علی الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاماًَ » ‹ هموار و آسان بر روی زمین گام بردارند و آنگاه که نابخردان آنان را به سخن وادارند سلامی گویند.› (فرقان 63) آنان را به: طولانی بودن سکوتشان و پیوستگی و استمرار اندیشیدنشان و آهسته بودن صدایشان و برحذر بودن آنان از بی بندوباری و عذبده ...

تاملی در مفهوم تعلیم و تربیت تعلیم و تربیت یکی از اساسیترین فعالیتهایی است که در طی یک فرایند نسل اول می‌کوشد تا قدرت آگاهی نسل بعد از خود را در همهٔ زمینه‌ها پرورش داده و آنها را برای برخورد با مسائل گوناگون آماده سازد. تعلیم و تربیت یکی از اساسی ترین فعالیتهایی است که در طی یک فرایند نسل اول می‌کوشد تا قدرت آگاهی نسل بعد از خود را در همهٔ زمینه‌ها پرورش داده و آنها را برای ...

مقدمه زندگی از دید خردمند امری است جاری و در حال گذراندن از جاده ی هموار و ناهموار و پرپیچ و خم که عبور از آن نیاز به چشمانی باز ، انتخاب میسر و رعایت ضوابط در کیفیت گذران و عبور دارد بدون داشتن راهنما و روش ، خطر سردرگمی در کمین است . آنچه در این پژوهش و تحقیق ملاحظه می کنید نه نگرش روان شناسانه به مسئله تعلیم و تربیت است و نه دیدگاهای یک عالم به مسائل پرورشی تربیتی . بلکه ...

بحث ما درباره تعلیم و تربیت در اسلام است . تعلیم و تربیت ، بحث‏ ساختن افراد انسانها است . یک مکتب که دارای هدفهای مشخص است و مقررات همه جانبه‏ای دارد و به اصطلاح سیستم حقوقی و سیستم اقتصادی و سیستم سیاسی دارد ، نمی‏تو اند یک سیستم خاص آموزشی نداشته باشد . یعنی‏ مکتبی که می‏خواهد در مردم طرحهای خاص اخلاقی ، اقتصادی و سیاسی را پیاده‏ کند بالاخره اینها را برای انسانها می‏خواهد ، ...

مقدمه زندگی از دید خردمند امری است جاری و در حال گذراندن از جاده ی هموار و ناهموار و پرپیچ و خم که عبور از آن نیاز به چشمانی باز ، انتخاب میسر و رعایت ضوابط در کیفیت گذران و عبور دارد بدون داشتن راهنما و روش ، خطر سردرگمی در کمین است . آنچه در این پژوهش و تحقیق ملاحظه می کنید نه نگرش روان شناسانه به مسئله تعلیم و تربیت است و نه دیدگاهای یک عالم به مسائل پرورشی تربیتی . بلکه ...

از محبت دُردها صافی شود وز محبت دردها شافی شود مقدمه: نقش محبت و مهروروزی در فرآیند تعلیم وتربیت محبت نیاز اساسی و طبیعی انسان بالاخص کودکان است. یکی از عللی که آدمی را از تنهایی گریزان و در جمع سرخوش می‌سازد این است که در تنهایی محبّت‌هایی ندارد و تمایلات آدمی در آن برآورده و ارضا نمی‌شود. محبت مهمترین عامل سلامت روح کودک و عدم آن موجب ناهنجاری‌های روانی است. کمبود محبت مشکلاتی ...

به نظر افلاطون نظمی مابعدالطبیعی و اخلاقی بر جهان حاکم است که فیلسوف باید آن را از طریق تفکر عقلانی کشف کند و هنر فقط هنگامی ارزش حقیقی دارد که این نظم را دقیقا نشان دهد یا به ما کمک کند که در جریان آن قرار گیریم. همچنین افلاطون هنر را در راستای تعلیم وتربیت جوانان ارزشمند می داند، این مقاله درآمدی است به این موضوع. افلاطون اصول ارزیابی هنر را به روشن ترین وجه در کتاب جمهور بیان ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول