دانلود مقاله تفسیر سوره بقره (آیه 5 تا 20)

Word 42 KB 8796 15
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۷,۱۵۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۵,۰۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • آیه 5 :

    أُولَئک عَلى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُولَئک هُمُ الْمُفْلِحُونَ(5)

    ترجمه :

    آنان را خداوند هدایت کرده ، و آنهارستگارانند.

    تفسیر:

    ایمان به رستاخیز آخرین صفتى است که در این سلسله از صفات براى پرهیزگاران بیان شده است آنها به آخرت قطعا ایمان دارند (وبالاخره هم یوقنون ).

    آنها یقین دارند که انسان ، مهمل و عبث و بى هدف آفریده نشده ، آفرینش براى او خط سیرى تعیین کرده است که با مرگ هرگز پایان نمى گیرد، چرا که اگر در همینجا همه چیز ختم مى شد مسلما این همه غوغا براى این چند روز زندگى ، عبث و بیهوده بود.

    او اعتراف دارد که عدالت مطلق پروردگار در انتظار همگان است و چنان نیست که اعمال ما در این جهان ، بى حساب و پاداش باشد.

    این اعتقاد به او آرامش مى بخشد، از فشارهائى که در طریق انجام مسئولیتها بر او وارد مى شود نه تنها رنج نمى برد بلکه از آن استقبال مى کند، همچون کوه در برابر حوادث مى ایستد، در برابر بى عدالتیها تسلیم نمى شود، و مطمئن است کوچکترین عمل نیک و بد پاداش و کیفر دارد، بعد از مرگ به جهانى وسیعتر که خالى از هر گونه ظلم و ستم است انتقال مى یابد و از رحمت وسیع و الطاف پروردگار بزرگ بهره مند مى شود.

    ایمان به آخرت ، یعنى شکافتن دیوار عالم ماده و ورود در محیطى عالیتر و والاتر که این جهان ، مزرعهاى براى آن ، و آموزشگاهى براى آمادگى هر چه بیشتر در برابر آن ، محسوب مى شود، حیات و زندگى این جهان هدف نهائى نیست بلکه جنبه مقدماتى دارد، و دوران سازندگى براى جهان دیگر است .

    زندگى در این جهان همچون زندگى دوران جنینى است که هرگز هدف آفرینش انسان آن نبوده ، بلکه یک دوران تکاملى است براى زندگى دیگرى ، ولى تا این چنین سالم و دور از هر گونه عیب متولد نشود در زندگى بعد از آن خوشبخت و سعادتمند نخواهد بود.

    ایمان به رستاخیز اثر عمیقى در تربیت انسانها دارد، به آنها شهامت و شجاعت مى بخشد، زیرا بر اساس آن ، اوج افتخار در زندگى این جهان ((شهادت )) در راه یک هدف مقدس ‍الهى است که آن محبوبترین اشیاء براى فرد با ایمان و آغازى است براى یک زندگى ابدى و جاودانى .

    ایمان به قیامت انسانرا در برابر گناه کنترل مى کند، و به تعبیر دیگر گناهان ما با ایمان به خدا و آخرت نسبت معکوس دارند، به هر نسبت که ایمان قویتر باشد گناه کمتر است ، در سوره ص آیه 26 مى خوانیم خداوند به داود مى فرماید: و لا تتبع الهوى فیضلک عن سبیل الله ان الذین یضلون عن سبیل الله لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب : ((از هواى نفس پیروى مکن که تو را از مسیر الهى گمراه مى سازد، کسانى که از طریق الهى گمراه شوند عذاب دردناکى دارند، چرا که روز قیامت را فراموش کردند)) آرى این فراموشى روز جزا، سرچشمه انواع طغیانها و ستمها و گناهان است و آنها هم سرچشمه عذاب شدید.

    آخرین آیه مورد بحث ، اشاره اى است به نتیجه و پایان کار مؤ منانى که صفات پنجگانه فوق را در خود جمع کرده اند، مى گوید: ((اینها بر مسیر هدایت پروردگارشان هستند)) (اولئک على هدى من ربهم ).

    و اینها رستگارانند (و اولئک هم المفلحون ).

    در حقیقت هدایت آنها و همچنین رستگاریشان از سوى خدا تضمین شده است و تعبیر ((به من ربهم )) اشاره به همین حقیقت است .

    جالب اینکه مى گوید:((على هدى من ربهم )) اشاره به اینکه هدایت الهى همچون مرکب راهوارى است که آنها بر آن سوارند، و به کمک این مرکب به سوى رستگارى و سعادت پیش مى روند (زیرا میدانیم کلمه ((على )) معمولا در جائى به کار مى رود که مفهوم تسلط و علو و استیلاء را مى رساند).

    ضمنا تعبیر به ((هدى )) (به صورت نکره ) اشاره به عظمت هدایتى است که از ناحیه خداوند شامل حال آنها مى شود، یعنى آنها هدایتى بس عظیم دارند.

    و نیز تعبیر به ((هم المفلحون )) با توجه به آنچه در علم معانى و بیان گفته شده دلیل بر انحصار است ، یعنى تنها راه رستگارى راه این گروه است که با کسب پنج صفت ویژه مشمول هدایت الهى گشته اند.

     

    آیه 6 – 7

    آیه :

    إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سوَاءٌ عَلَیْهِمْ ءَ أَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ(6)

    خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصرِهِمْ غِشوَه ٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ(7)

    ترجمه :

    کسانى که کافر شدند براى آنها تفاوت نمى کند که آنان را (از عذاب خداوند) بترسانى یا نترسانى ، ایمان نخواهند آورد.

    خدا بر دلها و گوشهاى آنان مهر نهاده ، و بر چشمهاى آنها پرده افکنده شده ، و عذاب بزرگى در انتظار آنها است .

    تفسیر:

    گروه دوم ، کافران لجوج و سرسخت .

    این گروه درست در نقطه مقابل متقین و پرهیزگاران قرار دارند و صفات آنها در دو آیه فوق به طور فشرده بیان شده است .

    در نخستین آیه مى گوید آنها که کافر شدند (و در کفر و بى ایمانى سخت و لجوجند) براى آنها تفاوت نمى کند که آنانرا از عذاب الهى بترسانى یا نترسانى

    ایمان نخواهند آورد (ان الذین کفروا سواء علیهم ء انذرتهم ام لم تنذرهم لا یؤ منون ).

    گروه اول از هر نظر با تمام حواس و ادراکات آماده بودند که پس از دریافت حق آن را پذیرا شوند و از آن پیروى کنند.

    ولى این دسته چنان در گمراهى خود سرسختند که هر چند حق براى آنان روشن شود حاضر به پذیرش نیستند، قرآنى که راهنما و هادى متقین بود، براى اینها بکلى بى اثر است ، بگوئى یا نگوئى ، انذار کنى یا نکنى بشارت دهى یا ندهى ، اثر ندارد، اصولا آنها آمادگى روحى براى پیروى از حق و تسلیم شدن در برابر آن را ندارند.

    آیه دوم اشاره به دلیل این تعصب و لجاجت مى کند و مى گوید: آنها چنان در کفر و عناد فرو رفته اند که حس تشخیص را از دست داده اند ((خدا بر دلها و گوشهایشان مهر نهاده و بر چشمهاشان پرده افکنده شده )) (ختم الله على قلوبهم و على سمعهم و على ابصار هم غشاوه ).

    به همین دلیل نتیجه کارشان این شده است که براى آنها عذاب بزرگى است (و لهم عذاب عظیم ).

    به این ترتیب چشمى که پرهیزگاران با آن آیات خدا را مى دیدند، و گوشى که سخنان حق را با آن مى شنیدند، و قلبى که حقایق را بوسیله آن درک مى کردند در اینها از کار افتاده است ، عقل و چشم و گوش دارند، ولى قدرت درک و دید و شنوائى ندارند! چرا که اعمال زشتشان و لجاجت و عنادشان پردهاى شده است در برابر این ابزار شناخت .

    مسلما انسان تا به این مرحله نرسیده باشد قابل هدایت است ، هر چند گمراه باشد، اما به هنگامى که حس تشخیص را بر اثر اعمال زشت خود از دست داد دیگر

    راه نجاتى براى او نیست ، چرا که ابزار شناخت ندارد و طبیعى است که عذاب عظیم در انتظار او باشد.

    آیه 8 – 16

    آیه :

    وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَقُولُ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الاَخِرِ وَ مَا هُم بِمُؤْمِنِینَ(8)

    یخَدِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ مَا یخْدَعُونَ إِلا أَنفُسهُمْ وَ مَا یَشعُرُونَ(9)

    فى قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمُ بِمَا کانُوا یَکْذِبُونَ(10)

    وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فى الاَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نحْنُ مُصلِحُونَ(11)

    أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لَکِن لا یَشعُرُونَ(12)

    وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ ءَامِنُوا کَمَا ءَامَنَ النَّاس قَالُوا أَ نُؤْمِنُ کَمَا ءَامَنَ السفَهَاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السفَهَاءُ وَ لَکِن لا یَعْلَمُونَ(13)

    وَ إِذَا لَقُوا الَّذِینَ ءَامَنُوا قَالُوا ءَامَنَّا وَ إِذَا خَلَوْا إِلى شیَطِینِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّمَا نحْنُ مُستهْزِءُونَ(14)

    اللَّهُ یَستهْزِىُ بهِمْ وَ یَمُدُّهُمْ فى طغْیَنِهِمْ یَعْمَهُونَ(15)

    أُولَئک الَّذِینَ اشترَوُا الضلَلَه َ بِالْهُدَى فَمَا رَبحَت تجَرَتُهُمْ وَ مَا کانُوا مُهْتَدِینَ(16)

    ترجمه :

    8 در میان مردم کسانى هستند که مى گویند به خدا و روز رستاخیز ایمان آورده ایم در حالى که ایمان ندارند.

    9 مى خواهند خدا و مؤ منان را فریب بدهند (ولى ) جز خودشان را فریب نمى دهند (اما نمى فهمند.

    10 در دلهاى آنها یک نوع بیمارى است ، خداوند بر بیمارى آنها مى افزاید و عذاب دردناکى به خاطر دروغهائى که مى گویند در انتظار آنهاست .

    11 و هنگامى که به آنها گفته شود، در زمین فساد نکنید مى گویند ما فقط اصلاح کننده ایم .

    12 آگاه باشید اینها همان مفسدانند ولى نمى فهمند.

    13 و هنگامى که به آنها گفته شود همانند سایر) مردم ایمان بیاورید مى گویند: آیا همچون سفیهان ایمان بیاوریم ؟ بدانید اینها همان سفیهانند ولى نمى دانند.

    14 و هنگامى که افراد با ایمان را ملاقات مى کنند مى گویند ما ایمان آورده ایم ، (ولى هنگامى که با شیاطین خود خلوت مى کنند مى گویند با شمائیم ما (آنها) را مسخره مى کنیم .

    15 خداوند آنها را استهزاء مى کند، و آنها را در طغیانشان نگه مى دارد تا سرگردان شوند.

    16 آنها کسانى هستند که هدایت را با گمراهى معاوضه کرده اند و (این ) تجارت براى آنها سودى نداده ، و هدایت نیافته اند.

    تفسیر:

    گروه سوم (منافقان )

    آیات فوق شرح فشرده و بسیار پر مغزى پیرامون منافقان و ویژگیهاى روحى و اعمال آنها بیان مى کند.

    توضیح اینکه : اسلام در یک مقطع خاص تاریخى خود با گروهى روبرو شد که نه اخلاص و شهامت براى ایمان آوردن داشتند و نه قدرت و جرات بر مخالفت صریح .

    این گروه که قرآن از آنها به عنوان منافقین یاد مى کند و ما در فارسى از آنها تعبیر به دورو یا دو چهره مى کنیم در صفوف مسلمانان واقعى نفوذ کرده بودند، و خطر بزرگى براى اسلام و مسلمین محسوب مى شدند، و از آنجا که ظاهر اسلامى داشتند، غالبا شناخت آنها مشکل بود، ولى قرآن نشانه هاى دقیق و زندهاى براى آنها بیان مى کند که خط باطنى آنها را مشخص مى سازد و الگوئى در این زمینه بدست مسلمانان براى همه قرون و اعصار مى دهد.

    نخست تفسیرى از خود نفاق دارد مى گوید: بعضى از مردم هستند که مى گویند به خدا و روز قیامت ایمان آورده ایم در حالى که ایمان ندارند (و من الناس من یقول آمنا بالله و بالیوم الاخر و ما هم بمؤ منین ).

    آنها این عمل را یک نوع زرنگى و به اصطلاح تاکتیک جالب حساب مى کنند: آنها با این عمل مى خواهند خدا و مؤ منان را بفریبند یخادعون الله و الذین آمنوا).

    در حالى که تنها خودشان را فریب مى دهند اما نمى فهمند (و ما یخدعون الا انفسهم و ما یشعرون ).

     

    آنها با انحراف از راه صحیح و صراطمستقیم ، عمرى را در بیراهه مى گذرانند تمام نیروها و امکانات خود را بر باد مى دهند و جز ناکامى و شکست و بدنامى و عذاب الهى بهره اى نمى گیرند.

    سپس قرآن در آیه بعد به این واقعیت اشاره مى کند که نفاق در واقع یک نوع بیمارى است ، انسان سالم یک چهره بیشتر ندارد، هماهنگى کامل در میان روح و جسم او حکمفرما است ، چرا که ظاهر و باطن و روح و جسم همه مکمل یکدیگرند اگر مؤ من است ، تمام وجود او فریاد ایمان مى کشد و اگر منحرف شود باز هم ظاهر و باطن او نشان دهنده انحراف است ، این دوگانگى جسم و روح درد تازه و بیمارى اضافى است ، این یک نوع تضاد و ناهماهنگى و از هم گسستگى است که حاکم بر وجود انسان مى شود.

    مى گوید: در دلهاى آنها بیمارى خاصى است (فى قلوبهم مرض ).

    اما از آنجا که در نظام آفرینش ، هر کس در مسیرى قرار گرفت و وسائل آن را فراهم ساخت در همان مسیر، رو به جلو مى رود، و یا به تعبیر دیگر تراکم اعمال و افکار انسان در یک مسیر آن را پررنگتر و راسختر مى سازد، قرآن اضافه مى کند: خداوند هم بر بیمارى آنها مى افزاید (فزادهم الله مرضا).

    و از آنجا که سرمایه اصلى منافقان ، دروغ است و تا بتوانند، تناقضها را که در زندگیشان دیده مى شود با آن توجیه کنند، در پایان آیه مى فرماید: براى آنها عذاب الیمى است بخاطر دروغهائى که مى گفتند (و لهم عذاب الیم بما کانوا یکذبون ).

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

تفسیر سوره بقره (آیه 1 تا 5) سوره ُ البَقَره بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الم الم : از حروف مقطعه قرآن است . *** تفسیر: یکی از منظور از حروفهای مقطعه این است که اعجاز قرآن از همین حرفهایی است که در اختیار همگان می باشد همانند تنوع شگفت انگیز موجودات در عالم هستی که از عناصر محدود و معدود بوجود آمده اند. مطلبی که این موضوع را ثابت می کند اینست که در 24 مورد از سوره هایی ...

سوره مائده مدنى - 120 آیه مقدمه محتویات این سوره این سوره از سوره هاى مدنى است و 120 آیه دارد و گفته اند پس از سوره فتح نازل شده است ، و طبق روایتى تمام این سوره در حجه الوداع و بین مکه و مدینه نازل شده است . این سوره محتوى یک سلسله از معارف و عقائد اسلامى و یک سلسله از احکام و وظائف دینى است . در قسمت اول به مساله ولایت و رهبرى بعد از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و ...

در مفردات گفته : ((بیت )) به معنى ماوراى آدمى در شب است ، چون وقتى مى گویند فلانى در فلانجا بیتوته کرد معنایش اینست که یک شب در آنجا اقامت کرد، همچنانکه در باره روز مى گویند ((ظل بالنهار)) آنگاه گاهى به مسکن هم بیت مى گویند و جمع آن ، هم ((ابیات )) آمده و هم ((بیوت ))، لیکن بیوت بیشتر در خانه ها و ابیات بیشتر در شعر استعمال مى شود. و نیز (راغب ) گفته کلمه بیت ، هم به خانه هاى ...

عقیده به رستاخیز و زنده شدن مردگان ، اصل خدشه ناپذیرى است که از اصول دین شمرده شده است و تصور نمى کنم هیچ فردى ، مسلمان و مؤ من به قرآن و اسلام باشد و آنگاه با وجود صدها آیه قرآن و صدها روایت و دلایل مسلم عقلى ، باز هم به رستاخیز و مساءله معاد ایمان نیاورد. ما اینک در اندیشه طرح بحث ((معاد)) نیستیم بلکه تنها به نکات مهم و خدشه ناپذیرى از آن براى ورود به بحث ((رجعت )) اشاره مى ...

نام خالق هستی بخش و پروردگار امام حسین(ع) موضوع مورد بحث پیرامون آیه( انا لله وانا الیه راجعون) است که آیه 156 سوره بقرهاست. در تمام قرآن آیه ای مشابه با این آیه تکرار نشده و با این سیمای ظاهری هم دیده نشده است و تنها در این سوره با چنین سیمایی ظاهر شده است . اما آیات دیگری با این معنا ومفهوم د رقرآن آمده است مثل آیه 185 سره آل عمران ( کل نفس ذائقه الموت)که در تفاسیر از آن به ...

سوره بقره آیه 31: وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِکَه ِ فَقَالَ أَنبِئُونِی بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ شان نزول آیه ترجمه: و نامهای چیزها را به آدم بیاموخت سپس آنها را به فرشتگان عرضه کرد و گفت : اگر راست می گویید مرا به نامهای این چیزها خبر دهید تفسیر نمونه انسان نماینده خدا در زمین در آیات گذشته خواندیم که خدا همه مواهب زمین ...

مقدمه : هر پيامبري براي اثبات پيامبري خود معجزه يا معجزاتي داشته است. واژه «معجزه» به معني: "ناتوان کننده" است. و به معجزات انبياء به اين خاطر معجزه اطلاق شده که "ديگران نمي توانسته اند مانند آن انجام بدهند و شکست مي خورده اند. نوع معجزه يا معج

سوره مبارکه نور آیه 58 یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لِیَستَئْذِنکُمُ الَّذِینَ مَلَکَت أَیْمَنُکمْ وَ الَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الحُْلُمَ مِنکمْ ثَلَث مَرَّتٍمِّن قَبْلِ صلَوه ِ الْفَجْرِ وَ حِینَ تَضعُونَ ثِیَابَکُم مِّنَ الظهِیرَه ِ وَ مِن بَعْدِ صلَوه ِ الْعِشاءِثَلَث عَوْرَتٍ لَّکُمْلَیْس عَلَیْکمْ وَ لا عَلَیْهِمْ جُنَاحُ بَعْدَهُنَّطوَّفُونَ عَلَیْکم بَعْضکمْ عَلی ...

وَ یَبْقَى وَجْهُ رَبِّک ذُو الجَْلَلِ وَ الاکْرَامِ(27) فَبِأَى ءَالاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ(28) یَسئَلُهُ مَن فى السمَوَتِ وَ الاَرْضِ کلَّ یَوْمٍ هُوَ فى شأْنٍ(29) فَبِأَى ءَالاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ(30) ترجمه : 26 - تمام کسانى که روى آن (زمین ) هستند فانى مى شوند. 27 - و تنها ذات ذو الجلال و گرامى پروردگارت باقى مى ماند. 28 - پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مى ...

آیه 51 - 54 آیه و ترجمه وَ إِذْ وَعَدْنَا مُوسى أَرْبَعِینَ لَیْلَه ً ثُمَّ اتخَذْتمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَ أَنتُمْ ظلِمُونَ(51) ثمَّ عَفَوْنَا عَنکُم مِّن بَعْدِ ذَلِک لَعَلَّکُمْ تَشکُرُونَ(52) وَ إِذْ ءَاتَیْنَا مُوسى الْکِتَب وَ الْفُرْقَانَ لَعَلَّکُمْ تهْتَدُونَ(53) وَ إِذْ قَالَ مُوسى لِقَوْمِهِ یَقَوْمِ إِنَّکُمْ ظلَمْتُمْ أَنفُسکم بِاتخَاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول