دانلود مقاله خیار شرط

Word 112 KB 9638 107
مشخص نشده مشخص نشده حقوق - فقه
قیمت قدیم:۲۳,۷۰۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه

    خیار شرط نیز یکی از چند خیاری است که در قانون از ان نام برده شده است . درباره ی تعداد خیارها در فقه توافق وجود ندارد پنج و هفت و هشت و چهارو چهارده تعدادی است که در کتابها دیده می شود و چهارده عدد به شهید ثانی در شرح لمعه ( ج 3 ، ص 447) بر می گردد.

    اما این اختلافات در تدوین و گرد آوری است و ماهوی نمی باشد . در قانون مدنی ماده ی 396 :

    خیارات از قرار ذیر اند:

    1- خیار مجلس  2- خیار حیوان 3-  خیار شرط 4- خیار تاخیر ثمن 5- خیار رویت و تخلف از وصف 6- خیار غبن 7- خیار عیب 8- خیار تدلیس 9- خیار تبعض صفقه 10- خیار تخلف شرط

    احکام این خیارات در مواد 399 تا 401 و 410 تا 443 بیان شده است .

    اما در ماده ی 380 نیز امده است : در صورتی که مشتری مفلس شود و عین مبیع نزد او موجود باشد ، بایع حق استرداد ان را دارد

    این حق نیز بمعنی خیار فسخ است زیرا تا عقد به هم نخورد ، فروشنده نمی تواند مبیع را از خریدار ، که به موجب عقد مالک ان شده است ، پس بگیرد. هم اکنون خیار شرط مورد نظر در این تحقیق می باشد .

    در این خیار بیش تر بحث راجع به حقی که در معامله ی طرفین وجود دارد است و به رابطه ی طرفین با وجود این حق ، نوع استفاده از این حق و حتی گذشتن و فسخ این حق است

    که به 2 فصل و چندین مبحث و گفتار در هر فصل تقسیمش ده است و همینطور نوعی از خیار شرط وجود دارد که به بیع شرط معروف است و حقی است که به فروشنده داده می شود که مبحث جداگانه ای را پذیرفته است و با تمامی اوصاف مرود نظر به بحث در مرود ان می پردازیم . و به طور خلاصه می توان گفت خیار شرط حقی است که به شخص مشروط که که اختیار فسخ عقد را در زمان معین می دهد و به تحلیل حقوقی و دلایل حقوقی و دلایل شیعه برای این حق نیز پرداخته ایم و تفاوتهای موجود میان شرط خیار و شرط انفساخ و خیار تخلف از شرط نیز توجه کرده ایم و چگونگی انتقال و اسقاط در خیار شرط و اوصاف بیع شرط که نوعی دیگر از خیار شرط است که به نفع فروشنده می باشد و نوع به ارث رسیدن و چند نمونه رای دیوانعالی کشور در این مورد نیز وجود دارد امیدوارم که مرود نظر قرار بگیرد .

     

     

    فصل اول :

    مفهوم اوصاف خیار شرط

     

    مبحث اول :

    تعریف لغوی و اصطلاحی خیار شرط

    1- در لغت : اسم مصدر اختیار است ، یعنی نتیجه ی اختیار شخص است

    2- در اصطلاح : کلمه ی خیار به معن یمالکیت به فسخ عقد امده است . این تعریف در کتاب ایضاح الفوائد 1/482 می باشد

     

    بررسی تعریف اصطلاحی :

    این تعریف ممکن است باعث ضرر شود . 5 مورد وجود دارد که از موارد خیار اصطلاحی نیست ولی طبق تعریف فوق داخل در تعریف خیار است :

    1- مالکیت فسخ عقود جایزه مثل هبه در حال یکه فقها نام چنین قدرتی را خیار فسخ نمی گذارند

    2- مالکیت فسخ ورثه ، در عقودی که میت در در مرض و مشرف به موت منعقد ساخته است

    3- مالکیت فسخ عقد نکاح توسط زوجه ، در جای یکه زوج بدون اطلاع او با دختر و خواهر یا دختر برادر او ازدواج کرده است

    4- مالکیت فسخ عقد نکاح توسط هر یک از زوج یا زوجه در صورت وجود یکی از عیوبی که نکاح را می توان در اثر آن فسخ نمود .

     

    دفاع از تعریف انجام شده :

    مراد از مالکیت در تعریف خیار ، سلطنت و قدرت نیست تا این مورد ایراد بر ان وارد باشد ، بلکه منظور حق است یعنی خیار یک نوع حق است که انسان در اثر داشتن ان می تواند یک عقد را فسخ کند بنابراین در این موارد حکم جواز فسخ است و نه حق فسخ تا مشمول تعریف خیار باشد .

     

    فرق حق و حکم :

    حق در اختیار شخصی است در کل قابل اسقاط ( مثل حق شفعه ) فلقل

     

    اختیاری و انتقال قمری به مرگ ( مثل حق خیار ) می باشد ، ولی حکم در اختیار شارع است و چنین اثری ندارد ، مثل اجازه و رد در عقد فضولی و تسلط انسان بر فسخ عقود جایزه حکم استو نه حق و لذا نه به ارث می رسند و نه به وسیله ی اسقاط ساقط می شوند .

     

    خلاصه :

    تعیف مورد نظر اینگونه می شود که مالکیت یک نوع حق است و در اینجاهمان حق فسخ عقد است که وابسته به تراضی واقعی است و در صورتی ایجاد می وشد که دو طرف اگاهانه درباره ی آن تصمیم گرفته باشند و به شخص ثالث نیز تعلق می گیرد بدون اینکه صاحب خیار قائم مقام یا نماینده ی یکی از دو نفع متقابل در قرار داد باشد در واقع معتمد و داور است و سمت و اختیار خود را از تراضی به دست می اورد و نه از ارادهی خاص یکی از دو طرف [1]

    خیار شرط در معامله امری عقلایی بوده و درجامعه مورد عمل قرار می گیرد چنانکه در حدیث شریفی از امام صادق (ع) امده است : المسلمون عند شروطهم الاکل شرط خالف کتاب 1... عزوجل فلایجوز یعنی : بر مسلمانان لازم است بر اساس شرط و تعهدی که کرده اند عمل نمایند مگر انکه ان شرط بر خلاف دستورات الهی باشد ، در ان صورت عمل به آن شرط جایز نیست

    انجام شرط خود مشروط شده است بر اینکه مخالف کتاب و سنت نباشد و ما بر آن به طور منطقی نظم عمومی و مقتضای عقد را نیز که قبلا تعیین شده را نیز اضافه می کنیم . در خیار عقد مدت نیز باید معین باشد و اگر معین نشده باشدو یا در عقد ذکر نشود ، از تاریخ وقوع عقد به حساب می اید ( ماده 400 ق . م)

     

    مبحث دوم :

    تحلیل حقوقی خیار شرط:

    این مبحث را در 2 جزء جداگانه مورد بررسی قرار می دهیم . در جزء اول : آیا عقد و شرط چکیده ی واحدی دارند و در واقع یک حقیقت هستند و یا اینکه هر یک دارای وجود مستقلی می باشد ؟

    در جزء دوم : واقعیت حق خیار چیست و هدف از اجرای ان چه می تواند باشد؟

     

    گفتار اول :

    نسبت میان عقد و شرط:

    بر این مطلب مکررا تاکید شده است که عقد خیاری از جمله عقود لازم است . بدین معنی که اگر خیار شرط همراه با عقد نباشد ان عقد غیر قابل فسخ و لازم خواهد بود بنابراین چون تصور عقد بدون شرط ممکن است می توان فهمید که بین عقد و شرط هیچ نوع وابستگی از نوع لازم و ملزوم وجود ندراد بطوری که هر یک جزء لاینفک دیگری باشد و وجود هر یک بدون دیگری ناقص باشد و همانطور که [2] در چند سطر بالا اشاره شد تصور عقد بدون خیار شرط ممکن و سهل است اگر چه تصور شرط بدون عقد ممتنع به نظر می رسد شرط فرع بر عقد است و تا عقدی نباشد شرطی به وجود نمی اید و در واقع خیار شرط جز و زایدی است که به عقد لازم اضافه می شود تا عقد را از اطلاق بیرون بیاورد و مقید به مفاد شرط نماید و وجود شرط منوط به توافق طرفین است و در عقد خیاری حصول 2 توافق لازم است : توافق اول به انشای عقد که با ایجاب و قبول حاصل می شود و توافق دوم بر مفاد شرط که ضمیمه ان می شود .

    اینطور است که می توان توافق دوم را اسقاط یا اقاله نمود کرد بدون اینکه به اصل عقد صدمه ای بزند . اما این دو وجود چنان به یکدیگر وابسته اند ( در عین استقلال ) که بطلان شرط خیار ممکن است بعضا به عقد نیز سرایت کند و انرا باطل نماید و این موضوع در جایی مطرح می شود که مرت خیار نامحدود باشد و جهل به مدت موجب جهل به یکی از غوصین و نتیجتا بطلان عقد گردد.

     

    گفتار دوم :

    واقعیت خیار چیست ؟

    در مورد اینکه واقعیت خیار چیست و با ایجاد و اجرای خیار کدام حق اعمال می شود باید ابتدا 3 فرض مختلف را طرح و سپس هر یک را به طور مجزا مورد نقد و بررسی قرار داد .

     

    (الف) خیار حف انحلال قرار داد است : در فرض اول حقی است که هدف از ان تسلط بر انحلال قرار داد است . می دانیم که عقد خیاری نوعی از عقد لازم است و با ایجاد خیار در واقع صاحب خیار این حق را پیدا می کند که عقد لازم را منحل نماید قطع نظر از اینکه با اجرای خیار مالی که منتقل شده است پس گرفته می شود یا مالی که در اثر عقد رسیده از ملک صاحب خیار خارج می شود .

    ظاهرا ماده ی 399 قانون مدنی نیز که می گوید : در عقد بیع ممکن است شرط شود که در مدت معین برای بایع یا مشتری یا هر دو یا شخص خارجی اختیار فسخ معامله باشد در خصوص واقعیت نفس خیار شرط ، به حق انحلال قرار داد ، توجه دارد زیرا به فسخ قرار داد به عنوان مهم ترین اثر شرط اشاره می کند بدون آنکه ذکری از استرداد اموال به میان بیاورد.

     

    (ب) خیار حق پس گرفتن مالی است که در اثر عقد منتقل می شود :

    نظریه ی دوم این نکته را می رساند که اجرای خیار در واقع برای آنست که انچه به واسطه ی قرار داد منتقل می شود با اجرای خیار دوباره به ملکیت انتقال دهنده باز گردد . برای مثال مفاد شرط این طور تنظیم می شود که اگر در موعد مقرر بایع ثمن را رد کند حق داشته باشد مبیع را مسترد نماید .

     

    (ج) خیار حق اخراج ملکی است که در اثر عقد بدست می اید :

    در این فرض خیار شرط در واقع ایجاد حقی می کند که بموجب ان انتقال گیرنده مالی در اثر قرار داد می تواند آن مال را از ملک خود خارج کند [3]

    با جمع بندی تمام گفته ها می توان به این نتیجه رسید که واقعیت و نفس خیار چنانکه در قانون مدنی ، مبحث مربوط به خیار شرط ماده ی 399 بیان شده است ، حق انحلال عقد است ، بنابراین در اثر اعمال خیار عقد منحل می شود بدون آنکه نیازی به تصریح ان ضمن شرط وجود داشته باشد

     

    گفتار سوم :

    هدف از خیار شرط

    می توان گفت اعطای سلطه و اقتداری به صاحب خیار که در زمان جریان خیار بتواند عقد لازم را منحل نماید [4]

    فلسفه و انگیزه وضع چنین تاسیسی این بوده است که زمینه های فتنه واختلاف را در بین مردم از میان ببرد . [5] تردیدی نیست که انگیزه ی نوع بشر از عقد قرار دادها و اجرای معاملات جلب منفعت و دفع ضرر است و چه بسا که شخصی که معامله می کند در تشخیص منفعت بخطا رفته یا شرایط متغیر وی را به خطا افکند باشد و ناکامی شخص در جلب منفعت باعث کدورت و فتنه گردد . چنانچه هر روز شاهد بسیاری از کشمکشها و قتل و جنایتها به انگیزه طمع و جلب منافع هستیم . لذا برای از بین بردن اختلافات و رساندن تعداد انها به حداقل علی رغم دفاع از استحکام معاملات راههایی برای بازگشت از معامله و انحلال ان پیش بینی شده است که یکی از انها خیار شرط است . با شرط کردن خیار شرط متعامل معامله کننده علاوه بر پایبندی اولیه به قرار داد منعقده این حق را برای خود محفوظ می دارد که اگر پس از مدتی نفع خود را در انحلال معامله ببیند انرا منحل نماید . در این صورت چنانچه منافعش اقتضاء کند بدون حق ابراز مخالفتی از سوی طرف مقابل و با استناد به شرط حق فسخ قرار داد واعاده وضعیت سابق را خواهد داشت .

     

    مبحث سوم :

    دلایل شیعه برای اثبات خیار شرط :

    علمای شیعه به 3 دلیل اشاره کرده اند برای اثبات خیار شرط :

    اول عموم ادله شرط :

    بسیاری از فقها برای اثبات خیار شرط به 2 حدیث معروف نقل شده از پیامبر اکرم (ص) به مضمون صحت اشتراط شرط و وجوب عمل به مفاد ان استناد جسته اند : المسلمون عند شروطهم و الشرط جایز بین المسلمین چون شرط در این دو حدیث به طور مطلق امده و اطلاق هم ایجاد عموم می کند لذا بر هر نوع شرطی اعم از خیار و غیره دلالت دارد . پس این عموم احادیث که ذکر شده توجه به عدم وجود هر گونه منع صریحی از وجود شرط خیار در عقد لازم دلالت دارد بر اینکه می توان ضمن عقد لازم شرط خیار نمود و این شرط باید رعایت شود .

    که البته این دلیل پیرو چندانی ندارد .

     

    (دوم ) : اجماع :

    از یک سو فقهای شیعه به جواز این خیار قائل شده و شرایط و احکام انرا در کتب فقهی با کمال دقت مورد بررسی قرار داده اند و همینطور بدون استثنا در باب تجاره و تحت عنوان خیارات از ان نام برده اند و از سوی دیگر بسیاری از ایشان در کتب معتبر خود از اجماع به عنوان دلیل خیار شرط یاد کرده اند . [6] و آنرا در کنار سایر ادله بعنوان مدرک و مستند خیار شرط ذکر کرده اند . با این وجود به دلیل انکه ممکن است مستند فقها بر صدور فتوا به صحت خیار شرط اخبار خاصه وارد شده در این باب باشد نسبت به جمعیت این دلیل نیز تردید شده است

     

    (سوم) : اخبار خاص :

    در فقه شیعه روایاتی است که مشتمل بر بیان احکام برخی از شعب خیار شرط و مشخصا راجع به بیع شرط است ، این اخبار در کتبها معتبر حدیث شیعه امده و فقها به آن تمسک جسته اند .

    روایت سعید بن سیار

    روایت اسحاق بن عمار

    در این دو روایت به بیع شرط اشاره شده اما م یدانیم که بیع شرط ویژگی ندارد که انرا تابع احکامی غیر از احکام خیار شرط نماید لذا از ادله مربوط به ان م یتوان با استفاده از وحدت ملاک ، منوط برای اثبات خیار شرط سود جست هر چند که نسبت به دلالت این روایات بر خیار شرط نیز مناقشه شده است

  • فهرست:

    فصل اول : مفهوم اوصاف خیار شرط
    مقدمه
    مبحث اول : تعریف لغوی و اصطلاحی خیار شرط
    مبحث دوم : تحلیل حقوقی خیار شرط
    گفتار اول : نسبت میان عقد و شرط
    گفتار دوم : واقعیت خیار چیست ؟
    گفتار سوم : هدف از اجرای ان کدام است ؟
    مبحث سوم : دلایل شیعه برای اثبات خیار شرط
    مبحث چهارم : دلایل حقوقی برای اثبات خیار شرط
    مبحث پنجم : خیار شرط در ایقاع و عقد لازم و جایز
    گفتار اول : امکان وجود خیار شرط در ایقاعات
    گفتار دوم : امکان وجود خیار شرط در عقد جایز
    گفتار سوم : امکان وجود خیار شرط در عقد لازم
    مبحث ششم : تفاوت شرط خیار و شرط انفساخ
    مبحث هفتم : تفاوت شرط خیار با خیار تخلف از شرط
    مبحث هشتم : فسخ و اجازه
    گفتار اول : اجازه
    گفتار دوم : فسخ
    فصل دوم : انتقال و اسقاط در خیار و اوصاف بیع شرط
    مبحث اول : انتقال خیار شرط
    گفتار اول : واگذاری خیار شرط ( ارادی)
    الف – چرا حق خیار ارزش معاوضی دارد ؟
    ب – آیا حق خیار قابل واگذاری به غیر است ؟
    گفتار دوم : به ارث رسیدن خیار شرط
    الف – کدامین خیار شرط به ارث می رسد
    ب – موانع ارث کدامند ؟
    1- موانع ارث
    2-حجب
    مبحث دوم : عوامل باعث اسقاط در خیار شرط
    گفتار اول : فوت صاحب خیار
    گفتار دوم : تلف مورد معامله
    گفتار سوم : جنون صاحب خیار
    گفتار چهارم : بلوغ صغیر
    گفتار پنجم تزایه
    مبحث سوم : بیع شرط یا معامله با حق استرداد
    گفتار اول : مدارک و عناصر خیار بیع شرط
    الف – عناصر خیار بیع شرط
    ب – مدارک خیار بیع شرط
    گفتار دوم : مسقطات خیار بیع شرط
    مبحث چهارم : نمونه رای دیوان عالی کشور در رابهط با مواد 399 و 400 و 401 قانون مدنی
    گفتار اول : نظریه های فقهی و حقوقی برای ماده 399
    الف – نظریه های فقهی و حقوقی برای ماده 400
    ب – نظریه های فقهی و حقوقی برای ماده 401
    گفتار دوم : نمونه رایی در مورد تصریح در سند معامله به اینکه اگر فروشنده از انجام معامله منصرف شود بایستی علاوه بر رد مبلغ بیعانه معادل بیعانه بر خریدار بپردازد برای تحکیم معامله و دلالت بر حق فسخ فروشنده ندارد .
    گفتار سوم : نمونه رایی در مورد حق فسخ قرار داد برای غیر متخلف در مدت قرار داد متصور است نه بعد از نقضاء مدت قرار داد و فرضا انفساخ آن.


    منبع:

    - ترمینولوژی حقوق – دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی – بنیاد راستاد خرداد 1363 – ص 102

    2- تلخیص خیارات – مسملم قلی پور گیلانی – نشر اخلاق – چاپ بهار 1382 – ص 90

    3- حقوق اموال دکتر محجمد جعفر جعفری لنگرودی – کتابخانه گنج دانش چاپ اول 1368- ص 180

    4- حقوق خانواده – سید مصطفی محقق داماد نشر علوم اسلامی چاپ اول 1365- ص 150

    5- حقوق خانواده دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی – کتابخانه گنج دانش چاپ اول 1368 ص 200

    6- حقوق خانواده نکاخ و انحلال ان جلد 1 دکتر سید حسین صفایی واسد ا.. امامی نشر میازن چاپ هشتم بهار 1384 – ص 168

    7- حقوق مدنی جلد 1 و 2 و 4 – دکتر حسن امامی – کتابفروشی اسلامی – 1362 – ص 60

    8- حقوق مدنی دکتر ناصر کاتوزیان جلد (5) قواعد عمومی قرار دادها – ناشر شرکت سهامی انتشار با همکاری بهمن برنا چاپ چهارم – سال 1383- ص 92

    9- حقوق مدنی عقود معین (1) – دکتر ناصر کاتوزیان – دانشگاه تهران 1353 – ص 87

    10- حقوق مدنی 6 ( عقود معین ) جلد 1 – دکتر پرونی نوین ، دکتر عباس خواجه پیری – گنج دانش – چاپ دوم 1382 – ص 56

    11- حقوق مدنی 6 و 7 – حجت الاسلام والمسلمین دکتر حبیب ا... طاهری – اخلاق – 1382 – ص43

    12- خیار شرط – مقاله ی محمد اعتضاد بروجردی – مجله قانون وکلا سال اول شماره ی 7 – ص 32

    13- فلسفه ی عمومی حقوق بر پایه ی اصالت عمل به تئوری موازنه – دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی – کتابخانه گنج دانش – سال 1379 – ص 70

    14- قانون مدنی در ایینه ی اراء دیوانعال یکشور – یدا... بازیگر – انتشارات فردوس 1379 – ص 55

خيار شرط نيز يکي از چند خياري است که در قانون از ان نام برده شده است . درباره ي تعداد خيارها در فقه توافق وجود ندارد پنج و هفت و هشت و چهارو چهارده تعدادي است که در کتابها ديده مي شود و چهارده عدد به شهيد ثاني در شرح لمعه ( ج 3 ، ص 447) بر مي گردد.

اقاله در لغت به معنای آزاد کردن و باز کردن چیزی یا رهایی بخشیدن کسی از مبتلا به آمده است علمای حقوق تعاریف گوناگونی از اقاله ارائه داده اند از جمله این تعاریف (( به هم زدن عقد لازم به تراضی وتوافق یکدیگر))[1] (( اقاله به هم زدن معامله با تراضی و سازش طرفین معامله است )) [2] (( محل ساختن عقد با تراضی طرفین )) [3] (( به هم زدن عقد لازم با تراضی متقابلین ))[4] ولی با وجود تمامی این ...

مقدمه فقها و انديشمندان شيعه نگرش خاصي نسبت به مسئله شروط و ذکر آن در عقود و آثار ناشي از آن و همچنين مباحث مرتبط با آن داشته اند و با توجه به اينکه قانون مدني ما نيز برگرفته از فقه اماميه مي‌باشد اين اهميت بنحو شايسته‌اي در بحثها و استدلالات ح

توافق ضمن عقد لازم 1) وکالت وکيل ضمن عقد لازمي و به صورت شرط نتيجه درج گردد: يکي از حالاتي که موجب غيرقابل فسخ بودن وکالت مي‌شود، شرط وکالت ضمن عقد لازم است که ممکن است در قالب شرط نتيجه يا شرط فعل در ضمن عقد گنجانده شود. در صورتي که وکالت در ضم

پلان 1- تعریف: 1- در حقوق تطبیقی 2- در حقوق فرانسه 3- در فرهنگ اصطلاحات حقوقی الف- معنای عام ب- معنای خاص 4- در حقوق بین الملل 5- نظر دکتر کاتوزیان در این زمینه 1- معنی و ارجاع 2- فایده بحث 3- اثر دخالت قوه قاهره 4- چه موقع فعل شخص ثالث در حکم قوه قاهره است؟ 5- نظریه حوادث پیش بینی نشده- شرط ضمنی (اجرهم خوردن تعادل 2 عوض و ایجاد غبن 2- سوء استفاده از حق و استفاده بدون جهت 3- ...

مقدمه خيارات يکي از احکام مخصوص فقه اماميه و حقوق ايران است و با اين تفصيل و گستردگي در حقوق ساير کشور‌ها موضوعيت نيافته است. به گونه‌اي که در غالب کتب فقهي در کنار کتاب البيع کتاب مستقلي را به خود اختصاص داده است.(مکاسب، 1382، ج2، ص211) از سوي

متن قانون‌ مدني->قانون مدني قسمت اول شماره:****-18/2/1307 و اصلاحات موضوع:قانون مدني قسمت اول شماره:1564-ق-24/8/76 قانون اصلاح ماده(1173) قانون مدني ماده واحده- ماده(1173) قانون مدني بشرح زير اصلاح مي گردد: ماده 1173-

يکي از اقسام شرط فعل، شرط ترک فعل حقوق است، مقصود از آن، انجام ندادن اعمال حقوقي همچون اجاره يا بيع و يا عمل فسخ مي باشد که در ضمن عقدي شرط ترک آنها شده است. موضوع اصلي اين مقاله بحث از ضمانت اجراي تخلف از اين شروط مي باشد، در واقع پرسش اصلي اين اس

مقدمه مسئولیت مدنی تکلیف به جبران خسارت وارد به اشخاص است که منشأ آن عدم اجرای قرارداد ، زیان ناشی از جرم یا شبه جرم می باشد. اگر نقض تکلیف و ضرر ناشی از آن به زیان زننده قابل استناد باشد مسئولیت مدنی ایجاد می شود ولی اگر تقصیر و اقدام متعهد له یا زیان دیده درمیان باشد و یا هشدار کافی و مؤثر به زیان دیده داده شده باشد و یا اگر عامل زیان با حسن نیت بوده و قصد احسان داشته باشد و ...

وکالت وکیل ضمن عقد لازمی و به صورت شرط نتیجه درج گردد: یکی از حالاتی که موجب غیرقابل فسخ بودن وکالت می‌شود، شرط وکالت ضمن عقد لازم است که ممکن است در قالب شرط نتیجه یا شرط فعل در ضمن عقد گنجانده شود. در صورتی که وکالت در ضمن عقد لازم و به صورت شرط نتیجه مورد توافق واقع می‌گردد، مثل اینکه در ضمن عقد بیعی شرط شود فروشنده وکیل خریدار باشد تا مورد معامله را به ثالثی اجاره دهد، شرط ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول