تحقیق چشم‌ انداز اقتصادی ایران

Word 73 KB 34262 8
مشخص نشده مشخص نشده اقتصاد - حسابداری - مدیریت
قیمت قدیم:۷,۱۵۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۵,۰۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • چکیده: به هرحال آن چه که در شبکه کنونی اقتصادی کشور هست که اگر ما از اول جنگ تا الان را بررسی کنیم، باید ببینیم چقدر از هدف ها و اصول پایه ای قانون اساسی اجرا شده. نقدهای زیادی وجود دارد. بعضی ها ناجوانمردانه، بعضی ها نیمه منصفانه بعضی ها هم تلاش کردند منصفانه بگویند. اول این که از اول انقلاب تا الان که بررسی می کنیم می بینیم عدالت اجتماعی در ایران دچار اختلال شده و در خیلی از جاها تحقق پیدا نکرده...

     

    من در ابتدا علاقه مند بودم که بحثی تحت عنوان مبانی نظری یا مبانی تئوریک عدالت مطرح در دنیا پیرامون تئوریهای اقتصادی – بخصوص اقتصاد توسعه – داشته باشیم. در مورد مبانی نظری به صورت فشرده ای اشاره می کنم. بعد از جنگ دوم جهانی یعنی از 1950، به تعبیری شکوفایی شاخه تخصصی از علم اقتصاد به اسم اقتصاد توسه مطرح بود. مقطعی در تاریخ جهان صورت گرفت که دو قطب غرب و شرق روبروی هم قرارگرفت.
    یکی از الگوهای سوسیالیستی و کمونیستی را تحت عنوان الگوهای مطلوب و برتر، برای رسیدن به هدف مطلوب خودشان – که فرآیند توسه عمومی شان بود- معرفی می‌گردند. وضعیت مطلوب، هدف استراتژیک یک فرایند توسعه است، که خود این مطلوب از جامعه ای به جامعه دیگر تعریفی متفاوت دارد. و در فرایند بهبود، یکسری الگوهای سوسیالیستی حاکم بود و یکسری الگوهای سرمایه داری. هردوی این الگوها، می خواستند، کشورهای در حال توسعه یا اصلاحاً کم توسعه یافته را در حیطه مدار نظری خودشان و شیوه های عملی خودشان قرار بدهند. بنابراین یکی از مقوله هایی که خیلی روی آن بحث شده بود، بحث عدالت بود. از این رو ما در تئوری ها و نظریات مطروحه و تبین شده در 5 قرن گذشته، مباحث اقتصاد را، مباحث عدالت را، یکی از مباحث بغرنج می بینیم. آن چه که در این فرآیند مهم است این است که هردوی این الگو ها تلاششان این است که بهبود سطح زندگی یا ارتقاء سطح رفاه را در جامعه‌ی خودشان بالا ببرند و در وضع مطلوب یک شاخص‌هایی برای خودشان تعیین می کنند. که جهت گیری هردو الگو بستگی داشت به تکاملی که این کشورها داشتند. شاخص الگوهای غربی که در کشورهای جهان سوم بیشتر مسلط شد، این بود که باید سطح تولید کالا و خدمات در ابتدا افزایش پیدا کند. یعنی تولید ثروت و درآمد، به عنوان یک هدف استراتژیک قرار گیرد که این افزایش تولید ثروت و درآمد – که بعداً تحقق اهداف بعدی از جمله عدالت را در بردارد- مفهومش این بود که تولید ناخالص ملی افزایش پیدا کند که این افزایش تولید کالا و خدمات را اگر ارزش پولی برایش بگذارند همان درآمد ملی می شود. خوب این جهت گیری به ظاهر منطقی هم است، همه‌ی تلاش دولتمردان و برنامه ریزان این است که سطح تولید کالا و خدمات بخش های مختلف اقتصادی را افزایش دهند. متعاقباً با افزایش تولید درآمد و ثروت معتقد بودند که رفاه عمومی ارتقاء پیدا می کند. و شاخصی را تحت عنوان تقسیم این درآمد ملی به جمعیت، یک شاخص سوری به نام درآمد سرانه مطرح می کنند. بنابراین اگر درآمد سرانه یک کشور بالارود، معتقد بودند که به سمت افزایش سطح رفاه منجر می شود. از این رو تجربه ی دهه های 1950و1960وحتی تا اوایل دهه 1970نشان داد که این جهت گیری ها برای تحقق عدالت، از طریق افزایش سطح رفاه عمومی در عمل ناکام بود. یعنی در خیلی از کشورها علی رغم این که تولید و درآمد بالا رفت، ولی بهبود عمومی و رفاه عمومی حاصل نشد. خوب پاسخش خیلی ساده است و به سرعت می شود به آن رسید. درست است ثروت و درآمد تولید شده است، ولی این به طور مناسب در سطح جامعه توزیع نشده، یعنی اکثریت مردم از منافع حاصل از رشد اقتصادی و تولید درآمد و ثروت در یک جامعه کم بهره یا بی بهره بودند. مثلاً 20درصد جمعیت چیزی حدود 80درصد ثروت و درآمد را متوجه خودشان کرده بودند و این پدیده ای است که الان هم در ارزیابی ها در سطح جهانی مشهود است. مفهوم این، توزیع وگسترش خط فقر است و اختلافات طبقاتی. بنابراین این تئوری ها که تحت عنوان رشد اقتصادی مطرح بود و با شعار عدالت اجتماعی هم مطرح شد، در عمل در دل خودش ضدعدالت عمل می کرد. این مشکل در سازمان ملل مورد مداوعه و بررسی و بحث های مختلف قرار گرفت. سازمان های زیربنای سازمان ملل مثل«آپنیتاد» و سایر سازمان ها که به نحوی فرآیند توسعه را در کشورها بررسی می کردند، این موضوع را مورد نقد و بررسی قراردادند و حرفشان این بود که جهت گیری، جهت گیری درستی نیست ولذا بحث رشد اقتصادی خودش را دردهه1970به بعد به توسعه اقتصادی تغییر داد. مفهوم توسعه فراتر از رشد بود، یعنی در بردارنده رشد. ضمن این که رشد تغییرات کمی بود، شاخص های عددی بالامی رفت، توسعه یعنی هم تغییرات کمی و هم کیفی، یعنی تغییرات کمی و کیفی را تلفیقاً می گویندتوسعه. بعداً سازمان ملل با 73 شاخص سعی کرد آن را تبیین بکند و درجه توسعه یافتگی را تعیین بکند. مثلاً شاخص های اجتماعی تعیین کرد، شاخص های بهداشتی تعیین کرد، افزایش متوسط عمر،امید به زندگی، میزان مرگ و میر، میزان سرانه پروتئین، کالری و... در نهادهای اجتماعی میزان مشارکت مردم در عرصه های سیاست داخلی و خارجی، عرصه هایی که در حقیقت به منافع آن ها بر می گردد. درصد باسوادها، سرانه پزشک، میزان درصد انرژی مصرف شده دریک کشور، این ها را مجموعه ای از شاخص ها قرارداد، تحت عنوان توسعه. باز هم آن اختلالات در این شاخص ها دیده شد.
     
    در دهه1980، از یک طرف شتابی دارد صورت می گیرد و این شتاب که به افزایش تولید ثروت هست باز آن رفاه را ندارد اصطلاحاً عوارضی را در عرصه های اقتصاد داخلی و جهانی ایجاد کرد. که این بار مهم ترین عوارض این بود که ما توسعه را صورت می دهیم اما به چه بهایی؟ دیده شد که در این فرآیند توسعه، سرمایه حرف اول را می زند. یعنی حاکمیت سرمایه بر جهان جاری و حاکم هست و منافع نسلهای آینده در برگرفته نمی شود. یعنی نسل کنونی برای منافع خودش دارد اقداماتی می کند تحت عنوان تهی سازی منابع طبیعی و خدادادی، استخراج بی رویه منابع از جنگل، بیابان زایی، تغییرات اکوسیستم در سطح جهانی، سوراخ شدن لایه اوزن، آلودگی هوا، آب، خاک و... مسائلی پیش آورد که گفتند این فرآیند توسعه که به سمت بهبود دارد می رود، این مفهوم بهبود نیست، این هم منافع نسل آینده را دارد به خطر می اندازد و هم منابع خدادای را دارد به سمت تهی سازی پیش می برد. مضافاً این که اصل عدالت در این جا زیر سؤال قرارگرفته. حاکمیت سرمایه سهم نیروی کار را خوب نمی دهد و نیروی کار تحت استثمار قرارمی گیرد. با جایگزینی ابزارآلات در یک رویه افراط انگیز، دارد سهم نیروی کار کنار گذاشته می شود.
     
  • فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    ندارد

چکيده: اين‌ مقاله‌ به‌ بررسي موضوع تحريم‌هاي اقتصادي و بويژه تحريم‌هاي آمريکا عليه ايران مي‌پردازد.سوالي که مطرح مي‌شود اين‌است‌که‌ آيا تحريم‌هاي اقتصادي آمريکا عليه ايران از منظر حقوق بين الملل معتبر و مشروع هستند؟هدف،تحقيق و مداقه‌ درمورد‌ جنبه‌

چشم اندازی بر خصوصی سازی صنعت بیمه در ایران صنعت بیمه در سطح دنیا یکی از صنایع گسترده، پیچیده و حیاتی می باشد. در قرن حاضر فعالیتهای اقتصادی به نحوی شکل گرفته که تداوم آن بدون پشتوانه بیمه ای سخت تحت تاثیر قرار می گیرد. صنعت مذکور سالانه حجم ارزشی قابل توجهی را به خود اختصاص می دهد. حجم مذکور در سال 2000 به 2444 میلیارد دلار می رسد که در مقایسه با حجم سایر فعالیتهای اقتصادی حجم ...

ايران بر پايه تعاريف سنتي از قدرت منطقه اي که هنوز اعتبار دارد، بزرگ ترين قدرت سياسي – اقتصادي در بخشي از جهان است که مرزهاي آن از خاور مديترانه ، شمال آفريقا، غرب آسيا، آسياي مرکزي، جنوب خليج فارس و شمالي‌ترين بخش هاي آسياي مرکزي و قفقاز مي گذرد. ا

مقدمه ازجمله عواملی که تأثیر به سزایی در رشد اقتصادی اکثر کشورهای در حال توسعه داشته، اتکا به تجارت خارجی بوده است و بعلت وابستگی شدید این کشورها به درآمدهای صادراتی و واردات مورد نیاز جهت پی ریزی صنعتی، تجارت خارجی نقشی اساسی و انکارناپذیر در رشد اقتصادی این کشورها دارد. نتایج حاصل از بررسیها نشان می‌دهند که با افزایش 1درصد در رشد صادرات کالاها و خدمات به نرخ رشد GDP به اندازه ...

در سال‌های‌ اخیر، از توسعه‌ صادرات‌ غیرنفتی‌ به‌ عنوان‌ یکی‌ از سیاست‌های‌ مورد تأکیددولت‌ نام‌ برده‌اند. در سال‌های‌ اخیر، از توسعه‌ صادرات‌ غیرنفتی‌ به‌ عنوان‌ یکی‌ از سیاست‌های‌ مورد تأکیددولت‌ نام‌ برده‌اند. تحلیل‌گران‌ اقتصادی‌ کشور نیز، کم‌ و بیش‌، به‌ موضوع‌ توسعه‌ صادرات‌غیرنفتی‌ به‌ عنوان‌ راهبردی‌ موفقیت‌آمیز برای‌ رسیدن‌ به‌ نرخ‌ رشد اقتصادی‌ بالا، اشاره‌ ...

چکیده: به هرحال آن چه که در شبکه کنونی اقتصادی کشور هست که اگر ما از اول جنگ تا الان را بررسی کنیم، باید ببینیم چقدر از هدف ها و اصول پایه ای قانون اساسی اجرا شده. نقدهای زیادی وجود دارد. بعضی ها ناجوانمردانه، بعضی ها نیمه منصفانه بعضی ها هم تلاش کردند منصفانه بگویند. اول این که از اول انقلاب تا الان که بررسی می کنیم می بینیم عدالت اجتماعی در ایران دچار اختلال شده و در خیلی از ...

چشم‌انداز اقتصاد ایران و جهان در سال 1387 افزایش قیمت جهانی محصولات کشاورزی (غلات) در شش ماه آینده از سپتامبر 2007 تا مارس 2008 قیمت برنج در سطح بین‌المللی در حدود 100‌درصد رشد یافته است. افزایش هزینه‌های تولید، بالا رفتن سطح تقاضا و محدود شدن صادرات برنج از سوی کشورهای چین، ویتنام، هند و مصر زمینه لازم را برای رشد بی‌سابقه قیمت برنج مهیا کرد. چین، ویتنام، هند و مصر یک‌سوم ...

مقدمه : ماليات مهمترين ابزار سياست مالي دولت است که روند رشد اقتصادي را تسريع مي بخشد و توزيع مجدد درآمد را جهت کاهش شکاف طبقاتي فراهم مي آورد . مالياتها يکي از عمده ترين و با ثبات ترين منابع درآمدي دولتها را تشکيل مي دهند امروزه درآم

ايران بر پايه تعاريف سنتي از قدرت منطقه اي که هنوز اعتبار دارد، بزرگ ترين قدرت سياسي – اقتصادي در بخشي از جهان است که مرزهاي آن از خاور مديترانه ، شمال آفريقا، غرب آسيا، آسياي مرکزي، جنوب خليج فارس و شمالي‌ترين بخش هاي آسياي مرکزي و قفقاز مي گذرد. ا

این جلسه‌ اولی است که در سال جدید برگزار می‌شود و من صمیمانه‌ترین تبریکات را خدمت همه ارائه می‌کنم و امیدوارم سال جدید سرشار از برکات و عنایات خداوندی برای همه مردم باشد. تا آنجا که به چشم‌انداز اقتصاد ایران در این سال مربوط می‌شود عموماً پیش‌بینی‌ها ناظر بر این است که ما آهنگ فزاینده ‌ رشد اقتصادی نخواهیم داشت و حداکثر رشدی که در سال 86 اتفاق افتاده با تغییرات قهقرایی اندکی در ...

با شروع به کار مجلس هفتم، تغييراتي در معادلات اقتصادي ايران به وجود خواهد آمد. شعار نمايندگان محافظه کار پيش از ورود به مجلس، افزايش سطح زندگي مردم بود به همين دليل پيش بيني مي شود که مجلس هفتم بخش اعظم فعاليت هاي خود را روي تحقق اين شعار متمرکز کند

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول