دانلود مقاله رایگان صفاریان

Word 37 KB 6031 4
مشخص نشده مشخص نشده دانلود مقاله های رایگان
قیمت با تخفیف: ۰ تومان
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • صفاریان

    صَفّاریان از دودمان‌های ایرانی فرمانروای بخش‌هایی از ایران بودند. پایتخت ایشان شهر زرنج بود.

    یعقوب لیث صفاری

    یعقوب لیث نخستین امیر این خانواده بود که دولت مستقل اسلامی صفاریان را بنیاد نهاد. لیث پدر یعقوب در سیستان شغل رویگری داشت. لیث سه پسر داشت بنامهای یعقوب و عمر و علی، هر سه پسران لیث حکومت کردند اما دوره‌ای حکومت چندان نپایید. یعقوب نیز در اوایل مانند پدر رویگری می‌کرد و هرآنچه بدست می‌‌آورد جوانمردانه به دوستان و همسالانش ضیافت می‌کرد. چون به سن رشد رسید تعدادی از مردان جلد، زرنگ و عیار گردش جمع شده او را به سرداری خود برگزیدند. در سال ۲۳۷ که طاهربن عبدالله در خراسان جکومت می‌کرد مردی از اهل بست بنام صالح بن نصر کنانی بر سیستان مستولی شد و یعقوب به خدمت وی در آمد. طاهر که مردی با تدبیر بود صالح بن نصر را از سیستان براند و پس از وی شخصی بنام درهم بن نضر خروج کرد و سیستان را تصرف نمود و سپاهیان طاهر را از سیستان براند. درهم که نتوانست از عهده‌ای سپاهیان برآید یعقوب را سردار سپاه خویش تعین کرد، سپاهیان چون ضعف فرماندهی درهم را دیدند از فرماندهی یعقوب اسقبال نمودند.

    پس از چندی والی خراسان با چاره تدبیر درهم را اسیر کرد و به بغداد فرستاد، او مدتی در بغداد زندانی بود بعد آزاد گردید و به حدمت خلیفه در امد. درین زمان است که کار یعقوب نیز بالا می‌گیرد او به دفع خوارج می‌رود، یعقوب چون مردی با تدبیر و عیار بود تمام یارنش از وی چنان فرمابرداری می‌کردند که برون از تصور بود. یعقوب بعد ار ضبط سیستان رو به خراسان نهاد ولی چیزی نصیبش نشد. یعقوب مردی نبود که بزودی مضمحل شود، باز بار دیگر در سال ۲۵۳ رو به خراسان نهاد اما این بار بخت یار او بود شهرهای هرات و پوشنگ را بگرفت و از آنجا رو به کرمان نهاد و گماشته حاکم شیراز در کرمان را بگرفت. پس از آن رو به شیراز نهاد با حاکم فارس جنگیده و آن را نیز بدست آورد. یعقوب بعد از واقعه چند نفر از طرفداران خود را با پیشکش‌های گرانبها نزد خلیفه‌ای بغداد فرستاد و خود را مطیع خلیفه اعلان کرد.

    یعقوب در سال ۲۵۷ باز به فارس لشکر کشید و خلیفه المعتمد به وی پیغام داد که ما ملک فارس را به تو نداده ایم که تو به آنجا لشکر کشی کنی. المؤفق برادر خلیفه که صاحب اختیار مملکت بود رسولی نزد یعقوب فرستاد .مبنی بر اینکه ولایت بلخ و تخارستان و سیستان مربوط به یعقوب است. یعقوب نیز بلخ را تصرف نموده متوجه کابل شد والی کابل را اسیر و شهر را تصرف نمود، پس از آن به هرات رفت و از آنجا به نیشاپور و محمد بن طاهر حاکم خراسان را با اتباعش اسیر و به سیستان فرستاد و از آنجا روانه طبرستان شد تا در آنجا با حسن بن زید علوی بجنگد. حسن درین جنگ شکست خورد فرار نمود و به سرزمین دیلمان رفت. یعقوب از ساری به آمل رفت و خراج یکساله را جمع کرد و روانه دیلمان شد، در راه در اثر باریدن باران تعداد زیادی از سپاهیانش کشته شده و خود مدت چهل روز سرگردان میگشت. یعقوب رسولی را نزد خلیفه فرستاد مبنی بر اینکه طبرستان را فتح کرده حسن را منزوی ساخته است به امید اینکه مورد نظر خلیفه واقع گردد، اما خلیفه حکمی را توسط حاجیان به خراسان فرستاد که چون وی از حکم ما تمرد کرد و به حکومت سیستان بسنده نکرد او را در همه جا لعن کنند.

    کشمکش میان صفاریان و خلافت بغداد

    محمد بن واصل تمیمی بر فارس مستولی شده بود. المتعمد عباسی فارس را به موسی بن بغا داد، موسی نیز عبدالرحمان بن مفلح را به جنگ محمد بن واصل فرستاد، عبدالرحمان شکست خورد و اسیذ شد. چون یعقوب در سیستان خبر بالا گرفتن کار ابن واصل را شنید طمع در ولایت فارس بست، در حالیکه محمد بن واصل در اهواز بود وی رو به فارس نهاد و فارس را تصرف کرد. در سال ۲۶۲ یعقوب از فارس رو به خوزستان نهاد. چون خبر به خلیفه المعتمد رسید فرمان حکومت خراسان، گرگان، طبرستان و ری و فارس را در حضور حاجیان به شمول شرطگی بغداد به وی داد. اما یعقوب راضی نشد و به خلیفه پیغام داد که به چیزی راضی نیست جز رسیدن به بغداد. خلیفه برادرش الموفق را به جنگ با یعقوب فرستاد، یعقوب درین جنگ شکست خورد و فرار کرد، بسیاری از اموال یغقوب بدست سپاهیان بغداد افتاد، و به نام غنیمت به بغداد برده شدند. المؤفق به علت بیماری به بغداد بازگشت و یعقوب نیز در گندی‌شاپور به مریضی قولنج مبتلا گشت. خلیفه رسولی را با منشور ولایت فارس و استمالت نزد یعقوب فرستاد. یعقوب قدری نان خشک و پیاز و شمشیر را پیشروی خود نهاد و به رسول گفت: «به خلیفه بگو که من بیمارم و اگر بمیرم تو از من رها میشوی و من از تو، اگر ماندم این شمشیر میان ما داوری خواهد کرد، اگر من غالب شوم که به کام خود رسیده باشم و اگر مغلوب شوم این نان خشک و پیاز مرا بس است.» یعقوب در سال ۲۶۵ در گندی شاپور در اثر مرض قولنج در گذشت. یعقوب را مردی باخرد و استوار توصیف کرده اند. حسن بن زید علوی که یکی از دشمنانش بود او را نسبت استقامت و پایداریش سندان لقب داده بود.

    امیران صفاری

    - یعقوب بن لیث صفاری - عمرو ان لیث صفاری - علی بن لیث صفاری - طاهر بن محمد بن لیث صفاری - خلف بن احمد (نوه دختری عمرو بن لیث)

     

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.
     

صفاریان صَفّاریان از دودمان‌های ایرانی فرمانروای بخش‌هایی از ایران بودند. پایتخت ایشان شهر زرنج بود. یعقوب لیث صفاری یعقوب لیث نخستین امیر این خانواده بود که دولت مستقل اسلامی صفاریان را بنیاد نهاد. لیث پدر یعقوب در سیستان شغل رویگری داشت. لیث سه پسر داشت بنامهای یعقوب و عمر و علی، هر سه پسران لیث حکومت کردند اما دوره‌ای حکومت چندان نپایید. یعقوب نیز در اوایل مانند پدر رویگری ...

- طاهریان و فرهنگ طاهر فرزند حسین بن مصعب بن رزیق است. این خاندان ایرانی، از قوالی طلحه بن عبدالله خزاعی، یکی ازچهره های برجسته قبیله عربی خزاعه بودند که زمانی حاکم سیستان بود. و این خود نوعی داخل شدن در نسب عربی بود. در این دوره 50 ساله، نشانی از اینکه آن ها به زبان فارسی توجهی کرده با زبان مزبور رشد و توسعه ای یافته باشد، وجود ندارد. در حالی که در دوره سامانی ها، آثار فراوانی ...

به نام خدا خلاصه تاريخ ايران زمان ميلادي زمان هجري سلسله پادشاه رويدادها پايتخت حدود 720 تا 550 پيش از ميلاد مادها ديا اکو ديااکو هفت قبيله آريايي را در

ق / 1030 - 864م» با آن که قیام صفاریان و جنگ های یعقوب و عمرو، بغداد را از نزدیک مورد تهدید قرار می‏داد، شورش صاحب الزنج هم موجب تزلزل اجتماعی قدرت خلفا می‏شد؛ قیام علویان زیدی در طبرستان و گیلان منجر به ایجاد دولتی انقلابی و پر تحرک در آن نواحی شد که هدف های شیعی و زیدی را دنبال می‏کردند. از نظر خلفای عباسی این قیام، پیش از واقعه یعقوب لیث صفاری و صاحب الزنج اساس خلافت را تهدید ...

تاريخ صفاريان زمان و مکان محدودي از تاريخ پرفراز و نشيب ايران دوره اسلامي را در بر مي گيرد يعقوب ليث صفاري در نزد ايرانيان همواره يادآور خاطر جوانمردان و عياران ايراني است حرکت او در حقيقت، حرکت گروهي از مردم ايران است با مردم جوانمرد و استقلال طلب

مقدمه نفوذ اسلام‌ در ايران‌، در نيمه‌ اول‌ قرن‌ هفتم‌ ميلادي‌، پس‌ از فروپاشي‌ امپراتوري‌ ساساني‌، روي‌ داد. از آن‌ پس‌دوره‌ جديدي‌ در تاريخ‌ ايران‌ آغاز شد، که‌ دگرگوني‌هاي‌ بنيادي‌ شديدي‌ در اوضاع‌ اجتماعي‌، سياسي‌، مذهبي‌، حکومت‌ و مردم‌ به‌ وج

سرزمين ايران داراي تاريخي کهن و مردماني با فرهنگ چندهزار ساله است . پدران و گذشتگان اين مرز و بوم ميراث فرهنگي خود را با خلق آثار و شاهکارهايي بديع به نسلهاي آينده سپرده اند . ورود اسلام به ايران با اينکه جنگ و خرابي به همراه داشت اما پيوند فرهنگ جد

استان تاريخي کرمانشاه همچون ديگر نقاط کشور کهنسال ما آثاري از روزگار مجد و عظمت ايران را در سينه کوه ها و پهن دشت هاي خود محفوظ کرده است . برخلاف ساير نقاط ايران که به صورت مقطعي مورد سکونت قرار گرفته اند . اين استان بدون وقفه در ادوار مختلف تاريخ م

اين شهر داراي قدمت تاريخي زيادي است و به گفته بعضي از مورخان و پژوهشگران سابقه سکونت و استقرار انسان در آن به هزاره چهارم قبل از ميلاد مي‌رسد و به شهادت اوراق ترايخ در طي قرون متمادي،‌دوران پر نشيب و فرازي را طي نموده و شاهد دگرگوني‌هاي زيادي در گذر

هنگامي که سخن از تاريخ ايران مي‌رود بايد به اين نکته توجه داشت که آيا منظور تاريخ اقوام و مردماني است که از سرآغاز تاريخ تا کنون در مرزهاي سياسي ايران امروزي زيسته‌اند يا تاريخ اقوام و مردماني است که خود را به نحوي از آنجا ايراني مي‌خوانده‌اند و در

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول