دانلود مقاله اقدامات رضا شاه در توسعه

Word 68 KB 8935 43
مشخص نشده مشخص نشده تاریخ
قیمت قدیم:۱۴,۸۵۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۱۰,۰۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه :                                                     

     

    ایران تاریخی کهن دارد و تقسیماتی که در تاریخ ایران شده بیشتر بر مبنای شروع و پایاین کار سلسله های سلاطین

     بوده واز فتوحات  وکشتار و زندگی انها سخن رفته است. ولی با ظهور اسلام این تاریخ به دو دوره تقسیم می شود

    که به دوره قبل از اسلام و دوره بعداز اسلام تقسیم می شود.که دوره قبل از اسلام دوره باستان نیز نامیده میشود و

    دوره بعد از اسلام به دوره اسلامی نامیده می شود .  ولی دوره دیگری از تاریخ کشورمان وجود دارد که به ان دوره

    معاصر میگویند و در این تحقیق  از این دوره بحث میشود. این دوره از زمان قاجار ها تا پهلوی دوم را در برمیگیرد.

    آغاز حکومتی نوین با یک نظم نوین و مدرن ار دوره رضاشاه پهلوی شروع به کار کرد .این دوران تاریخی که

    تحولات سیاسی اجتماعی زیادی را به دنبال داشت به عنوان یکی از مهمتر ین دوران حکومتی ایران شناخته شده است.

    با روی کار امدن دولت نوگرای رضاشاه نوسازی از دیدگاه وی اغازشد.البته این وضیعت منازعاتی را نیز در پی

    داشت منازعاتی میان ارزشهای سنتی و عرفی و دینی و فرایند نوسازی حاصل شد.تاثیرت فکری مشروطیت وحضور

    طبقه جدید تحصیل کردگان غرب در کنار طبقه حاکم بیش از هر عاملی سبب رویکرد پهلوی اول به مدرن سازی در

    کشور گردید. مردمی که در ان زمان از عقب ماندگی فرهنگی رنج می بردند. ولی با اغاز این نظم نوین با آهنگی

    شتابان به نظم اموزش وپرورش در ایران و اصلاحات زیادی نیز در دیگر بخشهای جامعه را نیز به وجود اورد.

    پهلوی اول در خصوص سیاست نوسازی خود در برخی جهات گامهای مثبت برداشته که آثار ان را در حال حاضر

    نیز شاهد هستیم .البته فراموش نشود که در کنار سیاستهایش در جهت نوسازی و مدرن سازی سیاست های غلطی را

    هم در پیش گرفته بود که باعث بازماندن او از هدف اصلی اش شد.وی درعرصه نوسازی خدمات زیادی را انجام داد

    که به بررسی انها خواهیم پرداخت

     

     

     

     

     

     

     

    فصل اول

     

           نوسازی : Modernization  

     ایجاد تغیراتی در تلقیات فردی و رفتار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی است. به طور کلی هرجا سخن از تغیرات به

    میان آید و در رفتارهای فردی و اجتماعی و یا در اقتصاد و سیاست جامعه مؤثر باشد ان را نوسازی می گویند.

    در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم این واژه به معنی رشد تعقل و نادینی گری به کار می رفت ولی اینک نوسازی

    غالبا معنی رشد اقتصادی را به خود گرفته است. انچه که به نام مکتب نوسازی معروف است حاصل مباحث و

    نظریاتی است که از سوی اندیشمندان در مورد دگرگونیهای جوامع به کار می رود که معمولا جوامه غربی نیز نمونه

    الگوی جوامع نوین بشمار می روند و مشخصات انها  به نام "نو بودن" در نظر گرفته می شوند.

    نوسازی را از منظر "مایرون" مورد بررسی قرار میدهیم:

             "نوسازی را اصطلاحی فرار میداند که در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم معمولا به"

               معنای ( رشد ) به (عقل روی کردن ) و ( رهایی از قید مذهب ) بکار برده می شد

                و فرایندی بود که آدمیان را یاری می بخشید تا از قید و بند رژیم های جابر و نیز

                خرافه پرستی آزاد گردند. امروزه این مفهوم با کلمه دیگری در هم آمیخته شده

                شده است و ان نیز غربی شدن است.

    بنابراین  نوسازی را عبارت از فرایند نو شدن و یا طی ان جوامع بشری از حالت سنتی به حالت مدرن در می ایند.

     

          

          توسعه  :

     توسعه گاه با رشد به یک معنا بکار برده می شود ولی این دو اصطلاح کاملا با یکدیگر مترادف نیستند . بلکه کلمه

    رشد یک مفهوم یک بعدی دارد و منظور از ان ازدیاد کمی ثرئت در جامعه است و معمولا با شاخصهایی نظیر درامد

    سرانه اندازه گیری می شود . اما توسعه علاوه بر ازدیاد کمی ثروت در جامعه از تغیر کیفی نظام اجتماعی و

    اقتصادی و فرهنگی و ....نیز حکایت میکند.

    بنابراین جدای از اینها صاحبنظران برای فرق نهادن بین توسعه و رشد مشخصاتی نظیر کاهش فقر و نابرابری را نیز

    در مفهوم توسعه گنجاندند و توسعه به معنای ( بهبود زندگی اجتماعی ) در نظر گرفته شده است.

      "مایکل تودارو" توسعه را به این صورت معرفی می کند:

                 "او توسعه را پدیده ای صرفا اقتصادی نمیداند و معتقد است توسعه باید به"

                   عنوان جریان چند بعدی که مستلزم تجدید سازمان و تجدید جمعیت گیری

                  مجموعه نظام اقتصادی و اجتماعی کشور است را مورد توجه قرار داد و

                  توسعه علاوه بر بهبود وضع در امدها و تولید آشکارا متضمن تغییرات                                        

                  بنیادی در ساختمان نهادی – اجتماعی و اداری است و اگر چه معمولا بر                                 

                 حسب یک  چارچوب ملی تعیین می شود مع الذلک تحقیق وسیع ان می تواند                                                     

                  موجب  اصلاحات اساسی در نظام اجتماعی و اقتصادی بین المللی شود

    این تعریف که جامعترین تعریف از توسعه بود که انواع مشخصه های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و حتی

    روانشناختی نیز در ان گنجانده شده بود. همه این تعریف راهنمای برنامه های توسعه از سوی برخی کشورها و   

    حتی سازمان ملل بود که ارائه شده است.

    این تعاریفی که در مورد توسعه وجود دارد اکثرا در لزوم فراهم اوردن زمینه های ذکر شده در زیر اشتراک نظر

    دارند :

     

          -  افزایش تولیدات اقتصادی همراه با افزایش پس انداز انباشت سرمایه

          -  کشف و توسعه منابع طبیعی جدید و پرورش مهارت های انسانی برای استفاده از این منابع

          -  افزایش تحرک جغرافیایی و اجتماعی و روانی

     -  بالا بردن سطح کارایی دولت در جلب مشارکت مردم برای وصول به هدفهای ملی

      

           

            اصلاح :

       رفرم که در فارسی به ان اصلاح گفته می شود اقداماتی است برای تغییر و تفویض بعضی از جنبه های حیات

       اقتصادی و اجتماعی و سیاسی صورت می گیرد و بدون انکه بنیاد جامعه را دگرگون سازد. از جمله رفرم ارضی    

       و یا رفرم آموزشی و اداری – بازرگانی و انتجاباتی و.... و یا به تعبیر دیگری انچنان تغیراتی که از چارچوب  

       نظام  اجتماعی معین فراتر نمیرود و همینطور تناسب قوای سیاسی وضع موجود را کم و بیش منعکس می سازد و

    این را رفرم مینامند .

      .

     

          تجدد و مدرنیسم :

    در صدر مشروطیت و بعد از ان نیز تعبیر یکسان و واحدی از مفهوم تجدد و مدرنیسم وجود نداشت و این امر نیز به 

    ساخت جامعه ایران باز میگردد که عناصر سنتی در ان قدرت به حیات خود ادامه داده و اصول منبعث از مذهب و

    دین و روابط و مناسبات اکثریت افراد جامعه را در عرصه های مختلف به وجود می اورد.

    عناصر جدید ی که  به منظور ایجاد تحول در زندگی اجتماعی و اقتصادی مردم مورد توجه قرار گرفته بودند

    و در اغاز راه خود با موانع متعددی مواجه شده و از سوی دیگر مذهبیون و غیر مذهبیون تجدد خواه با توجه به   

    درک خود از اوضاع اجتماعی برداشتهای متفاوتی نیز از مدرنیسم داشتند.

    ایرانی که در ان زمان سنتی و از پیشرفت خود باز مانده بود با تاسیس سلسله پهلوی می خواست که به ان تجدد و

    مدرن بودن برسد . و حال با روکار امدن دولت نوگرایی رضا شاه ایران در اولین گامهای خود به سوی تجدد و

    مدرنیسم می باشد.

     

     

          جامعه شبه غربی و مدرن :

    برپا کردن جامعه ای شبه غربی که اصطلاحا به ان فرهنگی مآبی گفته می شود روح حاکم بر عصر رضا شاه

    می باشد. حکومت مطلقه برای دستیابی به این هدف دو ابزار را به کار گرفت:

        - کوشش برای وارد ساختن بخشهایی از دانش غربی خصوصا دانش فنی و دموکراسی و اصول اقتصاد و نظام

             حقوقی جدید .

     

      -  تلاش برای قرارگیری الگوهای زندگی به سبک اروپایی و تغییر وضع زندگی در ایران

    برای وارد کردن دانش غربی به اعزام دانشجو به خارج پرداختند و بر این اساس سالیانه عده ای دانشجو را برای

    فراگرفتن دانش غربی به اروپا می فرستادند و همینطور به استخدام مستشار پرداختند روی هم رفته اعزام مستمر و

    گسترده دانشجویان به غرب و دعوت از متخصصان و کارشناسان غربی برای تصدی امورکلیدی کشور از این ارزش

    بنیادی در تجدد حکایت می کند که بنا نهادن جامعه ای به سبک فرنگ کشور را پذیرفته و مترقی می سازد .

    در واقع هدف اصلی گسترش طرز تفکر و نحوه سلوک غربی و ایجاد رفتاری شبه غربی در سطح همه طبقات و گروه

    های اجتماعی بود. و بطور کلی شبه مدرنیسم فرهنگی و اموزشی رسمی و تغییر پوشاک مردان و زنان و از جمله

    راههای گسترش غرب گرایی در ایران بود . شبه مدرن به واقع از نوع بینش فرهنگ غربی ناشی شده است . و ابن

    عقب ماندگی را در سنت گرایی می دانستند و اخذ فرهنگ غرب در کنار هم توام به یکدیگر نیز توصیه میکردند .

    بر این اساس آموزش و پرورش و فرهنگ و صنعت و ارتباطات همینطور ارتش و ساختار حقوق کشور به طرز

    فراینده ای گرایش به غربی شدن را پیدا کرد. شهرها به سبک غرب در آمده و اصلاحات غیر مذهبی با شدت و حدت

    انجام شد.

     

     

        گفتمان مدرنیسم مطلقه پهلوی :

    مهمترین گفتمانی بود که در قرن نوزدهم و قرن بیستم مجموعه ای پیچیده از عناصر مختلف از جمله نظریه شاهی

    ایران و پاتریمونیالیسم سنتی و گفتمان توسعه نوسازی به شیوه مدرنیسم غربی و قانون گرایی و مردم گرایی بود و آن

    نیز در طی زمان ترکیبات بیشتری گرفت . در این گفتمان که بر اقتدارگرایی و اصلاحات از بالا و عقلانیت

    مدرنیستی و ناسیونالیسم ایرانی و مرکزیت سیاسی و مدرنیسم فرهنگی و سکولاریسم و توسعه صنعتی تاکید می شد .

    دولتی که در پرتو این گفتمان ظهور کرد در پی آن بود تا جامعه ایران را از این صورتبندی سنتی و ماقبل سرمایه

    دارانه عبور دهد و از این حیث نیز کار ویژه های زیر بنایی در حوزه  نوسازی اقتصادی و اجتماعی به عمل آورد .

    و در این گفتمان تمام بخشهای سنتی جامعه و همینطور گروههای سنتی می بایست به عنوان اغیار گفتمانی کنار

    گذاشته می شدند و از عرصه قدرت خارج می شدند.

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     فصل دوم

     

     

          نظام نوین تعلیم و تربیت

    نظام آموزشی جدید ایران در طی سالهای 1304 تا 1309 پایه گذاری شد.

    هرچند ورود الگوهای آموزشی غربی به سالها قبل باز میگشت اما وجه غالب با ساخت اموزشی سنتی همراه بود و

    تعداد کمی از مدارس جدید با سیستم های کشور های اروپایی در شهر ها فعال بودند. از آغاز این جریان یک نظم نوین

    با آهنگی شتابان به نظام آموزش و پرورش پای نهاد و این نظام جدید با شتاب زیادی نیز بر جامعه تحمیل شد تا

    بخشی از تحول تدریجی را بسازد و موازنه را بین فرهنگ قدیم و جدید حفظ کند . و به این ترتیب امید میرفت که

    سطح علم آموزی و سوادآموزی بیشتر ایران را فرا گیرد تا از آن تضادهایی که در جامعه وجود داشت بکاهد .

    هنگامی که رضا شاه با کودتای 1299 به قدرت رسید نظام اموزشی ایران پس مانده و اکثرا در اختیار افراد و بخش

    خصوصی بود .  رویهم رفته مدسه های ابتدایی و متوسطه عالی از انواع گوناگون چه خصوصی و چه انهایی که در

    دست روحانیون بود همه باید طی تصویب نامه قانون بطور کلی آموزش عمومی واجباری رایگان از جمله ابتدایی و

    دبیرستان و اموزش عالی  و همچنین تاسیس شبکه اموزش غیر مذهبی و حتی اموزشگاه های و دانشکده های علوم

    تربیتی اینها را نیز شامل می شد. به موجب این قانون مدارس از حوزه روحانیون خارج و دولت ( وزارت فرهنگ )

    مسؤلیت اداره و کلیه آموزشگاهها از جمله مدرسه های خصوصی و بیگانگان را بر عهده گرفت . این اندیشه که

    دولت باید در آموزش و پرورش نقشی داشته باشد تا اوایل قرن بیستم زمینه ای در ایران نداشت حکم صادره در مورد

     

     

    تعلیم و تربیت در 1285هجری خورشیدی ( سال صدور فرمان مشروطیت – م ) دوره تحصیلی را به شش کلاس

    اجباری برای پسران و دختران مقرر کرد . بنابراین این را می توان گفت که یکی از نتایج دوره مشروطیت تاسیس

    وزارت آموزش و پرورش بود که در ان زمان به ان "وزارت علوم و معارف" می گفتند که ان هم در سال 1289 به

    "وزارت معارف و اوقاف" تغییر نام پیدا کرد و بعد در سال 1290 به آموزش و پرورش تغییر نام یافت و از این سال

    بود که هرکس می توانست مدرسه ای باز کند. ولی در دوره رضاشاهی این نظام تقریبا در سیطره کامل دولت قرار

    گرفت و کسی دیگر نمی توانست برای خود مدرسه ای باز کند .

     

     

          توسعه مدارس ابتدایی و متوسطه :

    به رغم این کوششها در جهت توسعه مدارس دولتی یا تحت حمایت دولت نظام آموزشی ایران تا مدت ها به علت 

    شروع دیر هنگام جریان تجدد خواهی و نوسازی در وضع نا مناسبی قرار داشت .

    در استانه به قدرت رسیدن رضا شاه فرمان آموزشی در سال 1285 هنوزبه  مرحله عمل در نیامده بود. عملا هیچ

    گونه مقرارت دولتی در مورد صلاحیت معلمان وجود نداشت و رفتار خوب و حداقل بیست سن یگانه معیار برای انها

    بود. و همینطور در مورد مدرسه ها تا اوایل سال 1300 که مدرسه ها هم کمی در اختیار دولت بود اکثرا از نوع

    همان "مکتب خانه ای" قدیمی بودند که شاگردان نیز چیزی غیر از کمی آشنایی با قران و اسلام و زبان های فارسی و

    عربی یاد نمی گرفتند.ولی از این طرف نگرش رضا خان در مورد یک ایران نوین طبعا اموزش و پرورش را از

    همان زمانی که وزیر جنگ شد یکی از مهمترین برنامه هایش  قرار داد.

    از اغاز این نظم نوین تعداد مدارس افزایش پیدا کرد مدارس خارجی و وابسته به کشور های دیگر نیز به وجود امدند.

    در نظام جدید دوازده سال تحصیلی وجود داشت که شش سال اول ان در مدرسه در مدرسه ابتدایی سپری می شد و

    دروس ان نیز شامل املا.زبان فارسی.ریاضیات.جغرافیا.تاریخ وتربیت بدنی( ورزش ) بود. دوره دبیرستان نیز شامل

    شش سال بود که به تقلید از فرانسه از دو سیکل تشکیل می شد.به تدریج برنامه تحصیلی مدارس سنگین تر شد  و

    تعداد دروسی که دانش اموزان باید می خواندند به 15 درس رسید.

    دانش اموزان سال اول دبیرستان باید به فرا گرفتن درسهای هندسه و علوم طبیعی و زبان خارجه ( زبان فرانسه ) بود

    وعربی و تاریخ جهان و ایران و درس بهداشت بود. دروس  سال دوم شامل جبر و زیست شناسی و فیزیک و شیمی و

    زمین شناسی و رسم فنی می باشد.و دروسی که در سه سال آخر دبیرستان تدریس می شدند عبارتند از: مثلثات و

     

     

    هندسه ترسیمی و جانورشناسی و انضباط بودند.

    دانش اموزان برای گرفتن دیپلم دبیرستان باید امتحانات دروس مزبور را با موفقیت بگذرانند.دروس نیز عبارتند

    از:درس زبان فارسی که خود شامل دستور زبان و متن های ادبی و ادبیات فارسی است.  امتحانات از دانش اموزان

    در پایان سالهای شش ساله ابتدایی و سوم وششم دبیرستان توسط وزارت فرهنگ گرفته می شود و دانش اموزانی که

    امتحانات را با کامیابی پشت سر میگذارند دیپلم دبیرستان را دریافت می کنند.

    در سال 1307 وزارت آموزش وپرورش شروع به چاپ کتابهای درسی کرد که به طور رایگان در اختیار دانش

    اموزان نیازمند و تهیدست گذاشته شد ولی به دیگران فروخته می شد .

    در سال 1312 اولین کودکستانها نیز تاسیس شدند که البته در نظام اموزشی اولیه پیش بینی نشده بود.                 

    در سال 1314 لباس متحد الشکلی برای دانش اموزان دوره ابتدایی در نظر گرفته شد که البته مدارس مختلط را نیز

    در بر میگرفت .در سال 1318 وزارت اموزش و پرورش توانست تولین سری کتاب های یکدست برای تمام دوره

    های ابتدایی تا متوسطه را چاپ کند.

    با انکه رژیم هدف اصلی اش اموزش دوره ابتدایی بود اما نخبگان کشور علاقه زیادی به اموزش متوسطه نشان دادند

    و این موضوع که دانش اموزان متوسطه شهریه بپردازند مورد انتقاد قرار گرفت.

    تاکید بر اموزش عالی به سرعت بر توسعه دبیرستانها و یا مدارس متوسطه افزود زیرا در اغاز دوره سلطنت

    رضاشاه تعداد دبیرستانهای ایران به "دارالفنون" و "دارالمعلمین"و "دبیرستانهای آمریکایی وفرانسوی" محدود می

    شدکه همگی انها در تهران بودند.و در سال 1305 قرار شد که فارغ تحصیلان دبیرستانها به مدت یکسال از خدمت

    نظام وظیفه معاف شوند تا آموزش متوسطه در ایران تکان بیشتری بخورد .

    با گذشت زمان روشن شد که اموزش عالی بدون وجود دانشجویان مستعدی که تعلیمات ابتدایی خوبی دیده باشند    

    نمی تواند عمل کند بنابراین در سال 1309 دولت شروع به اقداماتی برای بالا بردن سطح اموزش معلمان کرد و

    مهمترین گام در این مورد در سال 1313 برداشته شد و بر ای تقویت کیفیت اموزش معلمان دوره ابتدایی لایحه

    تربیت معلم به تصویب رسیدو هدف از این لایحه بهبود سطح کیفیت تدریس از طریق ایجاد کلاس های شبانه برای

    اموزگاران بود. بین ترتیب آموزگاران مدارس ابتدایی دولتی می بایست این دوره را که در هفته 14 ساعت بود

    بگذرانند . همینطور در این لایحه مقرر شده بود که ظرف مدت 5 سال 25 عالی تربیت معلم دبستانهای پسرانه و یک

    مدرسه هم برای دبستان دخترانه تاسیس شود.

    علاوه بر توسعه اموزش در داخل کشور تلاش برای کسب علوم جدید از خارج نیز گسترش یافت و بر اساس قانون

    اعزام محصل مصوب سال 1307 مقرر شده بود هرسال لا اقل یکصد نفر از فارغ تحصیلان مدارس متوسطه برای

     

    ادامه تحصیل به خارج فرستاده شوند و این مصوبه برای تامین کادر مورد نیاز مدارس متوسطه و مدارس عالی به

    تصویب رسیده بود و همچنین دولت اجازه یافت هشت نفر از معلمان فرانسوی را استخدام کند.

    چند آزمایشگاه نیز راه اندازی شد . اما فارغ تحصیلانی که به کشور باز می گشتند و نیز فارغ تحصیلان اموزشی

    داخل امکان داشتن شغل مناسب نداشتند دولت صرفا برای اینکه انها بیکار نباشند انها را در دستگاههای دولتی جذب

    می کردند.

     

     

          آموزش بزرگسالان و زنان:

    برنامه رضاشاه از لحاظ توجه به تحصیل زنان نیز بیش از هر چیز دیگری متجدانه بود در نظام اموزشی که توسعه

    نیافته در اغاز قرن بیستم امکان اموزشی برای زنان بخصوص بسیار محدود بود در کل ایران فقط 3500 دخت در

    سال 1289 توانسته بودند در تعداد اندکی مدرسه ثبت نام کنند . رژیم رضاشاه بی اعتنا به مقاومت روحانیو ن و

    تعصب مردم عادی در مخالفت با تحصیل زنان بهبود شایان توجهی در امکانات تحصیلی برای زنان ایجاد کرد . دولت

    علاوه بر وجود مدارس خصوصی دخترانه دوتای اول ان در تهران "ناموس"و"تربیت" نام داشتند تعدادی دیگر

    مدارس دولتی نیز احداث کرد به طوری که شمار مدارس دخترانه در سال 1302 به 14 تا 15 باب رسید و در حدود

    سه سال بعد این مدارس افزایش پیدا کردند.

    تغییرات جدید در آموزش و پرورش جدید به دولت فشار اورد که به سرعت بر پیش نویس طرح سواد اموزی زنان را

    تهیه کند . حتی عده ای پیشنهاد اعزام دانشجوی زن را به خارج می کردند که زنان اندکی با هزینه شخصی در ابتدا

    برای تحصیل به اروپا رفتند کوششهای انجام شده برای بهبود وضع اموزشی زنان در جامعه به افزایش چشمگیر

    دختران در مدارس ملی انجامید در حالی که در سال تحصیلی 1304 تا 1305 در برابر 475 پسر فقط 120 دختر

    فارغ تحصیل شده بو دند این رقو در سال 1310 تا 1311 به 1346 دختر در برابر 3713 پسر رسید.

    در دهه 1310 با افزایش توجه محافل عمومی و خصوصی به پیشبرد آزادی زنان در جامعه مسئله اموزش زنان

    شتاب  بیشتری گرفت . در سال 1309 یک انجمن زنان به مدیریت خانم "تیموتاش" همسر وزیر دربار که در همان

    سال از کالج آمریکایی  دختران فارغ تحصیل شده بود تاسیس شد.

    از جمله هدفهای این انجمن می توان به تاسیس مدرسه شبانه روزی برای دختران تهی دست اشاره کرد و همچنین پیدا

    کردن شغل برای روسپیان اشرافی و افتتاح یک قرائت خانه برای بانوان و آموزش صنایع دستی برای زنان از دیگر

     

     

    کارهای این انجمن بود. در اواخر دهه 1310 انجمن دست به کار دیگری زد از جمله ایجاد مدرسه شبانه برای

    تحصیل زنان بود.

    یکی از جنبه های مهم گسترش تحصیل در سالهای 1304 تا 1320 مربوط به اموزش بزرگسالان بود جای تردیدی

    نیست که رضاشاه نظام اموزشی خود را به عنوان وسیله ای برای یکپارچگی جوانان مملکت و تلقین اندیشه های ملی

    گرایانه در جوانان و پیرمردان متمایل به نوگرایی به کار برد . و از طریق این نظام می خواست با خرافه پرستی

    مقابله کندو یک ملت راست اندیش را ایجاد کند. بخش بزرگی از اندیشه های اموزشی رضاشاه که به عنوان دست یافتن

    هدفش بود از تحصیلات استفاده کرد و در این راستا نیز اموزش بزرگسالان را مد نظر قرار داد.

    در ابتدا تعداد دختران و پسرانی که در مدارس شبانه در س می خواندند اندک بو اما به مرور بر تعداد انها افزوده شد

    اقشار زیادی از مردم در سال 1316 به این مدارس رفتند همینکه حتی می توانستند نام خود را بنویسند بسیار خرسند

    می شدند . در سال 1317 از تعداد 16 میلیون 124000 توانسته بودند در این کلاسها ثبت نام کنند .و بر طبق قوانین

    کارفرما ملزم بودند که کارگران بیسواد خود را به کلاس های شبانه بفرستند . و شرکتهای نفت و سازمانهای دولتی

    هزینه سواد آموزی کارگران بیسواد خود را پرداخت می کردند.این ابتکار با شور و شوق زیادی مورد استقبال قرار

    گرفت.اما در روستاها از ان استقبال نشد و اندیشه هایشان انباشته از خرافات باقی ماند

  • فهرست:


    مقدمه ................................................4


    فصل اول : تعاریف اصطلاحات و مفاهیم

    - نوسازی و نظریات نوسازی ....................................................5
    - توسعه ...............................................................................6
    - اصلاح ...............................................................................7
    - تجدد ومدرنیسم .....................................................................7
    - جامعه شبه غربی و مدرن رضاشاهی ...........................................7
    - گفتمان مدرنیسم پهلوی اول .......................................................8

    فصل دوم : آموزش به سبک جدید

    - نظام نوین تعلیم و تربیت ........................................................9
    - توسعه مدارس ابتدایی و متوسطه و مدارس عالی ...........................10
    - آموزش بزرگسالان و زنان .....................................................12
    - دانشگاه تهران ...................................................................13


    فصل سوم : دولت نوین و ارتش مدرن

    - دانشکده افسری ...................................................................15

    - قانون نظام اجباری ................................................................16

    - ایجاد ارتش متحد الشکل ..........................................................17


    فصل چهارم : خدمات عمومی رضاشاه

    - راه شوسه و راه آهن .............................................................18

    - تاسیس رادیو تهران ..............................................................20

    - تاسیس بانک ملی ایران ..........................................................20

    - بهداشت و درمان ................................................................21

    - اصلاحات اداری .................................................................21


    فصل پنجم : تحول اقتصادی و صنعتی


    - صنایع غذایی .....................................................................23

    - صنایع نساجی ....................................................................24

    - صنایع شیمیای و فلزی و غیر فلزی ...........................................24

    - صنعت نفت ......................................................................25

    - صنعت کشاورزی ...............................................................26







    فصل ششم : تحولات اجتماعی و فرهنگی وسیاسی



    - رضاشاه و روحانیت ...........................................................27

    - سیاست رضاشاه درباره عشایر ..............................................28

    - زنان وتحولات جامعه ........................................................28

    نتیجه گیری .............................................30
    منابع و ماخذ .............................................31
    منبع:

     

    1- آزادار مکی/ تقی . اندیشه نوسازی در ایران : دانشگاه تهران  1379.

    2- آهنگران / محمد رسول . اصلاحات اقتصادی رضاخان و تاثیر عوامل خارجی . تهران : مرکز اسناد انقلاب اسلامی.

    3- احتشام علیایی / علی محمد . ایران و رضاشاه کبیر . تهران : دانشگاه تهران.

    4- استفانی / کرویئن . ارتش و تشکیل حکومت پهلوی در ایران . ترجمه غلام رضا بابایی . تهران : خجسته 1377

    5-استفانی / کرویئن . رضا شاه و شکل گیری ایران نوین و دولت و جامعه در دوران رضا شاه . مترجم : مرتضی ثابت فر1383.

    6- امین / سید حسن . کارنامه غنی تحولات عصر پهلوی . تهران : دایره المعارف ایران شناسی. 1381.

    7- امینی / علیرضا  و  ابوالحسن شیرازی / حبیب الله . تحولات سیاسی اجتماعی ایران ازقاجاریه تا رضاشاه . تهران:قومس 1383.

    8- امینی / علیرضا .تحولات سیاسی و اجتماعی در دوران پهلوی . تهران : صدای معاصر 1381.

    9- پیرنظر / هوشنگ . هرچه کاشتیم درو کردیم ( خاطراتی از کارگزاران رژیم گذشته و روند نوسازی‌). تهران1384.

    10- خلیلی خو / محمد رضا . توسعه و نوسازی در دوره رضاشاه . تهران :دانشگاه شهید بهشتی 1373 .

    11- صادقی / فاطمه . جنسیت و ناسیونالیسم وتجدد در ایران (پهلوی اول ) . تهران:قصیده سرا1384.

    12-صفائی / ابراهیم . رضاشاه کبیر و تحولات فرهنگی. تهران: وزارت فرهنگ.

    13- طبری / احسان .یک تحلیل عمومی جامعه ایران در دوره رضا شاه . تهران : وزارت فرهنگ.

    14- مکی / حسین .تاریخ بیست ساله ایران . تهران : مروارید1363.

    15- نفیسی / سعید . تاریخ شهریاری شاهنشاه رضاشاه پهلوی . تهران :شورای مرکز جشنها .1344.

    16- نیازمند / رضا . رضا شاه از تولد تا سلطنت . تهران : جامعه ایرانیان .1381.

    17- نوبخت / حبیب الله . شاهنشاه پهلوی .تهران :مطبعه مجلس.

    18- ساعی / احمد .مسائل سیاسی – اقتصادی جهان سوم .تهران :سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها 1377.

     

     

مقدمه : ايران تاريخي کهن دارد و تقسيماتي که در تاريخ ايران شده بيشتر بر مبناي شروع و پاياين کار سلسله هاي سلاطين بوده واز فتوحات وکشتار و زندگي انها سخن رفته است. ولي با ظهور اسلام اين تاريخ به دو دوره تقسيم مي شود که به دوره قبل از اسلام و دور

ایران در دوره سلطنت رضاشاه (پهلوی اول) در این دوره که شانزده سال به طول انجامید، شیوه های گوناگونی در اداره امور به کار رفت. در آغاز به ظاهر جنبه های مشروطه خواهی و دین پروری و ملت خواهی چیره بود و دکتر مصدّق و مدرّس و آزادیخواهان دیگری از تهران و برخی از شهرها به مجلس راه یافتند. اما بسیاری از آزادیخواهان یا در نظام جدید ادغام می شدند یا از سیاست و مبارزه بر ضد دیکتاتوری نظامی ...

مقدمه مستکبران و جهانخواران از دیرباز جهت تحقق اهداف شوم خود سعی بر فرهنگ سازی و تخریب فرهنگ ملت ها را داشته اند آنان می کوشند تا فرهنگ مبتنی بر ادبیات استعماری خود را که توجیه کننده این تهاجم می‌باشد را با پوشش دموکراسی در بین ملت ها شایع نمایند لذا ترفندهای مختلفی را با هدف قلب مفاهیم ارزشی و ملوث کردن فضای فرهنگی جوامع به ابهام و تردید و نیز سؤال برانگیز نمودن ارزشهای دینی و ...

نگاه دوگانه به رضاشاه در دوران حکومت وی: بعد منفی: مستبد، ثروت اندوز، وابسته به انگلستان، عوام بعد مثبت: انجام اصلاحات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که مد نظر مشروطه خواهان بود. نتایج مثبت انقلاب مشروطه (آنچه مد نظر انقلابیون بود) در دوران رضاشاه ظاهر شد و در بعد سیاسی نیز، انقلاب مشروطه شکست. رضاشاه در حالی که طبقه متوسط سنتی را بشدت از خود متنفر ساخت، در میان طبقه متوسط جدید نیز ...

? برخورد سياسي، ديني و فرهنگي رضاخان ? بررسي سياست ديني فرهنگي در عصر پهلوي اول ? حمله به شعائر اسلام ? ساختار قضائي ? تحميل بي حجابي ? کشف حجاب ? روابط رضاخان با روحانيون در دوره رضاشاهي ? اقتصاد سياسي ايران در دوره رضاشاه ? اصلاحا

فهرست مهمترین اقدامات حکومتی رضاخان به این شرح است: 1- اجباری بودن استفاده از کلاه شاپو و صدور قانون «متحدالشکل نمودن البسه‏». 2- منع حجاب برای محصلین دختر مدارس و معلمین زن. 3- موظف شدن کارگزاران حکومتی برای حضور با همسران بدون حجاب خود در مراسم 4- موظف شدن استانداران و فرمانداران و بخشداران به انعقاد مراسم متعدد و دعوت از روحانیون و تجار و افراد صاحب نفوذ به آن مراسم به همراه ...

معماری قاجار پهلوی معماری ایران از اواخر دوره قاجار و شروع دوره پهلوی دچار هرج و مرج و آشفتگی شد در این دوران ما شاهد احداث همزمان ساختمانهایی هستیم که هر کدام بیانگر یکی از مکاتب فکری دوره هایی مشخص از تاریخ ایران هستند : کاخ مرمر به تقلید از معماری سنتی و عمارت شهربانی کل کشور به تقلید از تخت جمشید و ساختمانهای بلدیه ( شهرداری ) و پستخانه به شمال و جنوب میدان امام ( سپه ) به ...

شکی نیست که تاریخ ایران دارای فراز ونشیب های فراوانی بوده است و علما و مرجعیت در این کشور نیز داری نفش مهمی بوده اند خصوصا حکومت ها و مردم نیز توجه ویژه ای به این موضوع داشته اند لذا در این تحقیق سعی بر آن شده تا با ورق زدن گوشه ها یی از صفحات تاریخ وتحلیل آن نگاهی هر چند مختصر به رابطه علما و مراجع با یکی از چهره های مهم سیاسی ایران ( سردار سپه) بیفکنیم و بامطالعه موردی برخی از ...

نام‌ها رضاشاه در طول زندگی خود و حتی پس از آن به دلایل مختلف به نام‌هائی چند خوانده شده است. در جوانی به نام ناحیه‌ای که از آن برخاسته بود «رضا سوادکوهی» نامیده می‌شد.[1] با ورود به نظامی‌گری به «رضاخان» و سپس، با ذکر درجه نظامی‌اش، به «رضاخان میرپنج» شناخته شد. بعد از کودتای ۱۲۹۹ و به دست‌گرفتن وزارت جنگ و فرماندهی کل قوا او را «سردار سپه» می‌خواندند. پس از رسیدن به سلطنت و ...

خلاصه مقالات اولین کنفرانس بین المللی تاریخ ترکمن ترکمن های سالر در دوره معاصر سالرها یکی از اقوام بسیار مهم ترکمن ها در طول تاریخ بشمار می روندعلاوه بر نقش آنان در هنر ترکمن در کشمکش های سیاسی نیز ایفای نقش کرده اندو اما در دوره قاجاریه و سپس حاکمیت بلشویسم در آن طرف مرزهای ایران وضعیت آنان بشدت متزلزل گردید . سالرها از دست بلشویکهای تندرو راهی افغانستان و ایران شدند. سالراز ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول