مقاله ناصرالدین‌ شاه قاجار

Word 206 KB 32592 22
مشخص نشده مشخص نشده تاریخ
قیمت قدیم:۱۰,۱۵۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۷,۵۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • ناصرالدین‌ شاه قاجار (۲۵ تیر ۱۲۱۰ - ۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵) که پیش از پادشاهی ناصرالدین میرزا خوانده می‌شد، معروف به قبله عالم، سلطان صاحبقران و بعد شاه شهید، چهارمین شاه از دودمان قاجار ایران بود. وی طولانی‌ترین دوره پادشاهی را در میان دودمان قاجار داراست. او همچنین نخستین پادشاه ایران بود که خاطرات خود را نوشت.

    تولد و خانواده

    پدر ناصرالدین، محمدشاه قاجار نوه فتحعلی‏شاه قاجار و سومین پادشاه دودمان قاجاریه بود. محمدشاه هنگامی که دوازده سال داشت در ۱۲۳۴ به دستور فتحعلی‏شاه با دختر عمه‏ چهارده ساله‏ اش ملک جهان ازدواج کرد. این ازدواج به قصد از بین بردن تفرقه‏ بین شاخه ‏های قوانلو و دولو ایل قاجار صورت می‏ گرفت. در منابع عصر قاجار، طرح این ازدواج را جزئی از توصیه ‏های آقامحمدخان به فتحعلی‏شاه دانسته ‏اند. ناصرالدین سومین پسر و نخستین فرزند باقی مانده این زوج. در ششم صفر ۱۲۴۷ در دهکده کهنمو از توابع اسکو در نزدیکی تبریز به دنیا آمد.

    ولیعهدی

    فرمان ولیعهدی ناصرالدین میرزا در ۱۲۵۱ ه ق در تبریز خوانده شد. برادران تنی شاه بهمن میرزا و قهرمان میرزا، به بهانه سن کم ناصرالدین، او را شایسته داشتن عنوان ولیعهدی نمی‏دیدند. آصف‏الدوله، دائی محمدشاه، هم مصمم بود از ولیعهدی ناصرالدین جلوگیری کند تا عرق سلطنت از خاندان دولو قطع نشود. سرانجام ولیعهدی ناصرالدین زمانی تایید شد که قهرمان میرزا را به کفالت حکومت آذربایجان منصوب کردند که در واقع تایید ضمنی ولایت او بر ولیعهد صغیر بود.

    نخستین وظیفه رسمی ولیعهد، سفر به ایروان برای ابلاغ تهنیت پدرش به نیکلای اول بود که در آن هنگام در قفقاز از ولایات تازه تسخیر شده بازدید می‏کرد. در هنگام ملاقات، تزار ولیعهد را روی زانوی خود نشاند و به نشان محبت انگشتر الماس خود را به او بخشید.

    محمدشاه در تابستان ۱۲۵۵ ه ق ناصرالدین را به پایتخت فراخواند. در آن هنگام او نزدیک پنج سال بود که پدرش را ندیده بود. در تابستان ۱۲۶۱ ه ق ولیعهد چهارده ساله، با دخترعموی پدرش، گلین، ازدواج کرد. نخستین ازدواج ناصرالدین، به معنای رسیدن او به سن بلوغ بود که ضرورت انتصاب نایب ‏السلطنه را از بین می‏برد، چرا که دیگر ولیعهد صغیر محسوب نمی‏شد. در ۱۲۶۳ ه ق بهمن میرزا به روسیه فرار کرد و محمدشاه، ناصرالدین را به درخواست خودش حاکم آذربایجان کرد. در این مدت ولیعهد با مسائل جدی حکمرانی آشنا شد. در همین زمان، باب را به فرمان حاجی میرزا آقاسی برای محاکمه و تفتیش عقاید به تبریز آوردند و مجلس محاکمه در حضور ناصرالدین صورت گرفت.

    تاجگذاری

    هنگامی که محمد شاه قاجار که سال‌ها با بیماری نقرس دست به گریبان بود در ۱۲۲۷ خورشیدی در ۴۲ سالگی از دنیا رفت، کشور گرفتار شورش بود و تنها بخش آرام ایران آذربایجان شمرده می‌شد. در این زمان ناصرالدین میرزای ولیعهد -که آن زمان شانزده‌ساله بود- در تبریز به سر می‌برد و مدعیان پادشاهی از هر سو سر برآورده بودند. حاجی میرزا آقاسی وزیر محمد شاه که توانایی آرام نگاه داشتن تهران را نداشت به حرم عبدالعظیم پناهنده شد و بست نشست. در این زمان ناصرالدین‌میرزا با پشتیبانی میرزاتقی‌خان امیرنظام (امیرکبیر آینده) راهی تهران شد و پیش از رسیدن به شهر میرزاتقی‌خان را لقب اتابک اعظم داد و او را صدراعظم خود گردانید. با رسیدن به تهران در همان سال ناصرالدین شاه به پادشاهی ایران رسید.

    ناصرالدین شاه در ۲۲ شهریور ۱۲۲۷ (۱۴ شوال ۱۲۶۴) بر تخت نشست و از آن پس تا زمان مرگش در جمعه ۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵ (۱۷ ذی‌القعده ۱۳۱۳) شاه ایران بود.

    دوران صدارت امیرکبیر

     

    میرزا تقی خان امیر کبیر

    از پیشامدهای مهم این دوران شورش پسر الهیارخان آصف‌الدوله صدراعظم فتحعلی شاه بود که پس از پایان پادشاهی محمد شاه سر به شورش برداشته بود. امیرکبیر سلطان مراد میرزای قاجار را برای سرکوبی وی فرستاد که پس از سه سال کشمکش سرانجام این غائله با کشته‌شدن سالار پایان یافت. همچنین در این دوران سران بابی سرکوب‌شده و خود باب نیز تیرباران شد.

    هنگامی که امیر و شاه به تهران رسیدند شمار ارتش ایران تنها ۳۰۰ تن بود.] امیرکبیر که خود سپهسالار کل ایران بود به نظم و ساماندهی سپاه پرداخت و برای آموزش ارتشیان اقدام به استخدام آموزگار از خارج نمود و به صنعت اسلحه‌سازی رونق داد. او همچنین فرمان حذف لقب‌های اضافی در نامه‌نگاری‌ها را داد و به فرمان او حتی خود وی را نیز تنها با لقب جناب می‌خواندند. وی همچنین تلاش کرد جلوی رشوه‌خواری را بگیرد و به درآمد کارکنان دولت سامان دهد.

    امیر کبیر به زیباسازی تهران و پیشرفت پایتخت نیز کوشید، در این راستا دست به ساخت بازار امیر و کاروانسرای امیر و تیمچه‌ای نو زد. همچنین به پاکیزگی گرمابه‌ها رسیدگی کرد و در اندیشه کشاندن بخشی از آب رود کرج برای آشامیدن مردم تهران بود که دوره زمامداری‌اش به پایان رسید و این طرح و دیگر اندیشه‌هایش ناکام ماند.

    اقدامات امیر کبیر که به سود توده ایرانیان و به زیان شاهزادگان، دارایان، ملاها و اشراف بود خشم این دسته‌ها را برانگیخت و چون امیر جلوی دست‌اندازی مهد علیا را نیز در کارهای کشور گرفته‌بود اینان به گرد او جمع شدند. مهد علیا می‌کوشید تا میرزا آقاخان نوری را که در آن زمان وزیر لشکر بود جایگزین امیر کبیر نماید. پس شاه را انگیزاندند تا امیر را کنار بزند، اگرچه شاه جوان در آغاز پایداری نمود. از ۱۲۶۷ قمری میان شاه و امیر کبیر اندک‌اندک به هم می‌ریخت و شاه دچار بدگمانی به صدراعظمش می‌شد. اختلاف نظر میان شاه و امیر بالا می‌گرفت، برای نمونه یک بار شاه یکی از برادرانش را به فرمانروایی قم فرستاد ولی امیر او را بازگرداند و شاه که دلش از این کار امیر کبیر تیره شده بود او را باز به قم فرستاد. این گونه بود که شاه امیر کبیر را از صدر اعظمی کنار گذارد و او را به فرمانروایی کاشان گمارد. ولی کمی پس از آن که سفیر روسیه دست به اقداماتی نظامی به ظاهر به سود امیر کبیر زد، ناصرالدین شاه که بیمناک شده‌بود امیر را به باغ فین در کاشان فرستاد و چندی پس از آن به فرمان شاه امیرکبیر به قتل رسید.

    قتل امیرکبیر در ماه ربیع الاول سال ۱۲۶۸ (قمری) اتفاق افتاد. پس از قتل امیرکبیر عزمی که او در باب تغییر و تحول دستگاه دولتی قاجار از خود نشان داده بود تکرار نشد، ولی او باعث شد ناصرالدین شاه تا حدودی به اصلاحات علاقه مند شود. سیاست‌های خارجی و داخلی ناصرالدین شاه نیز در سالهای بعد تا حدودی متاثر از اقدامات امیرکبیر بود.

    دوران صدارت نوری

    سوء قصد بابیان

    قره العین. او از کسانی بود که به انتقام حمله گروهی از بابیان به ناصرالدین شاه کشته شد.

    در سپیده دم بامداد روز ۸ شوال ۱۲۶۸ هنگامی که ناصرالدین شاه از کاخ ییلاقی نیاوران عازم شکار بود، گروهی از بابیان که توسط شیخ علی عظیم مأمور شده بودند، در فاصله کوتاهی از کاخ به شاه حمله کردند. آنان عریضه به دست به موکب شاه که تنها به اتفاق چندتن ملازم رکاب پیش می‏راند، نزدیک شدند و جبران وحنی را خواستند که با کشته شدن سید علی‌محمد باب به کیش آنان وارد شده بود. به ترتیب سه تن از آنان سه تیر شلیک کردند که تیر دوم شاه را مجروح ساخت. در زد و خوردی که پیش آمد قراولان شاه یک تن از مهاجمان را کشتند و دو تن را دستگیر کردند.

    مهدعلیا، شاه را به دست داشتن میرزا آقاخان نوری در سوء قصد مظنون کرد و میرزا آقاخان برای مبرا ساختن خود از تهمت، شدت عمل به خرج داد و بابیان را به طور گسترده سرکوب و دستگیر ساخت.ا ز جمله این دستگیر شدگان بهاء‏الله بود که توسط سفارت روسیه به ایران تحویل داده شد. متعاقباً تعدادی از دستگیرشدگان به دست صاحب منصبان دولتی سپرده شدند تا کشته شوند. قره العین نیز در این ماجرا کشته شد. او که از سال ۱۲۶۵ هجری قمری دستگیر شده بود، در زمان سوء قصد در منزل کلانتر تهران محبوس بود ولی دو هفته بعد از واقعه استنطاق و اعدام شد.

    ناصرالدین شاه که در ۱۲۶۶ هجری قمری نخستین ولیعهد خود سلطان محمود میرزا را از دست داده بود، دو هفته پس از سوء قصد سلطان معین ‏الدین میرزا را به ولیعهدی برگزید. ولی همچنان به دلیل سن کم معین‏ الدین میرزا، او نتوانست شاه شود. اگر ناصرالدین شاه در می‏گذشت، نایب‏ السلطنه ‏ای نیاز بود تا امور سلطنت را از طرف شاه صغیر در دست بگیرد. سفرای روسیه و بریتانیا در این مورد عباس میرزا ملک آرا، برادر ناتنی شاه را شایسته این مقام می‏دانستند. در این زمان شاه و مهدعلیا فرصت را برای از میان برداشتن عباس میرزا غنیمت شمردند و مدتی پس از سوء قصد، 

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

ناصرالدين‌شاه قاجار (?? تير ???? - ?? ارديبهشت ????) که پيش از پادشاهي ناصرالدين ميرزا خوانده مي‌شد، معروف به قبله عالم، سلطان صاحبقران و بعد شاه شهيد، چهارمين شاه از دودمان قاجار ايران بود. وي طولاني‌ترين دوره پادشاهي را در ميان دودمان قاجار د

نادرشاه افشار نادرشاه افشار، نسخه? اصلي در موزه? ويکتوريا و آلبرت در شهر لندن نادرشاه افشار، رئيس ايل افشار و بنيانگذار دودمان افشاريه بود که يازده سال بر ايران حکومت کرد. پايتخت وي شهر مشهد بود. سلطنت نادر نادر شاه افشار در سال 1066ه.ش در ا

ميرزا تقي خان امير کبير, صدراعظم مشهور دوره? ناصرالدين شاه قاجار. نام اصلي اميرکبير محمد تقي بود که بعدها تقي گفته مي‌‌شد .عناوين و القاب وي بدين قرار است: کربلايي محمد تقي- ميرزا محمدتقي خان- مستوفي نظام- وزير نظام- امير نظام- امير کبير- امير اتابک

مظفرالدين ‌شاه پنجمين پادشاه ايران از دودمان قاجار بود. او پس از کشته شدن پدرش ناصرالدين شاه، و پس از نزديک به پنجاه سال وليعهد بودن، شاه شد و از تبريز به تهران آمد. او نيز مانند ناصرالدين‌ شاه چند بار با وام گرفتن از کشورهاي خارجي به سفرهاي

وي در سال ???? هجري شمسي در تبريز بدنيا آمد. مادر او مهد عليا نام داشت. خبر درگذشت پدرش محمدشاه را در سال ???? هجري شمسي هنگامي که در تبريز بود شنيد، سپس به ياري اميرکبير به پادشاهي رسيد و بر تخت طاووس نشست. ناصرالدين شاه براي بازپس‌گيري مناطق

اين مقاله با هدف نشان دادن تاثير حوادث سياسي و وقايع اجتماعي و بروز تفکرات و ايدئولوژي ها مختلف در آثار هنرمندان (که در اين مقاله هنرمندان رشته موسيقي موردبحث است) و شيوه ارائه آثار آنها نوشته شده دوران مورد بحث از زمان قاجار تا زمان حاضر است که هما

قاجار نام دودماني است که از ???? تا ???? بر ايران فرمان راند.قاجارها قبيله‌اي از ترکمان‌هاي منطقه استرآباد (گرگان) بودند.ايشان تبار خود را به کسي به نام قاجار نويان مي‌رساندند که از سرداران چنگيز بود. نام اين قبيله ريشه در عبارت آقاجر به معناي جنگجو

آغا محمد خان قاجار ،تبار و اطلاعات شخصي آغا محمد خان قاجار. زاده: ?? محرم ???? هجري قمري برابر با ?? خرداد ماه ???? خورشيدي و ?? ژوئن ???? ميلادي در دشت اشرفي در ميانه راه ساري به گرگان؛ تاجگذاري: ?? ربيع الثاني ???? هجري قمري برابر با ? فروردين ماه

ناصرالدين شاه وترکمن ( تنبيه سرخس 1267 ) 1851 م اين لشکر کشي آن چنان که از اهداف آن بود براي ايران عايدي نداشت .وسرخس نيز فتح نشد و اين عدم توفيق را به واسطه بروز بعضي مشکلات جوي وسياسي منطقه دانسته اند . گر چه مي توانستند با کمي جرات به خرج ذادند ک

قاجار نام دودماني است که از ???? تا ???? بر ايران فرمان راند.قاجارها قبيله‌اي از ترکمان‌هاي منطقه استرآباد (گرگان) بودند.ايشان تبار خود را به کسي به نام قاجار نويان مي‌رساندند که از سرداران چنگيز بود. نام اين قبيله ريشه در عبارت آقاجر به معناي جنگجو

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول